طائفه اول : اخباری که بر تصدیق واقعی بعض روایات ثقات دلالت دارند ( هذا دینی و دین آبایی و هو الحق کله )

 

طائفه دوم : اخباری که متضمن ترغیب بر حفظ و تحمل احادیث است ( من حفظ علی امتی اربعین حدیثا بعثه الله فقیها عالما یوم القیامه )

 

طائفه سوم : اخباری که دلالت بر امر به نقل بعضی از نکات و مضامین ( کلام معصوم ) را دارد ( یا ابان اذا قدمت الکوفه فارو هذا الحدیث )

 

طائفه چهارم : اخباری که دلالت بر این معنی دارند که گاهی شنونده روایت بیش از راویان ‌بهره‌مند می‌شود ( فرب حامل فقه الی من هوا فقه منه )

 

طائفه پنجم : اخباری که بر ذم دروغ بستن به معصومین دلالت دارد ( اگر خبر واحد مقبول نبود دروغ بستن اثری نداشت تا مذموم شد و مورد تحذیر )

 

طائفه ششم : اخباری که ‌در مورد ارجاع اصحاب ائمه صلوات الله علیهم اجمعین وارد شده بدون این که ضابطه ای کلی برای ارجاع بیان نماید ( اذا اردت حدیثا فعلیک بهذا الجالس ( فاسال عنه عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی و اقراه منی السلام )

 

طائفه هفتم : اخباری که دلالت بر ذم کسانی دارد که به مجرد عدم قبول طبعشان نسبت به یسمع الحدیث ینسب النیا و یروی عنا فلم یقبله اشئزمنه و حجده و کفر من دان به هو لایدری لعل الحدیث من عندنا خرج والینا اسند )

 

طائفه هشتم : اخباری که ‌در مورد خبرین متعارضین وارد شده و مرجح را موافقت کتاب و مخالفت عامه دانسته ، چرا که اگر خبر واحد حجت نبود معنایی برای فرض تعارض و اعمال مرجحات نبود .

 

طائفه نهم : اخباری که ‌در مورد خبرین متعارضین وارد شده و مرجع را او ثقیت راوی و صفاتی که موجب افزایش ارزش خبر و تقویت ظن به صدور آن می‌باشد دانسته با استدلال فوق .

 

طائفه دهم : اخباری که دلالت بر ارجاع به کلی فرد ثقه داشته حال یا ابتداء و یا به صورت تعلیل برای ارجاع به اشخاص معین به گونه ای که ضابطه و ملاک کلی از این اخبار قابل استخراج است . ایشان این طائفه را بهترین طوایف موجود برای استدلال بر موضوع می‌دانند اگر چه معتقدند در این دسته نیز اخباری وجود دارند که قابل مناقشه‌اند اما آن‌هایی که از این گروه در آن مناقضه راهی ندارد مانند خبری است

 

که محمد بن عیسی نقل شده است :(… افیونس بن عبدالرحمن ثقه آخذ عنه ما احتاج البه من معالم دینی ، فقال : نعم ) [۴۲]۱

 

دوم : سیره

 

شهید صدر طریق دیگری را که برای اثبات سنت انتخاب نموده‌اند سیره است ، به دو تقریب : تقریب اول : استدلال به سیره متشرعه از اصحاب ائمه بر عمل به اخبار ثقات [۴۳]۲

 

تقریب دوم : استدلال به سیره عقلا به تکیه نمودن به اخبار ثقات

 

سوم : اجماع

 

در تقریر اجماع وجوه مختلفی ذکر شده ،[۴۴]۳ و نسبت به حجیت و عدم حجیت خبر واحد از ناحیه علمای امامیه نقل اجماع شده است شیخ انصاری (ره ) در کتاب رسائل وجوه جمعی بر این دو نقل مخالف ذکر نموده‌اند و از کلامشان رایحه قبول اجماع بر حجیت خبر واحد استشمام می‌شود مرحوم مظفر نیز ایشان را تأیید نموده و بعضی همچون مرحوم آخوند صاحب کفایه ادعای اجماع را رد می‌نمایند .

 

۳-دیدگاه‌های فقهی :

 

فقهای شیعه ، شهادت را « تکلیف » دانسته و ادای شهادت را واجب شمرده‌اند [۴۵]۱و اجماع علما بر این است که ادای شهادت واجب کفایی است [۴۶]۲، اما بعضی آن را واجب عینی دانسته‌اند . [۴۷]۳

 

عده ای در مقابل قول مشهور ، قائل به تفصیل شده‌اند و فرموده‌اند : « در صورتی که شاهد به تحمل شهادت فرا خوانده شده باشد ، ادای آن واجب است ، اما در صورتی که از او برای تحمل شهادت ، دخواست نشده باشد ، ادای شهادت واجب نیست . [۴۸]۴

 

ب- مبانی قانونی

 

۱-در دوران قبل از انقلاب

 

در قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۱۸ در خصوص شهود و احضار آن ها در مواد ۱۳۹ تا ۱۵۶مورد بررسی قرار گرفته است . [۴۹]۵

 

ماده ۱۳۹-بازپرس اشخاصی را که در ضمن شکایت نامه یا اخبار و اعلام مقامات رسمی اسم برده شده یا متهم معرفی می کند و نیز کسانیرا که بازپرس شخصا می‌داند که از واقعه یا اوضاع و احوال آن مطلعند موافق اصل مقرره احضار می کند .

 

ماده ۱۴۰-ضهود تحقیق و مطلعین به توسط مامورین اجرا یا در صورت نبودن آن ها توسط مامورین نظمیه یا ژاندارم به تقاضای مدعی العموم احضار می‌شوند .

 

ماده ۱۴۱-ژاندارم برای احضار شهود تحقیق و مطلعین مامور نخواهد شد جز در مواردیکه مشارالیهم از حاضر شدن امتناع نمایند .

 

ماده ۱۴۲-در صورتی که یکی از شهود تحقیق یا مطلعین از تابعین نظامی باشد با احضار او را لااقل در مدت ۲۴ ساعت قبل از زمان تحقیق و محاکمه از رئیس آن دسته که شخص مذبور در آن جا مستخدم است بخواهند و رئیس نظامی مکلف است که شخص احضار شده را در موقع مقرر به عدلیه بفرستد .

 

ماده ۱۴۳-مستنطق شهود تحقیق و مطلعین را فردا فرد بدون حضور متهم احضار و سوالات لازمه را می کند و منشی اطلاعات ایشان را نوشته به مهر و امضای آنان می رساند تجدید استعلام از شهود و مطلعین و مواجهه آنان در صورت اختلاف جایز است .

 

ماده ۱۴۴-استنطاق در هر موقع غیر علنی است

 

ماده ۱۴۵-شهود تحقیق و مطلعین قبل از اظهار اطلاعات باید به شرح زیر سوگند یاد نمایند ( خداوند متعال را در نظر گرفته و سوگند یاد می کنم که جز به راستی چیزی نگویم و تمام حقایق را بیان نمایم ) و بازپرس قبل از شروع به پازپرسی اسم و اسم پدر و شغل و حلی را که در آن متوطن است و درجه قرابت سببی یا نسبی و خادم یا مخدوم بودن مطلع را نسبت به مدعی خصوصی یا متهم سوال کرده ، منشی می نویسد در کلیه دادگاه های جزائی نیز که از گواه و مطلع تحقیق می شود مراتب فوق لازم الرعایه است .

 

ماده ۱۴۶-در صورتی که یکی از مطلعین به واسطه ارتکاب تقصیری به مجازات محکوم شده یا به حد بلوغ نرسیده باشد مستنطق او را ملزم نمایند سوالات از او فقط برای مزید اطلاعات است کلیتا در باب گرفتن التزام از شهود تحقیق و مطلعین مستنطق موافق مواد ۲۴۴ الی ماده ۲۴۸ رفتار می کند .

 

ماده ۱۴۷-پس از آن ها شهادت یا اظهار اطلاعی با تمام رسید منشی محکمه آن را قرائت نموده و به مهر و امضاء شاهد تحقیق یا مطلع می رساند و اگر از مهر و امضاء امتناع ورزند یا اینکه نتوانند امضاء کنند مراتب در ورقه استنطاقیه قید می شود و هر یک از صفحات اوراق تحقیق باید به امضاء و مهر مستنطق و کاتب برسد .

 

ماده ۱۴۸-قبل از آنکه شهود تحقیق و مطلعین شروع به اظهار و دادن اطلاعات نمایند مستنطق آنان را حاضر و غائب نموده پس از آن هر کدام را صلاح می‌داند مقدم یا موخر احضار می‌کند

 

ماده ۱۴۹-مستنطق و منشی کلیه ترتیباتی را که در چهار ماه قبل ذکر شده باید کاملا مراعات نمایند و نقض کننده اگر منشی است ده تومان از مقرری او کسر می شود و اگر مستنطق است مورد شکایت و مسئولیت خواهد بود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...