پایان نامه : روایت شناسی سینمای مستند دهه هشتاد ایران براساس نظریات دیوید بوردول |
نظریات و شکلهای روایتی بیشماری دردنیا وجود دارد که تنوع گونههای آن شگفت انگیز است گویی تمام دنیا را میتوان ظرفی برای روایت کردن داستانهای بشر دانست. از گذشته تا به امروز، خصوصا در چند سال اخیر بسیاری از نظریهپردازان، در مورد روایت اظهار نظرهایی کرده اند که یکی از آنها دیوید بوردول میباشد. او برای سینما چهار شیوه روایت بر میگزیند که این چهار شیوه از جانب من سرمشق و الگویی، برای تحلیل روایی مستندهای ایرانی در دهه هشتاد قرار گرفت. سینمای مستند ایران قدمتی همپای کل سینمای ایران دارد. این سینما در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی با فعالیتهای سینمایی آزاد، جشنوارههای فیلم و در بعضی مواقع فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فرصتی را فراهم آورد که فیلمهایی در حوزه سینمای مستند پدید آورد که از حیث روایی قابل تامل و بررسی میباشند. کلمه “روایتشناسی” که در عنوان آورده شده است، اصطلاح به نسبت تازهای است ولی بحث از روایت نه تنها مقولهای جدیدی نیست، بلکه در سنت غرب سابقه آن به افلاطون و ارسطو باز میگردد. روایت شناسی به بررسی جوانب مشابه و متفاوت روایتهای مختلف، از منظر ساختاری می پردازد. در این نوشتار سعی شده است تا با تحلیل روایی مستندهای این دهه، فیلمها را از منظری دیگر بررسی کنیم.
کلید واژه ها:
روایت، سینمای مستند، دهه هشتاد، نوفرمالیست، راوی، شخصیت، دیوید بوردول
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه…………………………………………………………………………………………………..1
فصل اول: کلیات
1-1طرح مساله…………………………………………………………………………………………… 2
1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………….. 4
1-3 اهداف تحقیق………………………………………………………………………… 5
1-4 سوالات تحقیق ………………………………………………………………….. 5
1-5 پیشینهی تحقیق…………………………………………………………….. 5
1-6 روش و فنون اجرایی پژوهش………………………………………………………………… 7
1-7محدودیتهای پژوهش …………………………………………………………………. 7
فصل دوّم: مبانی نظری
2-1چهارچوب نظری……………………………………………………………..9
2-2مستند………………………………………………………………………….. 12
2-2-1-تعاریف مستند…………………………………………………………..13
2-2- 2نگاهی اجمالی به تاریخچه سینمای مستند ایران………………………….16
2-3 روایت فیلمی………………………………………………………………….22
2-4 روایت سینمایی………………………………………………………..24
2-5 نظریه های تقلیدی روایت…………………………………………………………… 26
2-5-1 شاهد نامرئی…………………………………………………………………………… 27
2-5-2 آیزنشتاین: روایت به مثابه صحنه آرایی……………………………………. 28
2-6 نظریه های زبان- بنیاد روایت…………………………………………………………. 30
2-6-1روایت فیلم به مثابه فرازبان……………………………………………………… 32
2-6-2روایت فیلم به مثابه بیان……………………………………………………… 33
2-7 نکاتی در باب فرمالیستها و نوفرمالیستها……………………………………… 34
2-7-1 عناصر شکل روایی و غیر روایی از منظر نوفرمالیستها………………………38
2-7-2 اصول شکل روایی………………………………………………………………….38
2-7-3 تمایز داستان و طرح………………………………………………………38
2-7-4 علت………………………………………………………………………………….39
2-7-5 زمان…………………………………………………………………………….40
2-7-6 فضا…………………………………………………………………………….40
2-8 نظریات دیوید بوردول درباره روایت…………………………………………….41
2-8-1روایت کلاسیک…………………………………………………………….43
2-8-2روایت سینمای هنری………………………………………………………47
2-8-3روایت مبتنی بر مادهگرایی تاریخی……………………………………51
2-8-4روایت پارامتریک……………………………………………………………………55
فصل سوّم: روش تحقیق
3-1 روش تحقیق…………………………………………………………… 61
فصل چهارم: یافتههای تحقیق
4-1 مستند انیمیشن…………………………………………………………………66
4-1-1سیانوزه………………………………………………………………..67
4-2 مستندهای اتوبیوگرافیک – خود بیانگر(Self- portrait)…………………………………69
4-3درام مستند (داکیو درام)………………………………………………….75
4-4 مستند داستانی (Docufiction)……………………………………………….78
4-5 مستندهای حیات وحش و محیط زیست………………………………………….79
4-6 ملف گند…………………………………………………………………………….. 81
4-6-1 شناسنامه ی فیلم……………………………………………………. 81
4-6-2 داستان فیلم……………………………………………………………………..82
4-6-3 تحلیل روایتِ فیلم………………………………………………….. 83
4-7 ترانه اندوهگین کوهستان…………………………………………………..86
4-7-1 شناسنامه ی فیلم……………………………………………………86
4-7-2 داستان فیلم…………………………………………………………………………87
4-7-3 تحلیل روایتِ فیلم………………………………………………………….. 88
4-8 رئیس جمهور میرقنبر………………………………………………………… 91
4-8-1 شناسنامه ی فیلم………………………………………………………….91
4-8-2 داستان فیلم………………………………………………………………. 92
4-8-3 تحلیل روایتِ فیلم…………………………………………………………….93
4-9 فقط کمی نور ………………………………………………………………………….. 97
4-9-1 شناسنامه ی فیلم…………………………………………………………….. 97
4-9-2 داستان فیلم………………………………………………………………………… 98
4-9-3 تحلیل روایت فیلم…………………………………………. 98
4-10 بهترین مجسمهی دنیا ………………………………………………… 102
4-10-1 شناسنامهی فیلم…………………………………………………..102
4-10-2 داستان فیلم………………………………………………………………….103
4-10-3 تحلیل روایت فیلم………………………………………………………………104
4-11 ده فیلم مستند برتر سال1390…………………………………………………107
4-12معرفی مستندهای مهم سالهای 1391تا1393………………………………115
فصل پنجم: نتیجه گیری
5-1 جمع بندی و نتیجه گیری ……………………………………………………122
5-2 پیشنهادات………………………………………………………………………….127
فهرست منابع
منابع ……………………………………………………………………………129
چکیده انگلیسی
مقدمه
جمله معروف « انسان درون روایت زندگی میكند » تاکید بر فراگیری روایت را نشان میدهد و تاكیدی است بر این نكته كه در زندگی روزمره با انواع روایتها روبروییم. از سوی دیگر، بله، این سخن درست است كه بشر همیشه خودش، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، موضوع روایت بوده است. روایت با تاریخ بشر آغاز می شود. تا زمانی که ÷انسانی برای زیستن وجود دارد، روایت هم است. در سرتاسر تاریخ نمیتوان مردمانی را یافت که بدون روایت باشند. روایتهای بیشماری در دنیا وجود دارد. هرکس در هر مرتبه، منطقه و موقعیت روایت خودش را دارد. اصولا انسانها از شنیدن و روایت کردن برای یکدیگر لذت خواهند برد. حکایتها و داستانها، افسانهها و اسطورههایی که در گذشته برایمان نقل کرده اند، با خاطرات کودکی و باورهای زندگیمان عجین شده است و این، میراثی گرانبها از پدرانمان میباشد که تا ابد در ذهنمان حک شده است. شاید همه نداند که چگونه خوب روایت کنند ولی همه میدانند که چگونه روایت کنند علاوه بر این همه روایت را از غیر روایت تشخیص می دهند و به راحتی میدانند که چه چیز روایت است و چه چیز روایت نیست (پرینس، 1389: 5 )
روایتها، شرح زندگیهای زیسته یا نازیسته بشر است؛ زندگیهای نازیستهای كه البته محتملند؛ یعنی بالقوه امكان تحقق آنها در گذشته، اكنون یا آینده وجود دارد. به نظر میرسد، نخستین برخورد و رویارویی ما با روایت از همین میل به تجربه زندگیهای دیگر یا آنطور كه امروزه مطرح است، امكان زیستن در جهانهای موازی سرچشمه میگیرد. در حین خواندن روایت، بهطور موقت به زندگی دیگران، همان شخصیتهای قصه، وارد میشویم. این ورود در وهله نخست، از سر كنجكاوی است كه ظاهرا از نیروهای غریزی در وجود بشر است که بعدا به مسائلی همچون دانشاندوزی و كسب تجربه یا فقط حظ و لذت زیباییشناختی میرسیم.
1-1 طرح مساله
روایت ضرورتا باید کسی را داشته باشد تا متن را ارائه کند مولف، قصهی داستان را روایت کند راوی، در جهان داستان زندگی کند، غمها و شادیهای آن را به جان بخرد شخصیت، گوش دهد، تماشا کند و دلش بخواهد تا داستان ادامه پیدا کند تماشاگر. این عناصر جزء لاینفک روایت در تمام دورانها و مشترک بین همه ملتها است و عدم وجود یکی از آنها باعث می شود تا روایتی وجود نداشته نباشد.
آدمی هرقدر به لحاظ عقلانی رشد می کند در جستجوی ساختارهای منسجمتری از روایت میباشد تا جهان را به مثابه یک نظام علت و معلولی از وقایع توصیف کند. امروزه جایگاه روایت در هنر هفتم به دو دریافت مهم درک انسان از واقعیت باز میگردد: عامل عقلانی و بینش شهودی.
تاثیر عامل عقلانی را میتوان در الگوها و ویژگیهای داستانی که در روایت تکرار میشوند، شخصیتهای نیک و بد، وقایع پیش بینی نشده و مضامین عینی و روزمره دید. اما بینش شهودی با عامل عقلانی بشر، برای تثبیت یک ساختار منطقی، در جهت توجیه وقایع جهان سازگار نیست بلکه مجموعهایی از اندیشههایی به ظاهر منفرد و جداست که هر لحظه به شکلی خاص متجلی می شود و از منبع بی پایان تخیل سیراب می شود. براساس همین تفکر، روایت، در طول تاریخ، پیشرفت شایان توجهی کرد و در بسیاری از کشورها شمار زیادی از تحلیل گران و نظریهپردازان را به خود جلب کرده است.
در این پایان نامه با توجه به عامل عقلانی، روایت در فیلمهای مستند دهه هشتاد ایران بررسی خواهد شد. برای هر روایتی، ویژگیهایی در نظر گرفته شده است که اگر آن ویژگیها در آن فیلم وجود داشته باشد، میتوانیم روایت مورد نظر را به آن فیلم اطلاق کنیم. مثلا شخصی مانند دیوید بوردول که معتقد است: هر نظریهایی تنها در صورتی کار آمد است که، از وحدت درونی و وسعت نظر تجربی و قوه تمیز تحول تاریخی برخوردار باشد، برای فیلم داستانی چهار شیوه روایت را بر میشمارد و ویژگیهایی برای هر یک تعیین می کند. مثلا در روایت کلاسیک خبری از سست شدن پیوند میان علت و معلول و فواصل دائمی در پایان فیلم نیست، اما در روایت سینمای هنری این عامل یکی از ویژگیهای اصلی روایت سینمای هنری به شمار میآید. در روایت سینمای مبتنی بر مادهگرایی تاریخی شوروی به رغم آن که به خاطر استفادهی بسیار از مونتاژ، انقطاع و گسیختگی در اثر پدید میآید، روایت اغلب آشکار است و در سطح مفاهیم علت و معلولی، بندرت ابهام پدید میآورد. در روایت پارامتری الگوپردازی سبکی فیلم را زمانی میتوان از پیرنگ جدا فرض کرد که آن را بتوان با توسل به انگیرشی صرفا هنری توجیه کرد در این صورت سبک را باید عنصری به حساب آوریم که حضورش برای نفس وجود خودش است و هدف فیلم نیز آن است که سبک را آشکارا و محسوس گرداند.
البته در فصول بعد، هریک از این شیوه ها را به تفصیل توضیح خواهم داد و در این راستا برخی نظریاتی که دیگر نظریهپردازان ارائه کردند را به اختصار شرح میدهم.
فیلم مستند همچون فیلم داستانی از عنصری ساختاری به نام روایت بهره میگیرد. اساسا نظریه هایی که درباره روایت در سینما و ادبیات مورد بررسی قرار میگیرد، در خصوص سینمای مستند هم کاربرد دارد. به نظر میرسد که در سینمای مستند دهه هشتاد ایران تحولات زیباشناسی صورت گرفته است، که منجر به تغییراتی در فیلمسازی مستند شده است. دوربین سیار، گفتگوهای فیالبداهه، رویارویی خودمانی، غیر رسمی و غافلگیر کننده با موضوع- موانعی بین فیلم ساز، موضوع و مخاطب را از بین برده و ثبت واقعیت، نه تحریف آن، حین رویداد و نه آنچه در گذشته روی داده است را در فیلم مستند بیش از پیش مورد توجه قرار داده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-09-30] [ 01:38:00 ب.ظ ]
|