امروزه پدیده بیکاری یکی از مهمترین معضلات اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر محسوب می شود که در پی آن ناهنجاریهای فراوانی در جامعه بروز پیدا می کند. از آنجا که کشور ما نیز با معضل بیکاری جوانان روبروست، شایسته است که راه حلی مناسب جهت برون رفت از وضعیت موجود اندیشیده شود (آمدی و دیگران، ۱۳۸۸). این مهم میسر نمی گردد، مگر در سایه خلاقیت و نوآوری و توجه به مقوله کارآفرینی. زیرا کارآفرینی قابلیتی است که می تواند نظام های امروزی را در این برهه حساس نجات داده و به بقای آنان کمک نماید (کمالیان و دیگران، ۱۳۸۹). در واقع کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسانها برمیگردد و زمانی کارآفرینی واقعی اتفاق می افتد که افراد راه های معمولی و همیشگی تفکر و عمل را کنارگذاشته و با نگاهی نو و متفاوت راه ها و ایده های جدید را به کار گیرند (جمشیدی فر و دیگران، ۱۳۸۹، ۵۵). امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده اند تا به منابع زیرزمینی، در بلندمدت موفقتر و سرافرازتر بوده اند. در نتیجه، با توجه به نقشی که کارآفرینی در حیات اقتصادی دارد، می توان توسعه آن را یکی از اساسی ترین فعالیتها برای نیل به توسعه اقتصادی دانست و در حال حاضر، توسعه کارآفرینی بخشی جدایی ناپذیر و کلیدی از مباحث توسعه اقتصادی هم در کشورهای پیشرفته و هم در حال توسعه است (Ziaee, 2004). بنابراین آنچه که در شرایط جاری کشور ما ضرورتش بیش از پیش احساس می شود پرداختن به مقوله کارآفرینی است. زیرا افراد کارآفرین با بهره گیری از فرصت های موجود توان ایجاد کسب و کارهای جدید را دارند و از این طریق سبب افزایش تولید ملی و کاهش معضل بیکاری می گردند (دلجوی شهیر، ۱۳۸۸). علاوه بر این، به دلیل کاهش تصدیگری دولت، استخدام تمامی جوانان جویای کار و فارغ التحصیلان دانشگاه ها در دستگاه های دولتی امری است امکان ناپذیر. از اینرو بهره گیری از قدرت خلاقه جوانان جهت ایجاد کسب و کارهای جدید و سوق دادن آنها به سوی کارآفرینی، راه حلی است که گره گشای بسیاری از دشواری های اقتصادی خواهد بود (آمدی و دیگران، ۱۳۸۸). اگرچه در برنامه چهارم توسعه کشور توجه خاصی به این مهم شده است و برنامه ریزی و بسترسازی مناسبی درحوزه های اقتصادی، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعه کارآفرینی به ویژه در دانشگاه های کشور صورت پذیرفته است، ولی متاسفانه هنوز نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، در میان بیکاران بیشترین نرخ است (قوامی و لطفعلی پور، ۱۳۸۷)، به طوری که طبق آمار، سالانه ۲۷۰ هزار فارغ التحصیل دانشگاهی وارد بازار کار می شوند، اما ظرفیت بازار جوابگوی این تعداد نیست (عزیزی و حسینی، ۱۳۸۵). این امر نشان دهنده این است که اگر چه در کشور ما در چند سال اخیر دانشگاه ها به آموزش کارآفرینی روی آورده اند و نسبت به آموزش کارآفرینی و نقش آن در ایجاد دانش و مهارت دانشجویان همت نموده اند و روند آموزش کارآفرینی رو به رشد بوده است، اما جذب قشر تحصیل کرده در بازار کار، به علت فقدان یکسری توانایی ها و مهارت ها که بخشی از آنها می بایست طی دوران تحصیل در دانشگاه فرا گرفته شوند، هنوز با مشکل مواجه است (آراستی و دیگران، ۱۳۹۰). در شرایط خاص اقتصادی کشور، ایجاد فرصتهای شغلی برای خیل عظیم بیکاران خصوصا فارغ التحصیلان نظام آموزشی، اصلی ترین و مهمترین مشغله تصمیم گیران و برنامه ریزان کلان کشور است و رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغالزایی و خوداشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افرادکارآفرین، کارآمد و خلاق را دوچندان کرده است (پورآتشی و مختارنیا، ۱۳۸۸، ۱۱۵). بنابراین جهت اشتغالزایی، بالا بردن تولید ناخالص ملی و افزایش رفاه اجتماعی توجه به مقوله کارآفرینی و ایجاد و تقویت روحیه کارآفرینی، به ویژه در میان دانشجویان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است (قاسمی و اسدی، ۱۳۸۹، ۱۴). با این تفاسیر و با توجه به تاکیدی که در ادبیات موضوع برقصد کارآفرینانه صورت گرفته، تحقیق حاضر بر آن است تا عوامل موثر بر آن را بررسی نماید.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
کارآفرینان در هر جامعه ای از چنان ارزش بالایی برخوردارند که در بسیاری از مواقع بقای آن جامعه را تضمین می نمایند. اهمیت کارآفرینان به دلیل خلق ارزش هایی نظیر کشف دانش جدید، ایجاد تکنولوژی های جدید، بهبود خدمات و محصولات موجود، یافتن راه حل های جدید و خلاقانه جهت تولید کالاها و خدمات متنوع البته با صرف منابع کمتر و غیره می باشد (کمالیان و دیگران، ۱۳۸۹). بنابراین برخورداری جوامع از روحیه کارآفرینی، اصل و اساس پیشرفت اقتصادی کشورها به حساب می آید. در حقیقت علم و دنیای مدیریت با مفهوم روحیه کارآفرینی هویت می یابد. عنصر کارآفرینی با بهره گرفتن از حداقل سرمایه و پس انداز و روش های جدید بهره برداری و ترکیب بهینه عوامل تولید، کارآیی و اثربخشی بنگاه اقتصادی را به حداکثر می رساند. امروزه سه دلیل مهم برای توجه به مقوله کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد (قاسمی و اسدی، ۱۳۸۹، ۱۴). از سوی دیگر، موقعیت اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می کند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت از جمله عوامل عمده ای هستند که موجب می شوند سیاستگذاران و تصمیم گیران کلان کشور، به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شک آن منبع جز ابتکار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست. اکنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند (حیدری و دیگران، ۱۳۹۰، ۱۴۷) و اهمیت آنان به حدی است که گاه از آنان به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود. این توسعه کارآفرینی است که چرخ های توسعه اقتصادی کشور را به حرکت در می آورد (دلجوی شهیر، ۱۳۸۸) و کارآفرینان موتور رشد اقتصادی جامعه محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد تغییرات و پیشرفت های اقتصادی در کشورها ایفا می نمایند (Gurol & Astan, 2006). نکته مهمی که در این زمینه نادیده گرفته شده این است که اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه کارآفرینی توجه خود را معطوف به فرایند راه اندازی کسب و کار (مرحله بعد از تصمیم گیری) کرده و نسبت به مرحله تصمیم گیری غفلت نموده اند. در واقع، به مرحله تصمیم گیری و به عوامل و عناصری که باعث می شود تا یک فرد تصمیم بگیرد که از میان گزینه های شغلی مختلف، راه اندازی یک کسب و کار جدید را انتخاب کند، توجه چندانی نشان نداده اند (بارانی و دیگران، ۱۳۸۸، ۷۵).
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف اصلی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت می باشد.
۱-۴-۲ هدف کاربردی:
استفاده از نتایج تحقیق برای کمک به تقویت روحیه کارآفرینی در دانشجویان
۱-۵ چارچوب نظری
[پنجشنبه 1399-12-21] [ 09:19:00 ب.ظ ]
|