قدرت رقابتپذیری |
رقابتپذیری بیش از هر چیز از داشتن دیدگاه های جدید در مورد آن نشات می گیرد، در عین حال بستر محیط و زمان تغییرات چشمگیری در شاخص های رقابت پذیری ایجاد کرده است. بایستی توجه داشت که تنها تئوریها و چارچوبهای مفهومی از رقابتپذیری میتوانند کاربرد دائمی یابند که بقدر کافی جهت سازگاری فرآیندهای مدیریتی و تغییراتی محیطی انعطاف پذیر باشند. رقابت پذیری صنعت از سوی بسیاری از محققان به صورت مفهومی چند بعدی ارائه شده است.(آمباشتا و مومایا، ۲۰۰۴، آکیموا،۲۰۰۰).
امروزه خودروسازی از اجزای مهم و جداییناپذیر تجارت و صنعت جهانی است. صنعت خودرو با پیشینه ۱۲۰ ساله در سطح جهان به عنوان صنعت مادر یا لکوموتیو صنایع طی سده اخیر و به مرور زمان از نقش کلیدی و اساسی در جوامع بشری برخوردار گردید. حجم فروش سالیانه ۸۲۰۰ میلیارد دلار و تولید سالانه بیش از ۶۵ میلیون دستگاه خودرو و اشتغال بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در این شاخه صنعتی، بیانگر شاخصترین فعالیتها و عوامل مربوط به خودروسازی است. (بیزینس مانیتور، ۲۰۱۱)
امروزه شاید بتوان برخی صنایع را تا حدی بومی دانست و در واقع در شاخههایی از صنعت هنوز تحرکات عظیم جهانی شدن به طور مشهود دیده نمیشود اما بدون تردید میتوان گفت که صنعت خودرو دیگر بومی نیست و حتی تبلور و نماد جهانی شدن قلمداد میشود. ادغامهای سریع جهانی و سرمایهگذاریهای خودروسازان که بدون در نظر گرفتن مرزهای سیاسی صورت گرفته و میگیرد، شاهدی بر این مدعا است.
بر اساس آخرین اطلاعات ارائه شده در مجلهی فورچون در سال ۲۰۱۱، شرکت تویوتای ژاپن با ۲۲۸۲۴۷ میلیارد دلار درآمد، جایگاه هفتم در موفقترین شرکت های دنیا را کسب نمود. فلوکس واگن و جنرال موتورز نیز به ترتیب جایگاه های ۱۵ و ۲۳ دنیا را کسب نموده اند. (فورچون گلوبال ۵۰۰، ۲۰۱۱).
رقابت پذیری صنعت خودرو، در راستای صادرات با تاکید بر زنجیره تامین هدفی است که تحقیق حاضر در پی آن است. زنجیره تامین به عنوان شالوده هر سازمانی محسوب می گردد که نقش عمده ای در رقابت پذیری فعالیتهای ارزش آفرین آن سازمان دارد. بویل (۲۰۰۸) زنجیره تامین را شبکهای از سازمانها که از طریق روابط بالادست (تأمین) و پایین دست (توزیع) به یکدیگر وصل شدهاند و در فرایندها و فعالیتهای دارای ارزش افزوده که منجر به شکلگیری کالاها و خدمات برای مشتریان نهایی میشود، تعریف نموده است. شاید بتوان فضای حاکم بر صنعت خودروسازی جهان را به اجمال این گونه تصویر کرد:
- کاهش حاشیه سود و کاهش جذابیت سرمایه گذاران خارجی
- گسترش ادغام شرکتها به منظور فراهمآوردن امکان بقا و از میان رفتن مرزهای جغرافیایی
- افزایش نرخ نوآوری و کاهش دوره عمر محصول ( تغییر مدلهای جدید در کمتر از دو سال)
- شدت رقابت بسیار بالا در فضای رقابت بینالمللی و موانع متعدد برای رقبای تازه وارد
- تنوع محصول در راستای توجه به نیاز مشتریان و بازار
- شکل گیری شبکه های تامین جهانی و اتحاد بیش از پیش قطعه سازان دنیا
- الزامات ایمنی سختگیرانه بازارهای سنتی
- تبدیل استراتژیهای بازارگرا به استراتژیهای مشتریگرا
- تشدید مستمر نقش فناوریهای الکترونیک در صنعت خودرو
- رواج تکنیکهای جدید تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی و توجه سرمایه گذاران به صنایع زودبازده
- اشباع بازار های سنتی
- اهمیت صنعت خودروسازی برای دولت ها و حمایتهای آشکار دولتها از این صنایع در دوران بحرانها
- اضافه ظرفیت تولید نسبت به تقاضای بالفعل
هدف اصلی این فصل، فهم ابعاد مسألهی تحقیق، شیوهی پاسخگویی محققین دیگر به این مسأله، و شناسایی کمبودهای موجود در نحوهی این پاسخگویی است. در ادامه، فصل حاضر به ترتیب زیر سازماندهی شده است. بخشهای اول و دوم به مفهوم رقابت پذیری و روش های ورود به بازار میپردازند. در بخش سوم وضعیت صنعت خودرو مورد بحث قرار خواهد گرفت. سپس ابعاد مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت، بخش چهارم تا نهم به بررسی ابعاد تحقیق می پردازد تا ابعاد مدل مفهومی تحقیق را تشریح گردد. در بخش دهم عوامل موثر بر صادرات شناسایی خواهند گردید تا بر اساس این عوامل سیستم پشتیبان تصمیم گیری ساختار یابد. در بخش یازدهم و دوازدهم تکینیک های مورد استفاده در تحقیق تشریح گردیده است و در بخش پایانی نیز خلاصه ای از فصل ارائه شده است.
[۱] Ambastha and Momaya
[۲] Akimova
[۳] Business monitor
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-03-01] [ 12:53:00 ب.ظ ]
|