عنوان ………………………….صفحه
فصل اول- کلیات طرح
مقدمه. 1
1-1- بیان مسئله. 3
1-2 هدفهای تحقیق.. 4
1-3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن. 5
1-4 سوالات یا فرضیههای تحقیق.. 5
1-5 تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی.. 8
1-6 روش تحقیق.. 8
1-6-1 تحقیق تاریخی.. 8
1-6-2 تحقیق توصیفی.. 9
1-6-3 تحقیق تطبیقی.. 9
1-7 قلمرو تحقیق.. 9
فصل دوم- مطالعات نظری
2-1 پیشینه پژوهش… 11
فصل سوم –روششناسائی تحقیق (متدولوژی)
3-1 روش تحقیق.. 14
3-2 ابزار جمع آوری اطلاعات.. 14
3-3 روش تجزیه و تحلیل دادهها 14
فصل چهارم- تجزیه وتحلیل یافتههای تحقیق
بخش اول. 17
مقدمه. 18
4-1معرفی کارکردهای نور. 21
4-1-1 تعریف نور. 21
4-1-2 نور از نظر علمی.. 21
ادامه فهرست مطالب
عنوان ………………………………صفحه
4-1-3 اهمیت مبحث نور. 23
4-1-4 نور در قرآن و حدیث… 23
4-1-5 قداست نور. 24
4-1-6 خداوند، نورالانوار. 25
4-1-7 حقیقت محمدیه. 26
4-1-8 نور و وجود. 27
4-1-9 نور و زیبایی.. 28
4-1-10 نور، نماد وجود است و ظلمت، نماد عدم. 29
4-1-11 نور و جمال انسانی.. 31
4-1-12 هنر نسبت كامل انسان با خداوند و حقیقت… 32
بخش دوم. 33
4-2-1 نور و سیر به باطن.. 34
4-2-2 توحید. 36
4-2-3 نور عرفان و هنر اسلامی.. 37
4-2-4 نور و رنگ در هنر اسلامی.. 41
4-2-5 جایگاه نور در فرهنگ ایرانی و هنرهای اسلامی.. 43
4-2-6 آداب معنوی و سمبلیسم در هنر اسلامی.. 45
4-2-7 رنگ و نور و طریقت تعلیم نقاشی در عصر اسلامی.. 51
4-2-8 جهان رنگها و انسان. 54
4-2-9 مفهوم فضا در نگارگری ایرانی.. 61
4-2-10 اهمیت فضای خالی در هنر اسلامی.. 66
4-2-11 انسان نورانی در نگارگری ایرانی.. 69
4-2-12 تجلی و تجسم نور در نگارگری ایران. 72
ادامه فهرست مطالب
عنوان …………………………………….صفحه
بخش سوم. 78
4-3-1شهابالدین سهروردی.. 79
4-3-2 نجمالدین كبرا 80
4-3-3 علاءالدوله سمنانی.. 83
4-3-4 شیخ محمد لاهیجی.. 86
بخش چهارم. 88
مقدمه. 89
4-4-1 آئین مانی.. 91
4-4-2 گسترس مانویت… 95
4-4-3 مانی و باور فلسفی.. 98
4-4-4 نگارگری مانوی.. 99
4-4-5 سغد پیش از اسلام (قرنهای7 و 8میلادی) 107
4-4-6 رابطهی نور ورنگ طلایی در هنر مانوی.. 111
4-4-7 كاربرد رنگ طلایی در ایران باستان. 112
4-4-8 مفهوم نور در آرا مانوی.. 112
4-4-9 رنگ در آثار مانویان. 113
4-4-10 تجلی نور و رنگ طلایی در آثار مانوی.. 114
فصل پنجم- نتیجهگیری
5-1 نتیجهگیری.. 126
منابع. 127
مقدمه
سرعت دقیق نور ۲۹۹۷۹۲۴۵۸ متر در ثانیه است.
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (سورهی سجده، آیهی ۵)
«خدا مسائل زمین را از فـضا اداره می کند و بعدها (اوامر وی) در شبانهروز معادل هزارسالی که شما می شمارید بطور زیگزاگی بطرف وی بر میگردد».
آیه میگوید: که اوامر خدا در روز به اندازه هزارسالی که ما میشماریم بهطرف خدا حرکت می کند. منظور آیه از سالی که ما (مسلمانان) میشماریم سال قمری است که مربوط به گردش ماه بدور زمین است. ماه در هر سال 12بار دور زمین میگردد و در هر 1000سال 14700بار. مسافتی که ماه در 14700 بار گردش خود بدور زمین طی می کند 2583134723 کیلومتر است. یعنی اوامر خدا در یک شبانهروز مسافت مزبور را طی می کنند. هر شبانهروز ۸۶۱۶۴.09966 ثانیه است. اگر مسافتی که اوامر خدا در روز طی می کنند را بر ثانیهها تقسیم کنیم سرعت حرکت اوامر خدا در ثانیه بدست میآید. بترتیب زیر:
۲۵.83134723 (بیلیون کیلومتر) تقسیم بر ۸۶۱۶۴.09966 (ثانیه)= 299792.458 کیلومتر در ثانیه سرعتی که برای حرکت اوامر خدا در ثانیه بدست می آید 299792.458 کیلومتر در ثانیه است، و این سرعت همان سرعت حرکت نور در ثانیه است. در رابطه با زیگزاگی حرکت کردن نیز چنانکه میدانیم چیزی در فضا مستقیم حرکت نمی کند بلکه چیزی تحتتاثیر نیروی جاذبه کائنات خم می شود و خم شدن مکرر به این طرف و آن طرف ناشی از نیروی جاذبه کائنات نیز مسیری زیگزاگی برای پدیده ایجاد می کند. این نور النور در بیان عرفانی و اسلامی آن همان نور ذات پروردگار جهان است همانطور که در قرآن کریم «نور» از اسماء خداوند است و تنها اسم مادی او تلقی می شود که در کائنات حضوری محسوس دارد.
1-1- بیان مسئله
دکتر علی اکبر خانجانی با نگاه عرفانی به اسم «نور» خداوند در ارتباط با علم فیزیک میپردازد:
E=m c2 فرمول معروف آلبرت اینشتن، از اساس نظریه نسبیت است. این فرمول را مهمترین و در عین حال افسانهایترین بیان ریاضیاتی از کائنات نیز دانستهاند.از این فرمول جدالبرانگیز سبز فایل چنان بر میآید که هر چیز دارای جرم در جهان هستی اگر به سرعت نور برسد تبدیل به نور میشود که بیوزنترین پدیده در عالم ماده است. این بدان معناست که کل کائنات وعالم ماده وطبیعت حاصل کاهش سرعت نور و یاحاصل انقباض نور است. یعنی هر چیزی در عالم ماده از جنس نور و دارای ذرات نوری است و نور همان ماده اولیه ساختار جهان است.هنگامی که سخن از نور در قرآن است، اذهان بیواسطه سوره نور را به یاد میآورند و از میان آیات این سوره، آیه مشهور آن یعنی )الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غریبه یکاد زیتها یضیء ولو لم تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بکل شیء علیم.) خدا نور آسمانها و زمین است، مَثَل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد, آن چراغ درون آبگینهای و آن آبگینه چون ستارهای درخشنده از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری، افروخته باشد. روغنش روشنی بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نوری افزون بر نور دیگر، خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مینماید و برای مردم مثلها میآورد زیرا بر هر چیزی آگاه است. (سوره نور ، آیه 35).
شناخت کامل عنصر نور و بررسی ماهیت آن.
شناخت و درک مفهوم نور در نگارگری وتطبیق نور با هاله نور.
بررسی نور در هنر مانوی و هنر اسلامی…
«در این پژوهش ابتدا به نقش قدسی و ماهیت معنوی نور اشاره می شود و بعد از آن به نمود زیبایی نور دراثار نقاشی اشاره می شود. هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق میشود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هرچند ممکن است این هنرها (هنرهای اسلامی) در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تاثیر فرهنگ اسلامی و منطقهای در آن بهخوبی نمایان است. هنرهای اسلامی شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آن ها میشود.هنر اسلامی هنری نیست که فقط بهآیین اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمانی که در سرزمینهایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره میکند. . ظهور هنر اسلامی از دل دین و دولت جدید به صورت تدریجی و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دین اسلام و حکومت اسلامی، روندی پرشتاب و ناگهانی داشت». (واردی،1390، 8). «اتصال انسان به حقیقت ماورایی و حتی حقیقت ماورایی معقول، آن یگانه ی بی همتا جوهر هنر اسلامی است. پس “هنر اسلامی هنری است مقدس.” .مسأله دیگری که در این پژوهش مورد مطالعه قرار خواهد گرفت بررسی رنگ در هنرهای اسلامی و باتوجه به رابطه ناگسستنی اندیشة اسلامی با هنر اسلامی، هدف اصلی هنرمند مسلمان مشاهدة جلوه های متکثر حق و نمایاندن آن به مخاطب خویش است» (رهنورد، 1388، 45).
«جایگاه سمبلیک و ارزش محتوایی نور و رنگ در هنر اسلامی به مراتب بیشتر از ارزش بصری آن است. حتی برخی این رویکرد نمادین و پرداختن معنوی هنرمند اسلامی به نور و رنگ تصویر را در سطح ،بالاترین مراتب سلوک معنوی قرار میدهند: «نور، نماد جریان وجود در پیکره مراتب است و رنگ نماد بازگشت به روشنایی جاری در ذات نوراست» (بلخاری قهی،1388، 67).
1-2 هدفهای تحقیق
تطبیق و مقایسه نور باهاله نور میباشد و همینطور وجه آشنایی آیین مانی و چگونگی تاثیرگذاری نقاشی مانی بر نگارگری اسلامی.
دستیابی به شاخصههای تزیینی و مفهومی نقاشی مانی.
1-3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
«اشیاء در این عالم یا از خود نور منتشر می کنند و به واسطۀ نور خود دیده میشوند ـ مانند خورشید، شیشۀ گداخته، رشته لامپ و فلز مذاب ـ و یا به واسطۀ نوری که بر اثر تابش به سطح خارجی آنها به چشم انسان میرسد دیده میشوند. بر این اساس هر شیء غیرنورانی در مواجه با تابش نور،قسمتی از آن را جذب می کند که به انرژی گرمایی تبدیل می شود، قسمتی را از خود عبور میدهد و قسمت دیگر را منعکس می کند که موجب رؤیت آن می شود(تعریف رنگ). اما جدای از فرایند علمی نور در طبیعت، مفهوم و ماهیت نور همواره مورد توجه بشر بوده است. نور در ادیان و مذاهب مورد احترام و تقدس بوده است. در دین زرتشت، تفسیر هستی، فرشتهشناسی و تقدس آتش بر مبنای نور است. در دین یهود، اولین مخلوق خدا، نور است و در مسیحیت، عیسی مسیح (ع)، کلمه و نور و یا پدر نورهاست و در نور ساکن است. در اسلام نیز بر معنویت نور تأکید شده است» (نوربخش،1383، 25).
1-4 سوالات یا فرضیههای تحقیق
1– نور و مقایسه آن با هالهی نور در تصاویر مقدس و چرا استفاده می شود؟
«آئوراها )هاله ی نورانی)به طرق مختلف دیده میشدند، معمولاً به صورت میدانهای انرژی شبیه به تخم مرغ بزرگی كه كاملاً دور بدن را احاطه كرده دیده میشوند. بسیاری از مردم آئورا را هاله تخم مرغی توصیف میكنند، بیشتر هالهها تا چند سانتیمتری دور بدن ادامه پیدا میكنند.
اعتقاد بر این است كه شخص هر چه عارفتر و روحانیتر باشد، هاله او بزرگتر است. رشتههای نیروو انرژی درون این هاله تخم مرغی شكل وجود دارد كه از تمام جهات متشعشع میشود و مراحل فكر و احساس و سلامت و استعداد بالقوه را منعكس میكند.
علاوه بر این هاله دارای شعاعهای رنگی متفاوتی است كه از بدن ساطع میشود و در سراسر هاله میدرخشد. عدهای آن را امواج فكری تلقی میكنند و به طور یقین افكار و احساسات ما به شدت بر هاله ما اثر میگذارد. بعضی ، اشكال هندسه متنوعی در هاله خود دارند كه این اشكال دارای مفاهیم ویژهای است. برای مثال شكل دایره به معنای رضایت و خوشنودی درونی و كمال است. مثلث نشانه این است كه شخص از دیگران حمایت میكند. امروزه اعتقاد بر این است كه افرادی كه وارستهاند و بر نفس خود مسلط شدهاند هاله نورانی آنها قابل مشاهده است و با تمرین میشود امواج رنگهای متصاعد از آئورا و هاله نورانی افراد مؤمن را دید. رنگهای مسلط بر هالهها حالا روحی و شخصیت افراد را نشان میدهد و هر رنگ معنای خاصی دارد. مثلاً رنگ قرمز در هاله نورانی نشان دهنده نفس قوی و محكم است و تمایل پیشرفت و موفقیت را در شخص بیدار میكند. این افراد دلسوز و خونگرماند. رنگ قرمز همچنین دلالت بر جرأت و جسارت طبیعی دارد.
رنگ نارنجی جزو رنگهای گرم و قابل توجه است كه در زمینه هاله افرادی كه به طور طبیعی كارآمد و سریع الانتقال هستند و به راحتی میتوان با آنان كنار آمد دیده میشود. دارندگان هالههای نارنجی قادرند مردم را ببخشند و اغلب خود را در موقعیتی مییابند كه باید مشكلی را حل كنند. رنگ سفید در هالههای نورانی به ندرت دیده میشود، این رنگ نشانهی انسانهای مقدس و بشردوست است. افراد دارای هاله سفید اغلب برای نفس خودشان چیزی نمیخواهند و بیشتر نگران رفاه دیگران هستند.
طلایی، قویترین رنگی است كه كسی میتواند آن را داشته باشد. این رنگ به افرادی اعطا شده كه قادر به انجام هر طرحی كه به ذهنشان خطور كند هستند و در آن راه به مقصود نایل میشوند. آنان افرادی بانفوذ و كوشا و بردبار و هدفدار هستند و اغلب در اواخر عمر به بزرگترین هدف خود دست مییابند. اینجاست كه هالههای دور سر مقدسین و روحانیون در نقاشیهای مذهبی طلایی رنگ است تا اقتدار نامحدود آنان را به نمایش بگذارد. هاله نورانی شامل چند لایه است كه به كالبدهای لطیف معروفاند. به هر حال، هر چه شما بیشتر با هاله آشنا شوید ممكن است بتوانید لایههای متفاوت تشكیل دهنده آن را ببینید كه به شرح زیر است: 1- سطح فیزیكی اثری؛ 2- سطح كیهانی؛ 3- سطح ذهنی زیرین؛ 4- سطح ذهنی فوقانی؛ 5- سطح روحانی؛ 6- سطح اشراق؛ 7- سطح مطلق .این هفت لایه موجود در آئورا و هالههای رنگین، با تجربه احساس نورهای رنگی و اندامشناسی انسان نورانی، در باور سمنانی شباهت دارد (هفت اندام ظریف (لطیفه) و هفت مركز كه نمودار جایگاههای هفت پیامبر بزرگ در بدنهای انسان نورانی هستند، برمیخوریم. بدین سان، بالندگی انسان نورانی به گونه درونی، دوره كلی پیامبری را بازبینی میكند. ایده ی این بالندگی كه رهایی انسان نورانی است، در برخی از نگارههای
ایرانی دیده میشود كه بالندگیاش با احساس نورهای رنگین همراه است». (كربن، 1383، 69)
[یکشنبه 1399-09-30] [ 01:31:00 ب.ظ ]
|