به طور کلی اکثر نظریه پردازان، شخصیت را به صورت الگو های رفتاری و الگوهای هیجانی و فکری ثابتی تعریف می‌کنند که از فردی به فرد دیگر متغیر است. همچنین اکثر نظریه پردازان شخصیت به کلیت انسان و نیز به فردیت آن ها به عنوان موجودی پیچیده توجه دارند، به عبارت دیگر آن ها نه تنها به ماهیت انسان به طور کلی و به تفاوت های فردی توجه دارند، بلکه سعی می‌کنند روابط پیچیده میان جنبه‌های مختلف کنش انسان و روابط آن ها با یکدیگر را نیز بررسی کنند (جوادی و کدیور، ۱۳۸۲).

 

ب) ویژگی های شخصیتی

 

اولین دانشمندی که در زمینه ویژگی های شخصیتی فرضیه هایی داشت، بقراط[۸۳] بود که نظریه انواع مزاج‌ها را بیان نمود. وی تصور می کرد که آمیزه ها یا خلط ها (صفرا، دم، سودا و بلغم) در انسان به نسبت‌های مختلف با هم ترکیب می‌شوند. او معتقد بود زمانی که این اخلاط چهارگانه به طریق مشخص با هم ترکیب می‌شوند، از نظر روانی فرد متعادلی را به وجود می آورند، اما اگر نیرومندی یکی از آن ها بر یکی دیگر از مایعات غلبه کند، شخصیت حاصل بر اساس آن مایع غالب خواهد بود، مثلا دم (خون) مزاج دموی را حاصل می آورد که در نتیجه آن فرد امیدوار، خوش بین، خونگرم و فعال به نظر می‌رسد. صفراوی‌ها عصبی مزاج، سوداوی ها غمگین و گرفته، و بلغمی ها سست و بی حال خواهند بود(گنجی، ۱۳۸۴).

 

یکی دیگر از قدیمی ترین طبقه بندی هایی که در زمینه ویژگی های شخصیتی صورت گرفته است، تقسیم بندی یکی از شاخه های مکتب بودیسم[۸۴] (۵۳۵-۴۳۸ق.م) به نام ابهیدهاما[۸۵] است، که شخصیت را به سه ریخت اصلی با عنوان های : ریخت حسی[۸۶] (مؤدب، مهربان، منظم، تمیز و هدفدار)، ریخت نفرت انگیز[۸۷] (عجول، خشن، بی‌‌توجه به دیگران، پرسروصدا، بی نظم، حسود و عیب جو) و ریخت هذیانی (بی نظم، کثیف، تنبل، بی توجه به خوراک و پوشاک، تلقین پذیر، مضطرب و بی اراده) تقسیم نموده است (شاملو،۱۳۸۲).

 

امروزه در زمینه ویژگی های شخصیتی نظریه های گوناگونی وجود دارد. هر یک از اندیشمندان و روانشناسان با توجه به اهمیتی که برای عوامل مختلف مؤثر در رفتار انسان قائل شده اند، نظریه ای را ارائه نموده اند. به طور کلی نظریه های شخصیت در روانشناسی به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند: رویکرد ویژگی‌های جسمانی، رویکرد روان تحلیل‌گری و رویکرد صفات. با توجه ‌به این که در این تحقیق از نظریه صفات شخصیت استفاده شده است، لذا در این فصل نظریه های صفات شخصیت بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 

طبقه بندی شخصیت بر اساس ویژگی های جسمانی

 

طبقه بندی کرچمر[۸۸]

 

ارنست کرچمر(۱۹۲۱) روانپزشکی آلمانی بود که در حدود سال ۱۹۲۰ میلادی نظریه خود را در زمینه شخصیت ارائه کرد. او در طی سال‌ها برخورد با بیماران روانی ‌به این نتیجه رسید که رابطه نزدیکی بین خصوصیات جسمانی افراد و رفتار آن‌ ها و بخصوص بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، مانیک‌ و دپرسیو وجود دارد ( نقل از شالچیان،۱۳۷۰).

 

وی با مشاهده بیماران و مطالعه حالات آنان بر پایه ویژگی های جسمانی، شخصیت افراد را به چهار ریخت تقسیم نموده است(کریمی،۱۳۸۴،ص۱۲۴) :

 

ریخت پیک نیک[۸۹] : افراد این دسته شکل بدنشان چاق و کروی است و دارای استخوان بندی و قامتی کوتاه می‌باشند. این گونه افراد معمولا خمود و افسرده، ولی خوش معاشرت و مورد علاقه دیگران هستند. بعضی از آن ها افسردگی های مانیایی دارند.

کرچمر می‌گوید:” این‌گونه افراد در میانسالی دارای قدی متوسط هستند و سر، سینه و شکم آن‌ ها نسبت به سایر بخش‌های بدن رشد بیشتری دارد و سر و صورت درشتی نیز دارند. پوست بندشان به سرخی می‌زند و معمولا تاس می‌شوند. اعصاب سمپاتیک آن‌ ها فعالیت زیادی دارد و مستعد بیماری‌هایی چون رماتیسم، سنگ کلیه، تصلب شرائین و مرض قند هستند. افراد این تیپ از نظر روانی، خوش برخورد، خوش خوراک و خوش‌گذران، اجتماعی و خون‌گرم‌اند. از نظر عقلانی به نظریه ها و اصول منطقی چندان پای‌بند نیستند، کینه‌جویی ندارند و از نظر عاطفی بی‌ثبات‌اند، زود دل می‌بندند و زود هم دل برمی‌گیرند”(همان منبع).

 

ریخت آستنیک[۹۰] : افراد این گروه قدی بلـند و استخوان های دراز و باریک دارند و معمولا لاغر اندام هسـتند. اندامی باریک دارند و استخوان‌ های دنده‌های آن‌ ها از زیر پوسـت نمایان و صورتی لاغر دارند. به عقیده کرچمر، در لاغرتنان فعالیت اعصاب پاراسـمپاتیک شـدید است و مستعد بیماری‌هایی چون سردرد و زخم معده هستند. این افراد از نظر روانی، افرادی گوشـه‌گیر، خیال ‌باف، دیرجوش و اهل دلیل و منـطق می‌باشند و در عقاید خود تعصـب نشان می‌دهند. همچـنین بسـیار زودرنج و حساس بوده و دیر به چیـزی پای‌بند می‌شـوند، اما در صورت دل‌بستـن به چـیزی دیر از آن دل می‌کنـند. این افراد از جامعه کناره گـیری می کـننـد و غالبا در عالم خیال به سـر می بـرند. دائما از دیگران انتـقاد کرده و هنـگامی که مورد انتـقاد قرار می گیرند نیز حساسـیت نشان می‌دهند(همان منبع).

 

ریخت هیپو پلاستیک[۹۱] : این گروه شامل افرادی است که از لحاظ جسمی ناهنجار و غیرعادی می‌باشند افراد این گروه از لحاظ بدنی کم رشد هستند و روی همین اصل، رفتار آن ها نیز غیر عادی است و غالبا احساس حقارت می‌کنند.

 

ریخت آتلتیک[۹۲] : افراد این دسته مانند ورزشکاران اندام و عضلات ورزیده دارند. معمولا فرد نمونه و کامل در این دسته قرار دارد. این افراد سازگاری خوبی دارند و بیشتر مورد توجه دیگران قرار می گیرند. از نظر جسمی، این گروه دارای استخوان‌های محکم و عضلاتی نیرومند و قوی می‌باشند و از نظر روانی و اخلاقی، افراد این گروه علاقه فراوانی به فعالیت‌های بدنی و شرکت در مسابقات دارند. افرادی پرخاش‌گر و زورگو هستند و حساسیت لاغرتنان را ندارند، بلکه تا حدودی خونسرد و عمدتاً محافظه‌کار هستند (کریمی،۱۳۸۴، ص۱۲۴).

 

 

 

طبقه بندی شلدون[۹۳]

 

ویلیام شلدون پزشک و روانشناس آمریکایی دانشگاه هاروارد نیز مانند کرچمر به وجود رابطه بین ویژگی‌های جسمی و خصوصیات شخصیتی در انسان اعتقاد داشت. اما برعکس کرچمر این رابطه را علت و معلولی نمی‌دانست بلکه به وجود رابطه همبستگی بین تن و روان باور پیدا کرده بود. او با بررسی عکس های هزاران نفر، با توجه به خصوصیات جسمانی، افراد را به سه گروه تقسیم بندی کرد(کریمی،۱۳۸۴،ص۱۲۵):

 

 

 

اندومورف[۹۴] (لذت گرایی) : افراد این گروه چاق و خپل و دارای شکم بزرگ می‌باشند. آندومورف ها از نظر فیزیک بدنى معمولا داراى دور کمر پهن و شانه هاى باریک و کم عرض هستند. گوشتالو، فربه و گلابى شکل هستند ولى قوزک پاهایشان و مچ دست هایشان باریک و لاغر است که سبب بیشتر به چشم آمدن دیگر نواحى بدنشان مى شود. خصایص شخصیتى: لذت گرا، خوش مشرب، بردبار، راحت طلب، صلح جو، شوخ طبع، خیره سر، آسوده خاطر، خواب سنگین و طولانى مدت، عاشق خوراکى، محتاج محبت، خونسرد و کارها را پشت گوش مى اندازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...