ارزشقائل شدن برای کیفیت زندگی: جامعه محلی بر این امر تاکید خواهد داشت که هدف اولیه برنامه ریزی و فرایند توسعه ارتقای کیفیت زندگی برای ساکنین آن است و از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، روانی و روحی باید به ضرورتهای نوین سلامت و ایمنی توجه شود. (همان، ص ۲۱۸)
از آنجایی که برنامه استراتژیک بر اساس ابداع هدفهای مشترک و فرآیندی که توسط آن اهداف به تحقق میرسند، قرار دارد میتواند به عنوان محوری جهت ایجاد فرایند توسعه پایدار برای جوامع در نظر گرفته شود. (همان، ص ۲۲۱)
نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری، می تواند در بهبود سکونتگاه های انسانی و پایداری توسعه شهری، مهمترین نقش را ایفا کند. زیرا عامل اجازه دهنده و تنظیم کننده برنامه های شهری از کارآیی مدیریت شهری نشأت می گیرد. در این زمینه، تولید منطقی انرژی، کاهش مصرف غیرضروری و بازیافت منابع طبیعی از جمله زمینه های تلقی شهر به عنوان یک منبع توسعه است (گزارش دبیر اجرایی کمیسیون سکونتگاه های انسانی سازمان ملل، ١٣٧٣)
بنابر این راه کارهای زیر به عنوان راه کارهای توسعه پایدار شهری مطرح است :

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  1. حداقل سازی پیامد های زیست محیطی
  2. حداقل سازی مصرف منابع تجدید ناپذیر
  3. بهره برداری از منابع تجدید پذیر

در این مسیر به ناچار سیاست هایی مثل کاهش اتکا به خودروی شخصی, افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری, حفاظت و احیای نظام های طبیعی در شهر و منطقه پیرامونی, کاهش مصرف منابع و تولید آلودگی در شهر و منطقه, بهبود زیست پذیری اجتماعات بشری, پایندگی و تقویت اقتصاد شهری و اصلاح نظام اداری و حکمرانی شهری, بایستی اعمال شود تا شهر به سمت پایداری هدایت شود.
پیش فرض های توسعه پایدار شهری:
در راستای تحقق توسعه پایدار شهری می بایست شرایطی فراهم شود تا امکان بستر سازی توسعه پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر می توان به برقراری عدالت اجتماعی طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسئولیت پذیری، تقویت بنیانهای اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی وایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری اشاره کرد. کمیسیون جهانی محیط زیست نیز الزامات توسعه پایدار را چنین بیان می کند:

عکس مرتبط با اقتصاد

  • مشارکت شهروندان در تصمیم گیری در بستر یک نظام سیاسی
  • چاره اندیشی برای تنشهای حاصل از ناموزونی توسعه در بستر یک نظام اقتصادی
  • التزام به ترمیم و حفاظت محیط زیست در بستر یک نظام تولیدی
  • فراهم سازی الگوهای پایداری از تجارت مالی در بستر یک نظام دانش فنی
  • ایجاد الگوهایی از تجارت و دارایی در بستر یک نظام بین المللی
  • وجود انعطاف پذیری و خود اصلاحی در بستر یک نظام مدیریتی

بر این اساس توسعه پایدار شهری در تکوین مفاهیم زیر جنبه کارامدی به خود می گیرد:
الف- بسترسازی عدالت اجتماعی و شهروندی
ب- بستر سازی مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی
پ- بسترسازی تقویت بنیان نهادهای اجتماعی و بنیان خانوادگی
ث- رویکرد استرتژیک بر پدیداری توسعه پایدار شهری
ج- گسترش آداب و فرهنگ شهرنشینی
چ- مساعدت و سازماندهی ارگانهای دولتی و خصوصی
ح- کارامد سازی سیاستها و برنامه های سیاست گذاری در حوزه کلان شهری
خ- گسترش حقوق شهروندی و بهینه سازی مناسبات مدنی
طراحی پایدار در ساختار شهری بر مینای سه اصل اساسی شکل می گیرد:

  1. اصل اول را می توان صرفه جویی در مصرف منابع دانست که در صدد است تا با مصرف بهینه منابع، میزان کاربرد ذخایر تجدید ناپذیر را در سخت و کارکرد بناهای شهری پایین آورد.
  2. اصل دوم بر طراحی بر اساس چرخه حیات مبتنی است که نتایج و تبعات زیست محیطی کل چرخه حیات منابع ساخت و ساز شهری را از مرحله تدارک تا بازگشت به طبیعت در بر می گیرد.
  3. اصل سوم را طراحی انسانی می دانند که ریشه در نیاز به حفظ عناصر زنجیره ای نظامهای زیستی دارد و تداوم حیات و بقای انسان را در پی دارد. بر این اساس طرحی شهری و معماری پایدار می بایستی کیفیت محیط های کار و زیستی را بهبود بخشد که موجب افزایش بهره وری و کاهش فشارهای روانی انسانی و بهبود شرایط زیستی می گردد که همان مفهوم رفاه اجتماعی و شهروندی را به ذهن متبادر می کند.
  • دیدگاه های جدید در توسعه پایدار شهری:

در بیشتر کشورهای در حال توسعه تأسیسات زیربنایی، تکنولوژی و نیروی متخصص مورد نیاز صنعت در شهرها وجود داشته اند؛ لذا غالب فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در کنار این شهرها شکل گرفته و باعث رشد سریع آنها شده است. از طرف دیگر تمرکز سرمایه ها در شهرهای بزرگ باعث دوگانگی اقتصادی شده و همان گونه که اقای جان فریدمنمطرح می کند، این گونه شهرها مانند پمپ قوی، سرمایه ها و نیروی انسانی کارآمد را به خود جلب می کنند و باعث تخلیه آنها از دیگر مناطق و مخصوصاً مناطق محروم می شوند و ایجاد دوگانگی اقتصادی در منطقه می نمایند. یکی از اثرات توجه خاص به صنعتی کردن جوامع و تمرکز سرمایه ها در کنار شهرهای بزرگ رشد سریع شهرنشینی می باشد. بیشتر برنامه ریزان در کشورهای در حال توسعه معتقدند که رشد اقتصادی رابطه مستقیمی با شهرنشینی دارد.
آقای متوردر مطالعات خود در کشورهای جهان سوم، به این نتیجه می رسد که روند رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و افزایش رشد طبیعی جمعیت، دو عامل اصلی در شهرنشینی ومخصوصاً تمرکزجمعیت درشهرهای بزرگ می باشندکه باعث برتریت می شوند.
اقای سیمونز مطرح می کند، توسعه اقتصادی و تمرکز سرمایه ها به روند رشد شهرهای بزرگ دامن زده و عوامل مؤثر را چنین می داند:

  • برنامه بهداشت عمومی که از میزان مرگ و میر می کاهد
  • تمرکز صنایع در کنار شهرهای بزرگ
  • تمرکز ساختمانها و فعالیتهای دولتی در کنار شهرهای بزرگ
  • مکانیزه و مدرنیزه شدن وسایل تولیدات کشاورزی که باعث آزاد شدن کشاورزان و ازدیاد بیکاری آنها و مهاجرت به شهرها و مخصوصاً شهرهای بزرگ می شود. باید توجه داشت که اختلاف سطح درآمد شهری و روستایی یکی از عوامل مؤثر در مهاجرت روستایی به شهر و شهرهای بزرگ می باشد.

واضح است که تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ مشکلاتی را برای اینگونه شهرها به وجود آورده و بیشتر برنامه ریزان شهری و منطقه ای معتقد هستند که رشد بی رویه شهرها و شهرهای بزرگ هزینه های زیادی را برای دولتها ایجاد می کند. به عنوان نمونه، کمبود مسکن، عدم دسترسی به خدمات شهری، ازدحام و نهایتاً از بین رفتن محیط زیست. آقای الشخص اثرات عمده تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ را در سطح کلی Macro و در سطح کوچک Micro چنین مطرح می کند:

  1. تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ از رشد شهرهای کوچک و روستاها می کاهد.
  2. این تمرکز به پراکندگی منطقه ای و عدم تعادل بین گروه های اجتماعی دامن زده و ایجاد عدم ثبات می کند.
  3. تمرکز باعث از بین رفتن زمینهای زراعی برای ساختن مسکن می شود. از نظر سطح کوچک Micro این تمرکز باعث:
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...