بُعْداً وَ سُحْقاً وَ کانُوا اَهْلَ اِبْعادِ
مِنَ الْمَنایا تُوافِیهُمْ بِمیعادِ
(بشار بن برد؛ ۱۴۰۲: ۲ / ۲۱۸)

ترجمه
۱-فردی را برکنار کردند، خیانت کردند به آن ها گفتم: از رحمت خدا دور باشید و گرفتار آتش جهنم شوید و آن ها از رحمت الهی دور گشتند.
۲- اسباب آرامش آن ها از طرف وهاب به آن ها می رسید که آرزوهایشان را بر آورده می کرد که در وعده گاه آن ها را کفایت می کرد.
شاعر، دشمنان را با دور ماندن از رحمت الهی و گرفتار شدن در آتش جهنم نفرین می کند که هردو دلالت بر شر و نابودی و دور ماندن از رحمت الهی است.
از دیدگاه شعرای این دوره، اموی ها مهمترین دشمنان عباسی ها بودندزیرا دولت عباسی در اثر نابودی دولت اموی برپا شد و از طرفی هم عباسی ها دشمنان شیعیان بشمار می رفتند زیرا حقوق آن ها را پایمال کرده و جایگاه اهل البیت عصمت و طهارت (ع) را غصب کرده بودند و لذا سید حمیری(وفات ۱۷۸ هـ ) به دفاع از شیعیان، اموی ها را به هجو و به عباسی ها اعتراض می کند و می گوید:

 

 

۱-اَخِزْیُ الاِلهُ بَنِی اُمَیَّهِ اِنَّهُمْ
۲- نامَتْ جَدُودُهُم وَ اَسْقَطَ نَجْمِهُم
  ظَلَمُوا الْعِبادِ بِما اَتُوهُ وَ خامُوا
وَ النَّجْمُ یَسْقُطَ وَ الْجدوُدَ تَنامُ
(سید حمیری؛ ۱۴۲۰: ۱۷۳)

ترجمه
۱-خداوند بنی امیه را ذلیل و خوار کند زیرا آنان به بندگان ظلم می کنند و بر سلطنت خیمه زده اند.
۲- سخن راست و درستی از آنها نمی شنوی و ستاره حکومت آنها از بین رفته است در حالیکه ستاره فرو می افتد و راستی و درستی از بین رفته است.
شاعر با صیغه “خداوند بنی امیه را خوار و ذلیل کند ” نفرین می کند. خواری و ذلت پذیرنده ذلت و پستی و نزول عذاب است. شاعر بنی امیه را مورد مقایسه قرار می دهد زمانی که خداوند آنها را به گرفتاری و بلا مبتلا کرد و آنها را هلاک گردانید چرا که مرتکب و مسبب ذلت مردم و جنگ با افکار شیعیان شده بودند، (داود سلوم؛ ۱۹۷۸: ۵۹) شاعر به سقوط دولت آنها اشاره می کند با اشاره ای به بنی عباس به اینکه آنها هم دچار همان عذاب بنی امیه خواهند شد، در تلاشی برای اینکه شاعر این میزان شدت و خشونت درونی خود را با نفرین بنی امیه کم کند و اینکه خلافت را حق بنی هاشم یعنی اهل بیت پیامبر (ص) اعلام کند.
ابوالعتاهیه(وفات ۲۱۱ هـ ) پادشاهان گذشته را نفرین می کند و می گوید:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

۱-اِنَّ الْمُلوُکَ اْلا لی مَضِوُا سُلْفاً،
۲-یا لَیْتَ شِعْری! عَن الَّذینَ مَضُوا
۳-بُوسا لَهْم! أیُّ مَنْزلٍ نَزَلُوا
۴-اَلْحَمْدُ لِلّهِ! کُلُّ مَنْ سَکَنَ
  بادِوُا جَمیعاً، وَ ما بَادَ ما جَمَعُوا
قَبلْی اِلیَ التُّربِ، ما الَّذی صَنْعُوا
بُوساً لَهُمْ، اَیُّ مَوْقَعٍ وَ قَعُوا
الدُنیا فَعَنْها، بِالْمَوْتِ، یَنْقطَعُ
(ابوالعتاهیه؛ ۱۴۲۷: / ۲۲۰)

ترجمه
۱-همانا پادشاهان قبلی که رهسپار شدند همگی پوسیدند اما آنچه که جمع کردند از بین نرفت.
۲- ای کاش می دانستم درباره احوال افرادی که قبل از من در خاک شدند که چه کار کردند.
۳- پریشانی و بیچارگی نصیب آنها باد در کجا اقامت گزیدند. و پریشانی و بیچارگی نصیب آنها باد در کدام سرزمین سکنی گزیدند.
۴- شکر و سپاس خداوند را هرکس که در دنیا ساکن شد با مرگ از دنیا کنده می شود.
ابو العتاهیه در این قصیده از نابودی و ماندگاری تعبیر می کند و در آن پادشاهان گذشته را با صیغه (بدبختی و پریشانی بهره آنها باد) نفرین می کند یعنی نازل شدن عذاب و سختی بر آنها. (فیروز آبادی؛ بی تا: ۲ / ۱۹۸) و در آن تلاش می کند که گرایش شیعی بودن خود بر ضد خلفای عباسی را پنهان کند، هرچند که خلفا، غافل از شیوه سیاسی او نبودند که تلاش می کرد آنرا در جهت محفوظ ماندن از شر آنها به کار گیرد.پس دعای او سیاسی و دارای شایستگی است.(فکیکی؛ ۱۹۷۵: ۱۶۰) او دشمنان را نفرین می کند تا احساسات و افکار خلفای عباسی را تحریک کند که حق خلافت اهل البیت(ع) را پایمال کرده اند، او نفرین بر آنها را با توصیف زندگانی پست همراه می کند تا عبرتی باشد برای پادشاهان بعدی، و از طرفی ترس و خشوع را بر قلب دشمنانش می افزاید.
و ایضا ابو العتاهیه دشمنان را نفرین می کند زمانی که از برکناری ابن هاشم والی بصره اظهار خوشحالی کردند به آنها می گوید:

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...