۳- خودانگیختگی: این مؤلفه مربوط به تمرکز بر هیجان‌ها برای دستیابی به اهداف باقدرت، اطمینان، توجه و خلاقیت می‌باشد. افراد خودانگیخته ارضا و سرکوب خواسته‌ها را به تأخیر می‌اندازند و اغلب به تکمیل اعمال انتخابی می‌پردازند(گلمن، ۱۹۹۸؛ به نقل از باقرزاده و گلمکانی، ۱۳۸۴).

 

۴- تشخیص هیجان‌ها در دیگران: همدلی اساس مهارت‌های مردمی است. افراد همدل با سرنخ‌های ظرفیت اجتماعی و تعامل‌هایی که بیانگر نیازها و خواسته‌های دیگران باشد، مأنوس و آشنا هستند. گلمن(۱۹۹۵) معتقد است برای افزایش حس همدلی باید توانایی گوش دادن را در خود پرورش دهیم. زیرا هرچه افراد احساس مسئولیت بیشتری بکنند، تحمل بیشتری برای گوشش دادن به حرف‌های دیگران خواهند گذاشت و در نتیجه درک بهتری از احساس طرف مقابل خواهند رسید.

 

۵- کنترل روابط: سه بخش نخست هوش هیجانی، مهارت‌های مدیریتی هستند و مؤلفه‌های آخر یعنی همدلی و کنترل روابط به توانایی فرد در اداره و کنترل روابط با دیگران مربوط می‌شود. مهارت در این حیطه با توانایی مشترک در کنترل هیجان و تعامل سازگارانه با دیگران همراه است.

 

همان‌ طور که مشاهده شد دو نظریه کلی در ارتباط با هوش هیجانی وجود دارد که به طور خلاصه به آن ها اشاره شد. در مطالعه ی حاضر هوش هیجانی ‌به این دلیل مورد مطالعه قرار گرفت که توانایی‌های اولیه­ ابراز و ارزیابی از هیجان و همچنین بهره ­برداری از هیجان را مورد سنجش قرار می­دهد. پژوهش های زیادی در ارتباط با ارزیابی از هیجان و تشخیص جلوه­های چهره در افراد ADHD انجام گرفته، اما بیشتر این پژوهش­ها مبتنی بر آزمایه­های روانشناختی بودند و البته بیشتر این مطالعه­ها در کودکان انجام گرفته است . همچنین با مرور ادبیات پژوهشی ‌به این موضوع پی برده می­ شود که پژوهش­های اندکی به بررسی نقش مؤلفه‌ ­های هوش هیجانی در علائم ADHD پرداخته­اند. به همین سبب پژوهش حاضر به بررسی نقش هوش هیجانی در علائم ADHD بزرگسال علاقه­مند است.

 

نارسایی کنش­های اجرایی، نظم جویی شناختی هیجان، هوش هیجانی و علائم ADHD بزرگسال

 

در رابطه با ارتباط مؤلفه‌ ­های کنش‌های اجرایی، نظم­جویی هیجانی و هوش هیجانی با علائم ADHD بزرگسال می توان از طریق دو نظریه به بحث پرداخت. نظریه اول مبتنی بر مدل ‌بار کلی‌ است که بر نقش کنش‌های اجرایی تأکید می­ کند. ‌بار کلی‌ بر نقش عوامل شناختی در بروز علائم ADHD تأکید می‌کند و ادعا می­ کند که ابزارهای عصب­روانشناختی نمی توانند به طور جامع و مانعی بیانگر کنش­های اجرایی باشند. پژوهش­های مختلف نیز نشان داده ­اند که آزمایه های روان­شناختی که در محیط غیرطبیعی بر روی افراد ADHD برای سنجش کنش­های اجرایی به کار می­رود در بهترین حالت دارای اندازه ی اثر کم تا متوسط برای جدا کردن افراد ADHD از افراد عادی هستند. به نظر او مشکلات مربوط به نظم جویی هیجان در افراد ADHD به مشکل اولیه در بازداری واکنش‌های هیجانی که به وسیله رخدادها برانگیخته می‌شوند و همچنین خود­نظم­جویی وضعیت هیجانی به‌طوری‌که ازلحاظ اجتماعی برای رسیدن به اهداف بلندمدت متناسب‌تر باشد مرتبط است. به عبارت دیگر او مشکلات مربوط به نااستواری هیجانی، خلق تحریک پذیر، عدم تحمل ناکامی و دیگر مشکلات هیجانی را ثانوی بر نقص در کنش‌های اجرایی می‌داند. به تبع به عقیده ‌بار کلی‌ اگر نقص در کنش­های اجرایی برطرف گردد، مشکلات مربوط به نظم­جویی هیجان نیز برطرف می‌گردد. از سوی دیگر نظریاتی وجود دارند که بیشتر بر نقش هیجان و تشخیص و ارزیابی از هیجان به عنوان مشکل اساسی افراد ADHD که منجر به نارسایی نظم­جویی هیجان می شود تأکید می‌کنند. مؤلفه‌­­ی کفایت هیجانی می‌تواند تا حدودی به فهم نظریه دوم کمک کند. کفایت هیجانی شامل مهارت های ابراز هیجان، تشخیص و ارزیابی هیجان­های خود و دیگران و همچنین نظم­جویی هیجان می‌باشد. بنا بر نظریه دوم مهارت­ های دخیل در کفایت هیجانی حالت سلسله مراتبی دارند و به نوعی دست یابی به یکی از آن­ها زمینه را برای دستیابی به مهارت دیگر فراهم می‌کند. افراد برای آن که بتوانند ارزیابی درستی از هیجان داشته باشند، ابتدا می بایست بتوانند قادر به فهم هیجان­های خود و دیگران ‌بر اساس تفسیر جلوه­های چهره ای و زبان بدن باشند. به همین ترتیب نظم­جویی هیجان پیشرفته­ترین مهارت در کفایت هیجانی­می‌باشد. به نوعی می توان گفت، کسی که دارای مهارت نظم­جویی هیجان مناسب است حتما دارای مهارت ابراز هیجان و ارزیابی از هیجان مناسب نیز هست. در رابطه با ADHD نظریه پردازانی که بر نقش هیجان به عنوان مؤلفه‌­ی اولیه تأکید می‌کنند، نقص اولیه در تشخیص و ارزیابی از هیجان را علت نقص در نظم­جویی هیجان می دانند و به نوعی نقص در نظم­جویی هیجان ثانوی بر نارسایی در تشخیص و ارزیابی از هیجان است.

 

با وجود موارد مطرح شده و اهمیت خود­نظم­جویی هیجان در هر دو نظریه، هنوز فرایند­های دخیل در نظم­جویی هیجان ناشناخته باقی مانده است. یکی از مهمترین فرایندها در خود نظم­جویی هیجان، فرایندهای شناختی است. به عبارتی راهبردهای نظم­جویی شناختی هیجان فرایندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجان‌آور و برانگیزاننده به کار می­ گیرند و بر جنبه شناختی مقابله تأکید دارند.

 

از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نارسایی کنش­های اجرایی، نظم­جویی شناختی هیجان و هوش هیجانی در علائم ADHD بزرگسال انجام گرفت.

 

فصل سوم

 

روش پژوهش

 

در این فصل روش به‌کاررفته در پژوهش حاضر توضیح داده شده، جامعه‌ آماری، حجم نمونه و روش نمونه‌گیری مشخص گردیده و در ادامه ابزار جمع‌ آوری داده ها و روش بررسی روایی و پایایی پژوهش مطرح می‌شود، و در پایان فصل به شیوه جمع‌ آوری و تحلیل داده ها اشاره می­گردد.

 

طرح پژوهش

 

با توجه به ماهیت و هدف پژوهش، روش توصیفی – همبستگی انتخاب گردید. پژوهش توصیفی شامل مجموعه روش‌هایی است که هدف آن‌ ها توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است. این پژوهش از حیث روش همبستگی است. (سرمد و همکاران،۱۳۷۹). واژه‌ همبستگی همچنین در بافت پژوهش همبستگی مطرح می‌شود و این پژوهش ها از پژوهش ها آزمایشی متمایز می‌شوند. پژوهش ها همبستگی شامل مطالعه‌ روابط بالقوه بین متغیرهایی که به طور طبیعی رخ‌داده‌اند می‌باشند و این کار از طریق اندازه‌گیری متغیرها و تعیین رابطه‌ آماری بین آن‌ ها انجام می‌شود (پیسر[۲۲۳]، ۲۰۱۳).

 

جامعه‌ آماری

 

جامعه‌ آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان پسر و دختر دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی در سال ۹۳ تشکیل می‌دهند.

 

حجم نمونه و روش نمونه‌گیری

 

با توجه به طرح پژوهش همبستگی و تعداد متغیرهای پیش‌بین به توصیه فیلد (۲۰۰۹) برای هر متغیر پیش­بین ۱۵ آزمودنی در نظر گرفت شد. همچنین با توجه به استفاده از روش رگرسیون گام­به­گام به توصیه تاپاچنیک و فیدل (۲۰۱۳) حجم نمونه ی بیشتری از مقدار اولیه درنظر گرفته شد. در پژوهش حاضر حجم نمونه ۳۱۷ نفر تعیین گردید. با توجه به در اختیار نداشتن لیست دانشجویان، از روش نمونه‌گیری داوطلبانه استفاده گردید.

 

روش و ابزار گرداوری اطلاعات

 

برای گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر با توجه به سؤالات پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است.

 

مقیاس درجه‌بندی ADHD بزرگ‌سالان ‌بار کلی‌ (BAARS-IV)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...