پایان نامه : مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب: چالشها و راه کارها |
اگر چه موضوع مشارکت از قدمتی معادل حیات بشری برخوردار بوده و با مفاهیمی نظیر همکاری، همیاری و مساعدت مرتبط میباشد اما از نیمه دوم قرن بیستم برای اکثر جوامع به موضوعی کلیدی تبدیل شده است. مشارکت همچنین دارای ابعاد مختلفی میباشد که یکی از مهم ترین آنها مشارکت سیاسی میباشد. مشارکت سیاسی امروزه به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفههای مشروعیت هر نظام سیاسی محسوب میشود و با مفهوم توسعه سیاسی پیوند معناداری دارد لذا از آن جایی که توسعه سیاسی جوامع در گرو استفاده از تمامی ظرفیتهای انسانی آنها میباشد و با توجه به این که زنان نیمی از جمعیت هر کشور را تشکیل میدهند لذا جوامع برای رسیدن به امر توسعه سیاسی پایدار باید بسترها و زمینههای لازم برای مشارکت سیاسی این قشر از جامعه را فراهم آورده و در جهت رفع موانع موجود بر راه مشارکت سیاسی آنان تلاش نمایند. پیرو همین مسأله، موضوع پژوهش حاضر، مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب: چالشها و راه کارها میباشد که به روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریه فرهنگ سیاسی گابریل آلموند و سیدنی وربا انجام شده است و در پی پاسخگویی به این سؤالات است که مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب چه وضعیتی داشته و مهم ترین چالش فراروی مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب کدام چالش بوده است؟ و همچنین عملی ترین راه کار در خصوص رفع موانع موجود بر راه مشارکت سیاسی زنان کدام راه کار میباشد.
نتایج این پژوهش در برگیرنده این نکات است که مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب افزایش یافته است و فرهنگ سیاسی(از نوع تبعی) مهم ترین چالش فراروی مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب بوده است و تغییر فرهنگ سیاسی از راه آموزش، عملی ترین راه کار این رساله در خصوص رفع موانع موجود میباشد.
کلید واژگان: مشارکت، مشارکت سیاسی، توسعه سیاسی، فرهنگ سیاسی، زنان
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1 شرح و بیان مسأله پژوهش 1
1-2 واژهها و اصلاحات کلیدی 3
1-2-1 مشارکت 3
1-2-2 مشارکت سیاسی 3
1-2-3 توسعه سیاسی 3
1-2-4 فرهنگ سیاسی 3
1-3 پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق 4
1-4 اهمیت و ارزش تحقیق 6
1-5 اهداف تحقیق 7
1-6 سؤال و فرضیههای تحقیق 7
1-7 روش تحقیق 7
1-8 کاربرد نتایج تحقیق 7
فصل دوم:کلیات پژوهش
مقدمه: 9
2-2 مشارکت: 10
2-3 مشارکت سیاسی: 11
2-3-1عوامل اثر گذار بر مشارکت سیاسی: 13
2-3-2 کارکردهای مشارکت سیاسی: 14
2-4 فرهنگ: 15
2-5 فرهنگ سیاسی: 17
عنوان صفحه
2-6-1 سطوح تحلیل فرهنگ سیاسی از دید آلموند و وربا: 19
2-6-2 جهت گیر یهای فرهنگ سیاسی از دید آلموند و وربا: 20
2-6-3 انواع فرهنگ سیاسی از دید آلموند و وربا: 20
فصل سوم: تبیین جایگاه مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب و عوامل موثر بر فزونی آن
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………………27
3-2 گذری اجمالی بر مشارکت سیاسی زنان در ایران قبل از انقلاب: 27
3-3 عوامل مؤثر در افزایش مشارکت سیاسی زنان پس از انقلاب: 30
3-3-1 انقلاب، فراهم شدن فرصت برای مشارکت زنان: 30
3-3-2 جنگ تحمیلی و تبیین نقش زنان : 33
3-3-3 تغییر فرهنگ سیاسی در ایران پس از انقلاب: 35
3-3-4 زمینههای سیاسی افزایش مشارکت زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی: 37
3-3-5 تغییر نگاه رهبران مذهبی به زن : 43
3-3-6 گسترش طبقه متوسط جدید و خواستههای آنان: 49
3-3-7 گسترش حضور زنان در مراکز آموزش عالی: 51
3-3-8 جنبش زنان(فمنیسم): 55
نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………………60
فصل چهارم: موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب
مقدمه: 62
4-2 فرهنگ سیاسی تبعی به عنوان مهمترین چالش فرا روی مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب: 66
4-2- 1فرهنگ آمریت: 66
4-2-2 بی اعتمادی سیاسی: 67
عنوان صفحه
4-2-3 سیاست گریزی: 70
4-2-4 توهم توطئه: 70
4-2-5 خشونت سیاسی: 71
4-2-6 عدم تساهل و سعه صدر: 72
4-3 سایر موانع موجود بر راه مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب: 73
4-3-1 موانع ساختاری: 73
4-3-2 موانع غیر ساختاری: 77
4-3-2-1 عدم اعتماد به نفس در زنان: 77
4-3-2-2 احساس بی قدرتی در تأثیر گذاری سیاسی: 78
4-3-2-3 فقدان انگیزه پیشرفت: 79
4-4 جامعه پذیری مردسالارانه: 81
4-5 الگوی رفتار سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب: 83
4-5-1 پیروی زنان از شوهران خویش در رفتارهای سیاسی: 83
4-5-2 سنت گرایی زنان: 83
4-5-3 محافظه کاری زنان از نظر سیاسی: 84
4-5-4 سیاست گریزی زنان: 84
4-6 غالب بودن فرهنگ مردسالاری: 84
4-7 نابرابری جنسی: 86
4-8 تعاملات شکاف جنسیتی و دولت در ایران پس از انقلاب: 88
نتیجه گیری: 91
فصل پنجم: راه کارهای افزایش مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب
مقدمه……………… 93
عنوان صفحه
5-2 اهداف آموزش: 94
5-3 تحول فرهنگی از راه آموزش به عنوان مهم ترین راهکار افزایش مشارکت سیاسی زنان پس از انقلاب: 94
5-4 تأثیر نهاد مدرسه در فرایند جامعه پذیری سیاسی: 99
5-5 تأثیر پدیده جهانی شدن بر فرهنگ سیاسی: 101
5-6 برابری جنسیتی: 102
5-7 مهندسی فرهنگی: 103
5-8 ارتقای وزن اجتماعی زنان: 105
5-9 بهینه سازی نهادهای رسمی ویژه زنان: 106
5-10 تحولات ساختاری در سیاستهای فرهنگی و مشارکت سیاسی زنان: 107
5-11 طرح توان مند سازی زنان: 107
5-11-1 توان مند سازی اقتصادی: 109
5-11-2 توان مند سازی فرهنگی: 110
5-12 طرح پیشنهادی منشور اصول مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان: 110
5- 13زنان و سیاستهای کلان تقویت مشارکت سیاسی آنان: 112
5-14 زنان و اصول راهبردی تقویت مشارکت سیاسی آنان: 112
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………………..116
نتیجه گیری و تحلیل نهایی………………………………………………………………………………………………………………118
منابع و مأخذ……………………………………………………………………………………………………………………………………….123
1-1 شرح و بیان مسأله پژوهش
انسان موجودی اجتماعی است و براساس طبع اجتماعی خویش به اجتماع روی آورده است. زندگی اجتماعی نیز در طول تاریخ همواره بر پایه مساعدت و مشارکت استوار بوده است. بنابراین، مشارکت از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است. مشارکت در زندگی بدان اندازه اهمیت دارد که ارسطو آن را محور “زندگی سیاسی” قرار داد و شهروند را کسی دانست که از حق مشارکت در امور قضایی و شورائی برخوردار است(اسکاف،460:1975). بر اساس دیدگاه ارسطو، مشارکت حق همه شهروندان است. بر همین اساس، چاره مؤثر همه مسایل محلی، ملی و بین المللی در حول یک محور برابر و آن هم تنها از طریق احقاق حق مشارکت در تمامی فرایندهای تصمیم گیری امکان پذیر میباشد(طایفی،61:1373 -60).
مفهوم مشارکت سیاسی، پدیدهای جدید و به دولت- ملتهای مدرن تعلق دارد. این مفهوم، بعد از معاهده وستفالی وارد حوزه فرهنگ و جامعه شناسی سیاسی شده و امروزه به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های مشروعیت هر نظام سیاسی محسوب میگردد(افتخاری،260:1380). بسیاری از پژوهشگران، درباره اهمیت مشارکت سیاسی به مثابه یک عامل اساسی در تضمین سلامت دموکراسیهای مدرن اظهار نظر کردهاند. هلسیوم، مشارکت سیاسی را شرکت کردن یا درگیر شدن فرد در فعالیتهای سیاسی میداند و رأی دادن در انتخابات را نمونه بارز مشارکت سیاسی به شمار می آورد(هلسیوم،182:2002). به نظر راش، مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی، از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی است(راش، 123:1377).
مشارکت سیاسی، یکی از شاخصههای بسیار مهم توسعه سیاسی محسوب میشود. همچنین با مفهوم فرهنگ سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارد چرا که افراد در بستر فرهنگ سیاسی که از طریق جامعه پذیری سیاسی برای آنان درونی شده است وارد فعالیتهای سیاسی میشوند. در فرایند مشارکت سیاسی، عوامل گوناگونی چون سن، جنس، مذهب، موقعیت اجتماعی، انگیزه سیاسی و تحرک اجتماعی تأثیر دارند اما عواملی نیز ممکن است مانع مشارکت سیاسی شوند. ازجمله: عدم پاسخگویی مسئولین حکومتی، نداشتن آزادی در حقوق مدنی، کنترل مطبوعات، استفاده از پلیس علنی و سرکوب جنبشها و احزاب سیاسی(صبوری،142:1384).
با توجه به مطالب ذکر شده، باید اذعان شود که گرچه مشارکت در امور سیاسی برای اولین بار حدود دویست سال پیش از طریق حق انتخاب، صرفاً برای مردان، رواج یافت؛ لیکن مشارکت زنان در سیاست در مقایسه با مردان به گونهای متفاوت بوده است زیرا زنان با تأخیری صد ساله به حق رأی و مشارکت در سیاست دست یافتند. در گذشته به لحاظ عدم نیاز به مهارت، مشارکت سیاسی زنان نیاز به آموزش و کسب تخصص نداشت لیکن با شروع انقلاب صنعتی عرصه فعالیت زنان نیز دگرگون شد.
امروزه با وقوع تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در جوامع و با توجه به رشد و توسعه سیاسی- اجتماعی، گسترش آموزش و پرورش و وسایل ارتباط جمعی نحوه و میزان فعالیت زنان در ابعاد مختلف تحول یافته است اما با این وجود، آنچه بدیهی می نماید این است که کماکان درصد مشارکت سیاسی زنان در امور سیاسی و اجتماعی کمتر از مردان است.
آنچه در پژوهش حاضر از اهمیت برخوردار است، بحث راجع به جایگاه و نقش زنان در عرصه سیاست میباشد. با توجه به این که زنان نیز به عنوان نیمی از آحاد جامعه، منشأ راهگشائی ملی هستند که ایدهها و تدابیر فکری آنها میتواند موجب بالا رفتن کیفیت زندگی عموم شود و از آن جایی که این قشر اجتماعی از حساس ترین اقشار جامعه محسوب میگردند لذا بررسی زمینه حضور زنان در عرصه سیاست و اجتماع ضروری می نماید. همچنین لازم به ذکر است که بررسی مشارکت سیاسی تمامیشهروندان اعم از زن و مرد، در هر جامعهای در بستری از فرهنگ سیاسی حاکم بر آن امکان پذیر میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-09-30] [ 07:59:00 ب.ظ ]
|