فهرست

فصل اوّل:کلیات تحقیق.. 1

1-1)فولکلور (فرهنگ عامه) 2…………….3

1-3) ریشه اصلی لهجه لری………………………..4

1-4) تاریخچه لرستان.. 5

فصل دوم:آداب و رسوم. 15

آداب و رسوم. 16

2-1)آداب تولد………..

2-3) نو دنانه. 17

2-4) زبان باز کردن طفل.. 18

2-5) نافه بران.. 19

2-6) سِرَژَه. 20

2-7) کوخای.. 20

2-8) دست بوسی یا خرج برو. 21

2-9) شیرینی حورو. 22

2-10) خرج گیرو. 22

2-11) آزیتی شکونن.. 23

2-12) سور. 24

2-13) در پردانه یا باون بووی.. 29

2-14) موارد غیر طبیعی همسرگزینی در لرستان.. 30

2-15) بویی و هَسویرَه. 32

2-16) پا وَ هیزه. 33

2-17) تاسو. 34

2-18) گرده اول وهار. 35

2-19) چله کلنگه. 35

2-20)چله گوجره. 36

2-21) بَنی کُشو. 36

2- 22) کویخا بی یَه رونه. 37

2-23) سه بیره. 38

2-24) مراسم وفات.. 39

2-25) حونه دِژ. 42

2-26)میراتی.. 42

2-27) لاوه لاوه. 43

2-28) پوشاک… 53

فصل سوم:اعتقادات و باور داشتها 68

3-1)دیدگاه اسلام پیرامون تفأل…………………………69

3-1-1-)فال چهل سرود…………………………………………70 

3-1-1-1)افسانه­ای در رابطه با فال چهل سرود…………………..70

3-1-1-2)وجهه تسمیه چهل سرود…………………………….71 

3-1-1-3)سراینده اصلی چهل سرود………………………….72 

3-1-1-4)شیوه اجرای فال چهل سرود………………………..73                                                                                                                                      

3-1-2) شو شمه کی……………………..95

3-1-3) نیک، بد، مراد………………………..95

3-1-4) فال وِژَه………………………………..95

3-2)باور داشت های عامه……………….97

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-2-1) گاروه. 97

3-2-2) آو فروشی.. 98

3-2-3) مراد و مطلو دِ اویار. 98

3-2-4)  پرس و کلاش… 99

3-2-5) آساره قوس… 100

3-2-6) دیگر باورها 101

فصل چهارم:

فصل پنجم:  تک بیتی­های مصطلح در ادبیات عامیانه لرستان.. 135

5-1) مویه. 136

5-2) لاوه لاوه. 144

5-3)چهل سرود………………………147

5-4) سور و شادیانه. 161

نتیجه. 167

فهرست منابع.. 168

چکیده انگلیسی……………………………..172

 پیشینه پژوهش:

در گذشته هیچ پژوهشی در مورد آداب و رسوم لرستان توسط بومیان این استان صورت نگرفته است. در سال­های اخیر پژوهش­هایی صورت گرفته است که مهم­ترین آ­ن­ها می­توان به آثار ارزشمند آقای علی مردان عسکری عالم با نام«فرهنگ عامه لرستان» در پنج جلد اشاره کرد. شایسته است که اشاره کنیم که نویسندگانی همچون جهان شاه آزادبخت در کتاب «سروده های ماندگار»، رستم رحیمی عثمانوندی در کتاب «بومیان دره مهرگان» و آقای کرم دوستی در کتاب «مردم شناسی ادبیات لکی» نیز به گوشه­هایی از این فرهنگ اشاره کرده اند. بعضی از کتاب­ها در فهرست منابع این پژوهش آمده است. هدف ما در این پژوهش آشنا ساختن خوانندگان با بخش هایی از فرهنگ، و آداب و رسوم قوم لر می­باشد.   

فرضیه پژوهش:

1- تک بیتی­های لری بیانگر فرهنگ، و آداب و رسوم قوم لر می­باشند. 

2-بعضی از آداب و رسوم در لرستان به هزاران سال پیش برمی­گردد.

3-مور و هوره بر گرفته از دعاهای آیین زرتشتی می­باشند. 

مقدمه

ادبیات عامیانه هر قوم بخش عظیمی از فرهنگ آن قوم است که غالباً به صورت شفاهی، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می­ شود. و با ادبیات مکتوب از لحاظ سبک و وزن فرق دارد. ادبیات عامیانه هر قوم در واقع حافظ هویت فرهنگ آن قوم است. بخشی از ادبیات عامیانه قوم لر ضرب المثل­هایی است که در بین عوام وجود دارد. این ضرب المثل­ها گاه بیانگر شیوه زندگی عشایری در لرستان است مثل«مِ  خونی، تو خونی کی ایله بِرونی» و گاه بیانگر رسم و رسومی در لرستان می­باشد مثل«گیِس مِی اَر سر لَش بورینی» و یکی دیگر از بخش­های ادبیات عامیانه قصه­هایی است که مادران برای کودکانشان نقل می­ کنند. هر چند گوینده­ی اصلی این قصه­ها معلوم نیست، و از نسل­های گذشته به این نسل منتقل شده اند. تعدادی از این قصه­ها یا تخیلی هستند که به داستان­های غول و دیو می­پردازند. مثل داستان«سه قل» یا کم و بیش واقعی هستند مثل«ریچرمی خارچِن». و قسمت دیگری از ادبیات عامیانه اشعاری هستند که نمودی از زندگی روستایی و عشایری را دارد. مثل ترانه­هایی برای رام کردن گاو هنگام دوشیدن آن، و یا ابیاتی که زمان مشک زدن زنان عشایر می­خوانند. یا ترانه­های خاص مراسم عروسی که با صدایی خوش می­خوانند. به این گونه ترانه­ها در لرستان «بِت» می­گویند. بخش دیگری از این اشعار، اشعاری هستند که مادران برای خوابانیدن کودکان می­خوانند به آن «لاو­ه لاوه» می­گویند. در این «لاوه­لاوه» گاهی مادر قصه­های کوتاهی که ممکن است زندگی­نامه یک قهرمان باشد، را بیان می­ کند. مثل زندگی­نامه «قدم خیر» قسمت دیگری از اشعار در مراسم سوگواری خوانده می­ شود در لرستان آن را«مور» و «هوره» می­گویند.

فولکلور (فرهنگ عامه)

رفتار و اعمال جمعی و گروهی که در بین عامه مردم رواج دارد و خاص یک دوره محدود نمی ­باشد، فولکلور نامیده می­ شود. بنابراین اعمال و رفتار شخصی را که ممکن است یک یا چند مرتبه اتفاق افتاده باشد،  نمی­توان فولکلور نامید. 

«فولکلور از دو کلمه لاتینی«فولک» به معنای «توده مردم و عامه» و «لور» به معنای «دانش» تشکیل شده است. بنابراین فولکلور به معنای دانش عامیانه (دانش توده مردم) است». (نجف زاده، 1391: 14). 

به وجود آورنده و زمان به وجود آمدن فولکلور معلوم نیست. فولکلور یا فرهنگ عامه شامل تمام دانش­های فرهنگی، هنری، ادبی و…است که بنابر مقتضیات زمان تکرار می­شوند و جزئی از خرده فرهنگ­های ملی می­باشند و باید آن را پایه­ و اساس فرهنگ ملی به حسب آورد که معمولاً نامکتوب مانده اند. گذشتگان این میراث کهن را به صورت سماعی به نسل­های بعد انتقال داده اند.                                           

فولکلور را در ایران به فرهنگ عامه تعبیر کرده ­اند. فرهنگ عامه مجموعه­ی عادات و سنن، باورها، افسانه­ها، قصه­ها وخرافاتی است که از نسلی به نسل دیگر رسیده است و شامل  ضرب المثل­ها، اساطیر، رقص­ها، ترانه­ها، و…  می­باشد. فولکلور بیانگر افکار و ارزش­های فرهنگی یک ملت می­باشد که متأسفانه این شاخص ­های هویّتی، به خاطر گسترش تبادلات فرهنگی و مکتوب نبودن پیشینه­ی قومی-محلی کم­کم در حال از بین رفتن هستند. این عوامل در بین شهرها نمایان­تر است و روند آن در بین روستاها  کندتر می­باشد. به همین­خاطر روستاها را می­توان منبع و مرجع بهتری برای پژوهش در خرده فرهنگ­ها دانست. فولکلور در فهم تاریخ بشری و مطالعه جوامع بدوی، اهمّیّت ویژه­ای دارد. تقریباً در همه­ی کشورها مراکز مختلفی برای گردآوری، تحلیل و نشر آثار فرهنگ عامه وجود دارد. کشور ایران به لحاظ قدمت تاریخی دارای تنوع عقاید، و آداب و رسوم است و به همین خاطر دارای فولکلور غنی­ای می­باشد. در سال­های اخیر در کشور ایران نیز توجه به فرهنگ عوام رونق بیشتری یافته است.         

1-2) ادبیات عامیانه لکی

            «ادبیات عامیانه لَکی بخشی از فرهنگ مردم است که آداب و رسوم، تخیلات، باور­ها و آمال آنان را از نسلی به نسل دیگر منتقل می­سازد». (نجف زاده قبادی، 1391: 16). ادبیات عامیانه مختص به مردم عامه است و پیوندی ناگسستنی با واقعیت­های زندگی مردم دارد و به دو صورت شفاهی و مکتوب می­باشد.                                ادبیات عامه امروزی منطقه لک نشینان را می­توان ادبیات شفاهی و غیر مدون نام نهاد. هر چند از روی آثار و برخی اسناد بجا مانده از گذشتگان، چون صفحاتی از کتاب اوستا که در روی پوست آهو و به خط اوستائی با بسیاری از واژه های لکی نوشته شده و بعضاً در منطقه پیدا شده است و نیز سفال­ها و سنگ  نبشته­های زیاد موجود در منطقه، این احتمال وجود دارد که روزگاری همه فرهنگ و ادبیات لک که گفته  می­ شود زبان ایرانیان باستان و زبان ساسانیان و بی­تردید زبان سلسله زندیان بوده است، به صورت مکتوب آن روزگار وجود داشته است». (رحیمی عثمانوندی، 1379: 95).                                                                                زبان لکی یکی از غنی­ترین زبان­های کهن می­­باشد. هر چه قدمت زبانی بیشتر باشد به تبع ادبیات عامه آن غنی­تر خواهد بود. ادبیات لکی دارای ضرب المثل­ها، اشعار، چیستان­ها، تمثیل­ها و ده­ها افسانه کهن است. فرهنگ  و ادبیات لک زبانان را می­توان فرهنگ و ادبیات اصیل ایرانی دانست. زبان لکی دارای      افسانه­هایی است که در نوع خود بی­نظیر می­باشند. این افسانه ها را می­توان از کهن­ترین افسانه­ های ایران و جزء ادبیات ایران باستان دانست که سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر بصورت دست نخورده و بکر انتقال یافته است. افسانه های رایج در بین لک زبانان را می توان به دو دسته تقسیم کرد. یکی افسانه های عمومی، و دیگری افسانه های که معمولاً به نظم سروده شده اند مثل «بزلی بزان» و «نازلی» که خاص کودکان و نوجوانان می باشند. در بین لک زبانان شاهنامه خوانی نیز رواج دارد. شعرای گمنامی در بین اقوام لک زبان وجود دارد که شاهنامه را به زبان لکی به نظم برگردانده اند.  

 

1-3)لهجه لری

           لهجه لُری موجود را از ترکیبات زبان قدیمی ایران دانسته ­اند که از نظر ترکیبات کلمات با زبان فارسی همانندی تام دارد. (دهخدا، 1365 ج/42: 169).       اسفندیار غضنفری امرایی لهجه لری را از واژاه­های کهن و نزدیک به زبان «دری» می­دانند. (آزادبخت، 1387: 212).  ساکنان لرستان به دو لهجه لُری بختیاری و لُری فارسی و گویش لکی تکلم می کنند. شمال و شمال غربی استان که شامل شهرستان کوهدشت، نورآباد، الشتر و دو طایفه بزرگ بیرانوند و حسنوند خرم­آباد    می­ شود، با گویش لکی تکلم می­ کنند. بختیاری­های ساکن لرستان در که شهرستان­های ازنا، الیگودرز و دورود -در شرق و جنوب شرقی- لرستان ساکن هستند و کسانی که لهجه لری فارسی دارند در شمال، مرکز و جنوب لرستان، که شامل شهرستان بروجرد، خرم­آباد و بالاگریوه می شود، ساکن هستند                         .          امیر شرف­خان بدلیسی در کتاب شرفنامه که به سال 1005هجری نوشته شده است زبان لُری را یکی از چهار گویش بزرگ زبان کُردی می داند که خود شامل گونه­ های بختیاری و سوسنگردی است که مردم دزفول، شهر کُرد، چهارمحال و بختیاری، خرم­آباد، الشتر، الیگودرز و سوسنگرد با آن صحبت می­ کنند. (آزادبخت، 1387: 213).                                                                          

        ایرج کاظمی در کتاب مشاهیر لُر معتقد است که خلاف گفته مینورسکی، گویش های لری، برگرفته از گویش کردی نیست و می­نویسد: لهجه لُرهای فیلی، لرستان که مرکز آن خرم­آباد است و پشتکوه که استان کنونی ایلام شده، باید گفت که اصولاً چندان تفاوتی با زبان فارسی ندارد و همچنین آزادبخت نیز معتقد است که هر کدام از گویش­های لُری، لکی و کُردی از بازماندگان زبان­های فارسی باستان به شمار می ­آید و علی رغم شباهت­هایی که با هم دارند، هیچ کدام از این گویش­ها نمی­توان زیر مجموعه دیگری پنداشت. لذا اگر قرار باشد یکی از این گویش­ها زیر مجموعه و پیرو دیگری باشد معلوم نیست کدام گویش زیر مجموعه گویش دیگری است.                

1-4) تاریخچه لرستان

قوم لر عمدتاً در لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بخش­هایی کوچک­تر از این نژاد در همدان، اصفهان، فارس، استان خوزستان و استان مرکزی ساکن­اند. 

لولوبی­ها را اجداد لرها شمرده اند. آن­ها اقوامی بودند که در «ذهاب»، «شهروز» و «سلیمانیه» زندگی می­کردند. (غضنفری امرایی، 1393: 61).                                          

لولوبی­ها در تاریخ ایران بسیار اهمّیّت دارند و با وجود داشتن زندگی کوهستانی دارای فرهنگ درخشانی بودند و به درجه­ای رسیده بودند که پادشاهان آشوری از صنعتگران لولوبی استفاده می­کردند. طوایف لر و سکنه سرزمین کنونی لرستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...