پایان نامه : شناسایی و رتبه بندی موانع صادراتی بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs) شهرستان رشت |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده……………………………………….. 1
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1. مقدمه…………………………………… 2
1-2. بیان مسئله………………………………. 4
1-3. اهمیت موضوع …………………………….. 6
1-4. هدف تحقیق……………………………….. 8
1-5. فرضیهها…………………………………. 8
1-6. شرح واژه ها و اصطلاعات تحقیق……………….. 9
1-7. قلمرو تحقیق……………………………… 10
فصل دوم: ادبیات تحقیق
2-1. مقدمه…………………………………… 12
2-2. مفاهیم مربوط به SMEs………………………. 13
2-2-1. تعریف بنگاه های کوچک و متوسط…………….. 13
2-2-2. ویژگی های بنگاه های کوچک و متوسط…………. 15
2-2-3. اهمیت و جایگاه بنگاه های کوچک و متوسط…….. 17
2-3. متغیرهای موثر در عملکرد صادراتی SMEs………… 20
2-4. وضعیت بنگاه های کوچک و متوسط در ایران………. 26
2-5. وضعیت بنگاه های کوچک و متوسط در استان گیلان….. 28
2-6. وضعیت SMEs در سایر کشورها و راهبردهای حمایتی دولت ها 31
2-6-1. تجربه ایتالیا………………………….. 32
2-6-2. تجربه کره جنوبی………………………… 34
2-6-3. تجربه مالزی……………………………. 38
2-7. راهبردهای مناسب دولت ها از SMEs به منظور توسعه صادرات 45
2-8. راهبردهای درون بنگاهی مناسب برای توسعه صادرات SMEs 46
2-9. موانع صادراتی SMEs ……………………….. 47
2-9-1. موانع داخلی……………………………. 47
2-9-1-1. موانع اطلاعاتی………………………… 47
2-9-1-2. موانع کارکردی………………………… 49
2-9-1-3. موانع بازاریابی………………………. 50
2-9-2. موانع خارجی……………………………. 56
2-9-2-1. موانع رویه ای………………………… 56
2-9-2-2. موانع دولتی………………………….. 58
2-9-2-3. موانع کار……………………………. 59
2-9-2-4. موانع محیطی…………………………. 59
2-10. تکنیک های تصمیم گیری اوزان شاخص ها ………… 62
2-10-1.روش AHP ……………………………….. 63
2-10-2. الگوریتم AHP ………………………….. 65
2-11. پیشینه تحقیق …………………………… 67
فصل سوم: روش تحقیق
3-1. مقدمه ………………………………….. 71
3-2. روش تحقیق ………………………………. 71
3-3. روش گردآوری اطلاعات……………………….. 72
3-4. گام های تحقیق …………………………… 73
3-5. پایایی پرسشنامه………………………….. 73
3-6روایی پرسشنامه ……………………………. 74
3-7. جامعه و نمونه تحقیق ……………………… 75
3-8. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………. 76
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
4-1. مقدمه…………………………………… 79
4-2. آمار توصیفی……………………………… 79
4-2-1. آمار توصیفی جمعیت شناختی………………… 79
4-2-2. آمار توصیفی متغیرهای تحقیق………………. 84
4-3. آمار استنباطی……………………………. 85
4-3-1. ررسی فرضیه های تحقیق……………………. 86
4-3-2. رتبه بندی موانع شناسایی شده……………… 88
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1. مقدمه…………………………………… 95
5-2. نتایج آمار توصیفی………………………… 95
5-3. نتایج آمار استنباطی………………………. 96
5-4. بحث و پیشنهادات………………………….. 97
5-5. پیشنهادات برای تحقیقات آینده……………… 101
5-6. محدودیت های تحقیق……………………….. 101
منابع و مأخذ………………………………… 103
ضمائم ……………………………………… 106
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1) تعریف شرکت های کوچک و متوسط در اتحادیه اروپا 14
جدول 2-2) تعریف بنگاه های کوچک و متوسط و معیارهای آن در کشورهای مختلف…………………………………………………………………………………………… 14
جدول 2-3) ویژگی های صنایع کوچک و متوسط………………………….. 16
جدول 2-4) مقایسه بنگاه های کوچک و متوسط با بنگاه های بزرگ 17
جدول 2-5) شاخص های بنگاه های کوچک و متوسط در ایران…… 27
جدول 2-6) تعداد شاغلان بنگاه های 10-49 نفر کارکن در استان گیلان 28
جدول 7-2) تعداد کارگاه صنعتی دارای 10 نفرکارکن و بیشتر در استان گیلان…………………………………………………………………………………………….. 29
جدول 2-8) ارزش افزوده بنگاه های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر در استان گیلان…………………………………………………………………………………. 30
جدول 2-9) شاخص های بنگاه های کوچک و متوسط در سایر کشورها 31
جدول 2-10) شاخص ناسازگاری تصادفی……………………………………… 66
جدول 2-11) مقیاس AHP………………………………………………………………. 67
جدول 3-1) درصد آلفای کرونباخ……………………………………………… 74
جدول 3-2) موانع صادراتی SMEs……………………………………………….. 76
جدول 4-1) نتایج مربوط به جنسیت پاسخگویان………………………. 79
جدول 4-2) نتایج مربوط به سن پاسخگویان……………………………. 80
جدول 4-3) نتایج مربوط به تحصیلات پاسخگویان……….. 81
جدول 4-4) نتایج مربوط به سابقه کار پاسخگویان…….. 82
جدول 4-5) نتایج مربوط به سمت شغلی پاسخگویان……… 83
جدول 4-6) نتایج توصیفی پاسخ به سوالات……………. 85
جدول 4-7) نتایج آزمون تی ……………………… 86
جدول 4-8) اولویت بندی موانع اصلی……………….. 88
جدول 4-9) اولویت بندی موانع داخلی………………. 89
جدول 4-10) اولویت بندی موانع بازاریابی………….. 90
جدول 4-11) اولویت بندی موانع خارجی……………… 91
جدول 4-12) اولویت بندی موانع محیطی……………… 92
جدول 4-13) وزن نهایی موانع…………………….. 93
جدول 5-1) نتایج آمار توصیفی شرکت کنندگان………… 95
جدول 5-2) نتایج فرضیه های تحقیق………………… 96
جدول 5-3) نتایج اولویت بندی موانع………………. 96
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 2-1) میزان اشتغال در SMEs در برخی کشورها……………. 20
نمودار 2-2) درصد تعداد کارگاه های صنعتی 10-49 نفر کارکن بیشتر بر حسب استان ها…………………………………………………………………………….. 28
نمودار 2-3) نمونه ای از یک درخت سلسله مراتبی………………. 64
نمودار 3-1) گام های تحقیق……………………………………………………. 73
نمودار 4-1) نمودار دایره ای مربوط به جنسیت پاسخگویان. 80
نمودار 4-2) نمودار دایره ای مربوط به سن پاسخگویان…….. 81
نمودار 4-3) نمودار دایره ای مربوط به تحصیلات پاسخگویان 82
نمودار 4-4) نمودار دایره ای مربوط به سابقه کار پاسخگویان 83
نمودار 4-5) نمودار دایره ای مربوط به سمت شغلی پاسخگویان 84
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل 4-1) خروجی نرم افزار اولویت بندی موانع اصلی….. 88
شکل 4-2) خروجی نرم افزار اولویت بندی موانع داخلی… 89
شکل 4-3) خروجی نرم افزار اولویت بندی موانع بازاریابی 90
شکل 4-4) خروجی نرم افزار اولویت بندی موانع خارجی…. 91
شکل 4-5) خروجی نرم افزار اولویت بندی موانع محیطی…. 92
چکیده
اساس کسب و کار در هر کشوری بر پایه فعالیت های بنگاه های کوچک و متوسط بنا شده است. در کشور ما با وجود اینکه بیش از 95% کل واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، این بنگاه ها سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده کسب ننموده و از موانع متعددی در توسعه صادرات بویژه به کشورهای خارج رنج می برند. هدف اصلی تحقیق فوق رتبه بندی موانع صادراتی بنگاه های کوچک و متوسط شهرستان رشت است. برای این منظور، پس از بررسی پیشینه موضوع، تعدادی از موانع بر اساس مطالعات لوندیو (2004) شناسایی و به منظور رتبه بندی هر یک از آنها، پس از طراحی پرسشنامه مقایسات زوجی و توزیع آنها در میان 140 نفر از مدیران و خبرگان بنگاه های کوچک و متوسط در شهر رشت که در این زمینه به عنوان صاحب نظر شناخته می شوند، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از منظر پاسخگویان، موانع بازاریابی با وزن 0.231، محیطی با وزن 0.225، و موانع دولتی با وزن 0.162 به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند. در انتها نیز پیشنهاداتی به منظور مقابله با موانع فوق ارائه شد.
کلمات کلیدی: بنگاه های کوچک و متوسط، ، توسعه صادرات، موانع صادراتی، روش AHP
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1. مقدمه
استراتژی كوچك زیباست، توسط شوماخر اقتصاددان آلمانی در ادبیات اقتصادی مطرح گردید، براساس این استراتژی، بیكاری بعنوان مهمترین مسئله كشورهای جهان سوم و معضل سیل مها جرت از روستاها به شهرها، لزوم توجه به برنامه ها و سیاستهای صنعتی در جهت كاهش بیكاری؛ مهمترین سیاست ها در جهت رشد و توسعه اقتصادی عنوان شده است. مزایای برشمرده شده برای این استراتژی عبارتند از:
- فرصتهای اشتغال می بایست در مناطق روستایی و شهرهای كوچك بوجود آید،
- این فرصتها باید به اندازه كافی ارزان باشد،
- نظر به اینكه جمعیت كشورهای جهان سوم از آموزش های كافی برخوردار نیستند و نرخ بی سوادی
- در این مناطق در مقایسه با نقاط توسعه یافته بالاتر است، روش های تولید برگزیده شده بایستی بالنسبه
- ساده انتخاب شوند،
- روش های تولید باید بصورتی باشند كه از منابع محلی استفاده نموده و محصولات آن عموما˝ برای استفاده محلی و بومی باشد.
در نهایت به موجب این استراتژی، یگانه راه حصول به اهداف فوق از رهگذر ایجاد صنایع كوچك میسر است . این در حالیست كه هیچگونه استنادی دال بر وجود ضعف های جدی در صنایع كوچك در خصوص كارایی در مقایسه با صنایع بزرگ وجود ندارد، برعكس در بسیاری از كشورهای دنیا اثبات شده است كه صنایع كوچك بسیار كارآمدتر و حتی باقدرت رقابت با صنایع بزرگ در حال فعالیتند.
بنابر این، کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان محور توسعه بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در یکی دو دهه گذشته بوده است. به طوری که بخش اعظم اشتغال و تولید این کشورها را به خود اختصاص داده است. از این رو بسیاری از سیاست های توسعه صنعتی در کشورهای نوظهور به سمت توسعه بنگاه های کوچک و متوسط حرکت کرده است.
بنگاه های کوچک و متوسط به عنوان یکی از منابع کلیدی پویایی، نوآوری و انعطاف پذیری در کشورهای صنعتی و همچنین در کشورهای در حال توسعه محسوب می گردند. آنها مسئول ایجاد اشتغال و از آن مهمتر مسؤول نوآوری، بهره وری و رشد اقتصادی هستند. اگر بخش بنگاه های کوچک و متوسط منابع مالی خارج از خود بنگاه را برای سرمایه گذاری دریافت ننماید، ظرفیت کسب سرمایه به ازای هر کارمند یا کارگر و از این رو بهره وری و دستمزد ماهانه، به طور جدی متأثر می شود و اخلال در این موارد ایجاد میشود (شهبازی، 1391).
اما با توجه به مزایای فوق، اکثر بنگاه های کوچک و متوسط در ایران و بویژه در استان گیلان چه از نظر شکل گیری و چه از نظر توسعه صادرات دارای محدودیت ها و موانع گسترده ای هستند که ادامه حیات آنها را تحت شعاع قرار می دهد. در ادامه این فصل به ذکر کلیاتی از تحقیق اشاره خواهیم نمود و در ادامه فصول موانع فوق بصورت روشن تری تبیین خواهند گشت.
1-2. بیان مسئله
کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان محور توسعه بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در یکی دو دهه گذشته بوده به طوری که بخش اعظم اشتغال و تولید این کشورها را به خود اختصاص داده اند. از این رو بسیاری از سیاستهای توسعه صنعتی در کشورهای نوظهور به سمت توسعه بنگاه های کوچک و متوسط حرکت کرده است. SMEs به عنوان یکی از منابع کلیدی پویایی، نوآوری و انعطاف پذیری در کشورهای صنعتی و همچنین در کشورهای در حال توسعه محسوب می گردند. آنها مسؤول ایجاد اشتغال و از آن مهمتر مسؤول نوآوری، بهره وری و رشد اقتصادی هستند. اگر بخش بنگاه های کوچک و متوسط منابع مالی خارج از خود بنگاه را برای سرمایه گذاری دریافت ننماید، ظرفیت کسب سرمایه به ازای هر کارمند یا کارگر و از این رو بهره وری و دستمزد ماهانه، به طور جدی متأثر می شود و اخلال در این موارد ایجاد میشود (شهبازی، 1390).
همچنین مطالعات کاربردی اخیر نشان می دهد در کشورهای پردرآمد، سهم SMEs در تولید ناخالص داخلی 55 درصد و سهم آن ها در اشتغال، بیش از 65 درصد می باشد. در کشورهای کم درآمد، سهم مربوط به GDP بیش از 60 درصد و سهم اشتغال بیش از 70 درصد میباشد. این سهم در کشورهای با درآمد متوسط به ترتیب 95 و 70 درصد می باشد. به عنوان مثال د ر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نزدیک 25 میلیون بنگاه کوچک که 99 درصد کل بنگاه ها را تشکیل می دهد، وجود دارد؛ این بنگاه ها غالب بر 95 میلیون نیروی کار را که تأمین کننده 55 درصد کل مشاغل در بخش خصوصی می باشد، به خود اختصاص داده اند. اهمیت این بنگاه ها در صادرات و رشد بهره وری نیز قابل توجه است (کسکین و سنتورك، 2010).
بنابراین، برای سرعت بخشیدن به روند صنعتی شدن، اولویت باید به رشد صنایع کوچک و متوسط داده شود نه صنایع بزرگ. به همین دلیل در حال حاضر اشتیاق و تمایل بی سابقه نسبت به صنایع کوچک در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. بسیاری از کشورهای جهان حمایت قابل توجهی از صنایع کوچک خود به عمل اورده اند و در جهت گسترش و تقویت آنها سیاست های اقتصادی متعددی را تدوین کردهاند. این مسئله آن قدر اهمیت یافته که کمتر کشوری را می توان یافت که در آن قانون یا قوانینی در جهت حمایت از صنایع کوچک وجود نداشته باشد (عسگری، 1387).
در ایران نیز که بر اساس تعریف بانک مرکزی بنگاه های دارای 50 کارکن و کمتر جزء بنگاه های کوچک و متوسط شناخته می شوند، 98 درصد از کل بنگاه ها را تشکیل می دهند. این مقدار برابر با 44 درصد از کل اشتغال است و ارزش افزوده حاصل از این بنگاه ها 34 درصد در کل است (شهبازی، 1391). این آمار نشان دهنده سهم بسزای اینگونه بنگاه ها در فعالیت های اقتصادی کشورمان است. اما متاسفانه در کشور ما بنگاههای کوچک و متوسط با مشکلات درونی و بیرونی نظیر: کمبود امکانات، محدودیت منابع، ضعف مدیریت، عدم وجود بانک های تخصصی جهت پرداخت تسهیلات، پایین بودن ضریب اعتماد عمومی نسبت به فعالیت این موسسات، پایین بودن استاندارد کالاهای تولیدی و فقدان شبکه های ارتباطی مواجه هستند (نظری نژاد و همکاران، 1387). همچنین مظفری (1386) بیان می دارد که در کشور ما بنگاه های کوچک و متوسط با معضلات و عقب ماندگی های مانند: فقدان مقیاس های لازم از جنبه های مختلف سرمایه، تولید و بازار؛ فقدان محیط های مناسب رشد کسب و کار از جنبه های مختلف حقوقی، قانونی و…؛ فقدان زیرساخت های نرم افزاری و تشکیلاتی؛ تولید با فناوری های کهنه و عدم دسترسی به تکنولوژیهای نوین؛ فقدان
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-09-30] [ 07:04:00 ب.ظ ]
|