در حوزه روانشناسی، موسیقی را همچون زبان های رایج دنیا نوعی زبان دانسته اند که مناطق خاص خود را در مغز دارد و همچون زبان، درک آن نیازمند آموزش است(کیهانی و شریعت پناهی،۱۳۸۷). یک تجربه لذت بخش می‌تواند بیماران را در برابر شرایط ناامید کننده یا ناخوشایند زندگی تامین و حمایت کند. با توجه به اینکه بسیاری از دیدگاه ها به تاثیر موسیقی به مثابه یکی از روش های درمان در بهبود عملکرد کودکان دارای اختلال ویژه معتقدند و با نظر به اهمیت موسیقی درمانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی این شیوه بر کاهش اختلال یادگیری کودکان انجام می شود.

 

۱-۴- اهداف پژوهش:

 

۱-۴-۱- هدف کلی:

 

نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال یادگیری دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال ۹۳-۹۲

 

۱-۴-۲- اهداف فرعی:

 

۱-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال خواندن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.

 

۲- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.

 

۳- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی ‌بر کاهش اختلال ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.

 

۴-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.

 

۵-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.

 

۱-۵- فرضیه ‏های تحقیق:

 

۱-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلالات یادگیری دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۲-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال خواندن دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۳- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۴- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال ریاضی دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۵- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۶- آموزش مبتنی بر موسیقی در افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.

 

۱-۶- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:

 

۱-۶-۱- تعاریف مفهومی:

 

موسیقی: شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می‌کند. استفاده بشر از موسیقی امری آسان و قابل دسترس بوده چون ریتم و ملودی به عنوان دو رکن اساسی موسیقی، در سرشت انسان وجود داشته است(زاده محمدی، ۱۳۸۴).

 

اختلال یادگیری: کمیته مشورتی ملی برای کودکان معلول آمریکا اختلال یادگیری را چنین تعریف ‌کرده‌است: اختلال یادگیری یک اصطلاح عام است که به گروه ناهمگنی از مشکلات اطلاق می شود. وجه مشخصه این مشکل وجود مشکلات مهم در کسب و استفاده از توانایی‌های شنیدن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال و یا توانایی‌های ریاضی می‌باشد(کرک و همکاران،۱۳۷۷،ص۲۰).

 

اختلال ریاضی: ناتوانی در انجام مهارت های ریاضی که با توجه به ظرفیت هوش و سطح آموزش از کسی انتطار می رود(احدی، کاکاوند، ۱۳۸۷).

«خواندن» فرایندی شناختی است که در آن دیدگاه های خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که بناست فراگرفته شود، پیدا می‌کنند. در واقع فرایندی پیچیده و عالی است که اجزای بسیار متفاوتی را در بر می‌گیرد(خرازی، ۱۳۸۳، ص ۱۷۱).

 

۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی:

 

آموزش مبتنی بر موسیقی: آموزشی در قالب کلمات ریتمیک توسط معلم برای بیان و ارائه درس و تکرار آن از جانب دانش آموز برای یادگرفتن مطلب ارائه شده، و استفاده از موسیقی بی کلام برای ایجاد انگیزه و هیجان در دانش آموزان.

 

دانش آموزان با اختلال یادگیری: شامل دانش آموزانی می‌شوند که در پایه سوم ابتدایی در حال تحصیل هستند که دارای هوش طبیعی و حواس سالم (بینایی، شنوایی و …) با مراجعه به دفترچه سلامت آزمودنی ها می‌باشند و ‌بر مبنای‌ پرسشنامه اختلال یادگیری، اختلال دانش آموزان مورد تأیید باشد.

 

اختلال ریاضی: ناتوانی در انجام مهارت های ریاضی، سوالات ۱۶، ۱۸، ۱۹ و۲۰ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می‌کند. دانش آموز در پایان بتواند محاسبات ریاضی را به درستی انجام دهد و بتواند در آزمون نمره قبولی را کسب کند.

 

اختلال خواندن: دانش آموز در خواندن کند است و هنگام خواندن کلمات را اشتباه و جابجا می‌خواند. سوالات ۲ تا ۶ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می‌کند.

 

اختلال نوشتن:دانش آموز با ناتوانی در بیان نوشتاری کلمات، همچنین نوشته هایش آشفته،کثیف و بدخط می‌باشد.سوالات ۱ و ۱۴، ۱۵ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادر این اختلال ‌را اندازه گیری می‌کند.

 

اضطراب اجتماعی: سوالات ۶، ۸، ۱۲، و ۱۳ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می‌کند.

 

شناخت اجتماعی: سوالات ۷، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۷ پرسشنامه، این اختلال را اندازه گیری می‌کند.

 

 

 

فصل دوم

 

ادبیات ‌و پیشینه پژوهش

 

۱-۲- مقدمه:

 

از سال ۱۹۵۰ به بعد، توجه مربیان، روانشناسان و پزشکان به گروه خاصی از کودکان و آموزش آن ها معطوف گشت، که از نظر جسمی و مغزی دارای هیچ گونه عارضه ی مشخصی نیستند، ولی دچار نارسایی های ویژه یادگیری و گاهی اوقات نابهنجاری های رفتاری می‌باشند. متخصصان آموزشی با بسیاری از کودکان روبه رو می‌شوند که دچار اختلالات یادگیری هستند ولی علم پزشکی هیچ گونه علامتی از نابهنجاری های عصبی، یا ضایعات مغزی در آن ها نمی یابد. این گونه کودکان با وجود هوش بهنجار در یک یا چند زمینه مانند: خواندن، نوشتن، سخن گفتن، فهم ریاضی و غیره دچار ناتوانی یا اشکالات یادگیری هستند(نادری، نراقی، ۱۳۸۲، ص ۱۱-۱۲). با اینکه وضعیت کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، به تازگی مورد توجه قرار گرفته است اما علاقه در این زمینه پیشینه ای طولانی دارد. به رغم وجود پیکره ی گسترده ای از ادبیات خاص اختلالات یادگیری، میزان بسیار اندکی از اطلاعات جامع در زمینه ی راه های درمانی مؤثر بر کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در دست است؛ در حقیقت هنگامی که دکتر «دوریس جانسون» در سال ۱۹۸۷ تحقیق درباره اختلالات یادگیری را برای کنفرانس بین‌المللی ناتوانی های یادگیری خلاصه کرد، متوجه شد که از چهار صد پژوهش موجود تنها پنج درصد از آن ها مرتبط با درمان بوده است(بارابارا و همکاران، ۱۳۸۱، ص ۹۳-۹۴). کنترل رفتار جهت توسعه مهارت ها و یادگیری در افراد دچار ناتوانی یادگیری ضروری است. موسیقی همراه با نظم و ساختار توام می‌تواند به عنوان تقویت کننده ای جهت تسهیل رفتار و کنترل تحریکات استفاده می شود(زاده محمدی، ۱۳۸۰). رشته موسیقی درمانی در حقیقت یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن «موسیقی درمانگر» مانند پزشک که از دارو یا وسایل جراحی استفاده می‌کند، از موسیقی و فعالیت های گوناگون همراه با موسیقی به عنوان ابزار درمانی استفاده می کند(نعمتیان، ۱۳۷۸، ص ۱۳۴).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...