کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



بیان مسئله. 3

ضرورت های خاص انجام تحقیق: 8

اهداف تحقیق.. 9

هدف اصلی : 9

اهداف فرعی : 9

اهداف کاربردی.. 9

فرضیه های تحقیق.. 9

فرضیه اصلی : 9

فرضیه های فرعی.. 10

تعاریف نظری و عملیاتی.. 10

تعاریف نظری.. 10

تعاریف عملیاتی.. 11

فصل دوم : ادبیات تحقیق

مقدمه. 13

مفهوم سلامت… 14

مفهوم سازمان. 15

مفهوم سلامت سازمانی.. 18

سطوح وابعاد سلامت سازمانی از دیدگاه پارسونز. 22

مبنای نظری، سطوح وابعادسلامت سازمانی (OHI)از دیدگاه هوی و همکاران. 31

سطح نهادی وبعدآن : 31

سطح اداری وابعادآن : 31

سطح فنی وابعادآن : 32

ویژگیهای اساسی سازمان های سالم و ناسالم. 33

مقایسه سلامت سازمانی واثربخشی.. 40

مفهوم و تعاریف کیفیت زندگی کاری.. 41

تاریخچه کیفیت زندگی کاری.. 45

رویکردهای کیفیت زندگی کاری.. 46

جدول (2-1)رویکردهای بهبود کیفیت زندگی کاری.. 50

اهداف کیفیت زندگی کاری.. 51

مولفه ساختار. 52

مولفه انطباق.. 52

مولفه تمرکز. 52

مولفه مشارکت… 52

مولفه فرایند تصمیم گیری.. 53

مولفه تسهیل.. 53

مولفه آموزش و تعلیم. 53

مولفه رابطه اتحادیه مدیریت… 54

مولفه محتوای موضوعات… 54

تعابیر نوین کیفیت زندگی کاری.. 54

مدیریت کیفیت فراگیر. 54

ویژگی های زیر از خصوصیات مدیریت کیفیت فراگیر است: 55

توانمند سازی کارکنان. 55

مهندسی مجدد (باز مهندسی )سازمان. 56

شاخص های کیفیت زندگی کاری.. 56

راهبردهای بهبود کیفیت زندگی کاری.. 58

انسانی تر کردن کار. 58

طراحی شغل.. 59

تعهد سازمانی.. 61

ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی.. 62

تعاریفی دیگر از تعهد سازمانی.. 67

اهمیت تعهد سازمانی.. 70

مدل سه بخشی تعهد سازمانی.. 72

عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی.. 73

ویژگیهای شخصی موثر بر تعهد سازمانی.. 80

خصوصیات شغلی و تعهد سازمانی.. 86

دو دیدگاه كلی در مورد تعهد سازمانی.. 86

تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چند بعدی.. 88

الگوهای چند بعدی تعهد سازمانی.. 89

سایر دیدگاه ها درباره تعهد سازمانی.. 90

مقالات و پایان نامه ارشد

 

تأثیر مالكیت كاركنان بر تعهد سازمانی.. 92

راهكارهایی برای افزایش تعهد سازمانی.. 94

مروری بر پژوهش های پیشین.. 95

تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور. 95

جمع بندی.. 105

فصل سوم : روش پژوهش

مقدمه. 111

روش تحقیق.. 111

جامعه آماری.. 111

نمونه آماری و روش نمونه گیری.. 111

ابزارهای اندازه گیری تحقیق.. 111

پرسشنامة تعهد سازمانی.. 112

روایی و پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی.. 112

پرسشنامه كیفیت زندگی كاری.. 113

پایایی و روایی گویه های متغیر کیفیت زندگی کاری.. 113

پرسشنامه سلامت سازمانی: 114

روش اجرای پژوهش…. 115

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات… 115

فصل چهارم : یافته های تحقیق

مقدمه. 117

تعیین  پایایی و روایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ.. 117

الف: یافته های توصیفی.. 118

توزیع فراوانی کارکنان مورد مطالعه بر حسب متغیرهای دموگرافیک… 119

آمارهای توصیفی در جامعه مورد مطالعه به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی کاری.. 120

آمارهای توصیفی در جامعه مورد مطالعه به تفکیک ابعاد سلامت سازمانی.. 121

آمارهای توصیفی تعهد کارکنان مورد مطالعه. 121

ب: آمار استنباطی.. 122

تحلیل رگرسیون. 122

فرضیه اصلی: بین كیفیت زندگی كاری و سلامت سازمانی با تعهد سازمانی در بین كاركنان بیمارستان های غیر دولتی شیراز رابطه معناداری وجود دارد. 124

فرضیه فرعی اول: مولفه های سلامت سازمانی پیش بینی كننده معنی دار تعهد سازمانی در بین كاركنان بیمارستان های غیر دولتی شیراز می باشد. 127

فرضیه فرعی دوم: مولفه های کیفیت زندگی کاری پیش بینی كننده معنی دار تعهد سازمانی در بین كاركنان بیمارستان های غیر دولتی شیراز می باشد. 129

فرضیه فرعی سوم: متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی كننده معنی داری برای تعهد سازمانی كاركنان بیمارستان های غیر دولتی شیراز است. 131

فرضیه فرعی چهارم: مولفه های كیفیت زندگی كاری و مولفه های سلامت سازمانی پیش بینی كننده معنی دار برای تعهد سازمانی كاركنان بیمارستان های غیر دولتی شیراز است. 133

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق.. 138

جمع بندی یافته های مربوط به فرضیه های تحقیق.. 138

محدودیت ها 143

پیشنهادها 143

پیشنهادهای پژوهشی.. 143

پیشنهادهای کاربردی.. 144

منابع.. 145

 

 

فهرست جدول ها

عنوان                                                                                                            صفحه

جدول 4-1- نتایج آزمون پایایی برای طیف های پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ   118

جدول 4-2- توزیع فراوانی کارکنان مورد مطالعه بر حسب متغیرهای دموگرافیک… 119

جدول 4-3- آمارهای توصیفی در جامعه مورد مطالعه به تفکیک مولفه های کیفیت زندگی کاری   120

جدول 4-4- آمارهای توصیفی در جامعه مورد مطالعه به تفکیک مولفه های سلامت سازمانی   121

جدول 4-5- آمارهای توصیفی تعهد کارکنان مورد مطالعه. 121

جدول 4-6- رگرسیون چندمتغیره میان مولفه های سلامت سازمانی با تعهد سازمانی (الف) و میان مولفه های کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی (ب). 122

جدول 4-7- ضرایب همبستگی میان کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با تعهد سازمانی   124

جدول 4-8- ضرایب همبستگی میان کیفیت زندگی کاری و مولفه های تعهد سازمانی   125

جدول 4-9- ضرایب همبستگی میان سلامت سازمانی و مولفه های تعهد سازمانی.. 126

جدول 4-10- ضرایب همبستگی میان مولفه های سلامت سازمانی و تعهد سازمانی.. 127

جدول 4-11- ضرایب همبستگی میان مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی   129

جدول 4-12- ضرایب همبستگی میان مولفه های کیفیت زندگی کاری و مولفه های تعهد سازمانی   131

جدول 4-13- ضرایب همبستگی میان مولفه های جمعیت شناختی و تعهد سازمانی.. 132

جدول 4-14- بررسی تحلیل واریانس متغیرهای جمعیت شناختی با تعهد سازمانی.. 133

جدول 4-15- ضرایب همبستگی میان مولفه های سلامت سازمانی و مولفه های کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی.. 134

 

چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی در بین کارکنان بیمارستان‌های شهر شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بیمارستان‌های غیردولتی بودند. با روش تصادفی خوشه ای 4 بیمارستان انتخاب و سپس از کلیه کارکنان بیمارستان ها خواسته شد تا پرسش نامه های تعهد سازمانی (پورتر و همکاران 1974)، کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی پاسخ دهند. داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS (والتون 1973) (هوی و همکاران 1991) ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های سلامت سازمانی مانند روحیه، ساخت دهی و یگانگی نهادی پیش بینی کننده معناداری برای تعهد سازمانی هستند. مؤلفه های تعهد سازمانی مانند پرداخت منصفانه، محیط کاری ایمن و بهداشتی، قانون گرایی در سازمان و توسعه قابلیت های انسانی نیز پیش بینی کننده معنادار تعهد سازمانی هستند. میان کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی رابطه معناداری (001/0) وجود دارد. بین سلامت سازمانی و مؤلفه های تعهد سازمانی نیز رابطه معناداری یافت شد. (P<0.001)

 

واژگان کلیدی: سلامت سازمانی، کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی

 

فصل نخست

 

کلیات تحقیق

 

مقدمه

یكی از عواملی كه سازمان را در جهت تحقق اهداف آن یاری می رساند، سلامت سازمانی می باشد. سازمان سالم سازمانی است كه نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلكه در یک برهه ی زمانی طولانی نیز به طور كافی سازش كرده و توانایی بقاء و سازش خود را به گونه ی مداوم گسترش می دهد (هوی و میشل،2000). یکی دیگر از مفاهیمی که امروزه به موضوع اجتماعی عمده ای در سراسر دنیا مبدل شده است، مفهوم کیفیت زندگی کاری است(لوتنس ،2002). در حالی که در دهه های گذشته فقط بر زندگی شخصی(غیر کاری)تاکید می شد. طرفداران نظریه کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظام های جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آنها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند، ادگار و بودین  کیفیت زندگی کاری را مجموعه شرایط واقعی کار در سازمان می دانند و معتقدند کیفیت زندگی کاری نگرش و احساس کارکنان از کار خود را به صورت خاص نشان می دهد(بودین و ادگار،2003).و مشتمل بر جنبه وسیعی از محیط کاری است که بر سلامت کارکنان تاثیر می گذارد(کول و اتل،2005).و یكی از مهمترین مسائل انگیزشی كه امروزه با حجم گسترده ای در مطالعات روان شناسی صنعتی وسازمانی در غرب گسترش یافته، مساله ” تعهدسازمانی ” است (اسماعیلی،1383). تعهد سازمانی عامل موثری در رفتار سازمانی كاركنان و بازده سازمان هاست و عبارت از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به كل سازمانی است كه در آن مشغول به كارند . شخص دارای تعهد سازمانی، نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد . در این راستا هر عاملی كه تعهد و تعلق خاطر كاركنان را افزایش دهد مهم و شایان توجه است. به همین منظور در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه بین سلامت سازمانی و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی در بین کارکنان بیمارستانهای شهر شیراز در سال 1392 بررسی شود.

بیان مسئله

امروزه سازمانها شاهد تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی زیادی در محیط پیرامون خود هستند. محیطی که در آن، رقابت فزاینده جهانی، توسعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات و تغییرات در ویژگیهای جمعیت شناختی نیروی انسانی و مشتریان در قلب تغییرات قرار دارند . از سوی دیگر، توسعه و رشد هر جامعه ای در گروی داشتن سازمان های سالم است. هر جامعه ای اگر به عنوان یک سیستم کلی نگریسته شود، در درون خود دارای سازمانها و نهادهایی است که به عنوان خرده سیستم وظایفی بر عهده دارند که باید این توانایی را داشته باشند که در کنار دیگر سیستمها و همگام با آنها در جهت تحقق اهداف سیستم بزرگتر گام بردارند . ( جعفری و همكاران ، 1390)

یكی از موضوعات مهم سازمانی، وجود تعهد در بین كاركنان است. مدیران لایق همیشه تلاش دارند تا تعهد كاركنان خود را افزایش دهند زیرا آن را لازمة توسعه و پیشرفت سازمان می دانند . ( حسینی ، 1387) .

تعهد سازمانی یکی ازمسائل مهم انگیزشی است. بر اساس آن، فرد به شدت هویت خود را از سازمان میگیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد و از عضویت در آن لذت میبرد . از نظر می یر و آلن (1991) تعهد، حالتی روانی است که نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت اشتغال در یک سازمان فراهم میآورد . ( فردوسی و همكاران ، 1391)

به نظر پورتر و همكارانش (1974) نیز تعهد سازمانی، یعنی درجه ی همانند سازی روانشناختی و یا چسبندگی به سازمانی كه ما برای آن كار میكنیم. تعهد سازمانی دارای اجزای زیر است:

قبول ارزش ها و اهداف سازمان، تمایل به اعمال تلاش برای سازمان و دارا بودن میل قوی برای پیوسته ماندن به سازمان . ( حاتمی و همكاران ، 1390 ) بر این اساس ، مفهوم سه جزیی تعهد سازمانی ارائه شده است كه عبارتند از  : 1- تعهد عاطفی 2- تعهد تداوم 3- تعهد هنجاری .

تعهد عاطفی : در شرایطی ایجاد می شود كه به دلیل وجود دلبستگی هیجانی ، فرد مایل است به كار خود در سازمان ، ادامه دهد .

تعهد تداوم : وقتی شخص به آن دلیل به كار خود در سازمان ادامه می دهد كه به حقوق و مزایای دریافتی از آن سازمان نیازمند است ، یا نمی تواند جای دیگری را برای كار كردن پیدا كند ، می گوییم تعهد تداوم یا استمرار را تجربه می كند .

تعهد هنجاری : این تعهد از ارزشهای فرد شاغل در یک سازمان ، سرچشمه می گیرد ، یعنی فرد معتقد می شود كه به سازمان محل كارش مدیون است و احساس می كند درست آن است كه به كار خود در همان سازمان ، ادامه دهد( ساعتچی ، 1389).

پورتر و همكارانش (1974) تعهدسازمانی را پذیرش ارزش‌های سازمان و درگیرشدن در سازمان تعریف می كنند و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه ، تمایل برای ادامه كار و پذیرش ارزش‌های سازمان می دانند.چاتمن و اورایلی (1968) تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی بااهداف و ارزش‌های یک سازمان ، به خاطر خود سازمان و دور از ارزش‌های ابزاری آن (وسیله ای برای دست‌یابی به اهداف دیگر) تعریف می كنند. شلدون  تعهد سازمانی را چنین تعریف می كند: نگرش یا جهت گیری كه هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته می كند.كانتر نیز تعهدسازمانی را تمایل عاملان اجتماعی به اعطای نیرو و وفاداری خویش به سیستم های اجتماعی می داند . عقیده سالانسیک تعهد حالتی است در انسان كه در آن فرد با اعمال خود و از طریق این اعمال اعتقاد می یابد كه به فعالیت‌ها تداوم بخشد و مشاركت مؤثرخویش را در انجام آن‌ ها حفظ كند(بهروان ، سعیدی ، 1388).

جهت ایجاد تعهد سازمانی، سه مرحله به شرح ذیل مطرح می شود :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-09-30] [ 12:04:00 ب.ظ ]




تنظیم هیجان نقش مهمی در سازگاری ما با وقایع استرس­زای زندگی دارد. یکی از راهبردهای نظم­جویی هیجان، تنظیم هیجان شناختی است، که دلالت بر شیوه شناختی دستکاری اطلاعات فراخواننده هیجان دارد. نتایج پژوهش­ها ­نشان می­ دهند كه ظرفیت افراد در تنظیم مؤثر هیجان شناختی بر بهزیستی روانشناختی، جسمانی و بین­فردی تأثیر می­گذارد. از آنجایی که اثربخشی فردی در تنظیم هیجان شناختی و شناسایی عوامل زیربنایی مؤثر در آن امری اساسی به شمار می­رود و انسان موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است، در بررسی مسائل مربوط به او و دست­یابی به نتایج دقیق و جامع، نیازمند بررسی تک­تک این ابعاد بر مساله مورد بررسی و سپس برنامه ­ریزی جهت ایجاد تغییر بهینه است. بنابراین در پژوهش حاضر می­خواهیم به بررسی رابطه تنظیم هیجان شناختی، هوش معنوی و عمل به باورهای دینی در زنان باردار بپردازیم زیرا بهداشت روانی زنان در این دوره اهمیت دوچندان می­یابد و در سلامت جسمانی و روانی مادر و جنین نقش بسزایی دارد. در این فصل به بیان مسئله، ضرورت و اهمیت پژوهش، هدف­ها و سؤالات پژوهش و تعریف نظری و عملیاتی متغییرها با هدف شناخت بیشتر موضوع خواهیم پرداخت.

 

1-2- تعریف موضوع و بیان مسأله

تنظیم هیجان، مؤلفه­ های تحولی و پیامدهای آن موضوعی است که به موازات توجه مجدد به هیجانات، اهمیت و تفسیر جدیدی پیدا کرده و در زمینه ­های متعدد دیگری چون رشد شناخت بر خود، رشد شناخت و گویایی، و تکامل دستگاه عصبی– فیزیولوژیک گسترش یافته است. منظور از تنظیم هیجان گماشتن افکار و رفتارهایی است که به عملکرد هر چه بهتر در زندگی بینجامد (امین­آبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390). در دیدگاه سازمانی، پاسخ­های هیجانی قابلیت انعطاف دارند و قالبی نیستند، حساس به موقعیت­هایند، با سرعت در برابر شرایط تغییر می­ کنند، به نحوی که کنش­وری سازنده ارگانیسم زنده بتواند در سطح بالاتری تنظیم شود و فرایندهای تنظیم­گر هیجانات­اند که می­توانند این امور را انجام دهند. فقدان توانایی تنظیم هیجان می ­تواند منجر به برانگیختگی­های هیجانی زیان آور، ناسازگاری و عدم هدایت هیجان­ها شود و بدین ترتیب مانع از داشتن توانایی عملکردی سازش یافته و شایسته گردد (گرنفسکی و کریج، 2006).

هنگامی كه فرد با یک موقعیت هیجانی روبرو می­ شود، احساس خوب و خوش بینی برای كنترل هیجان كافی نیست بلكه وی نیاز دارد كه در این موقعیت­ها بهترین كاركرد شناختی را نیز داشته باشد (رضوان، بهرامی و عبدی، 2006). در اصل در تنظیم هیجان به تعامل بهینه­ای از شناخت و هیجان جهت مقابله با شرایط منفی نیاز است (اکنر و گراس، 2005). زیرا انسان­ها با هر چه مواجه می­شوند آن را تفسیر می­كنند و تفسیرهای شناختی تعیین­كننده واكنش­های افراد است (عبدی، باباپور و فتحی، 1389).

پژوهش­ها نشان داده­اند كه طبقه قدرتمندی از تنظیم هیجان شامل راه­های شناختی اداره اطلاعات هیجانی تحریك­كننده است (اکنر و گراس، 2005). تغییر در هر كدام از بخش­های مختلف عملكرد سیستم­های شناختی، از قبیل؛ حافظه، توجه و هوشیاری موجب تغییر خلق می­ شود. بنابراین نمی­توان نقش تنظیم هیجان شناختی را در سازگاری افراد با وقایع استرس­زای زندگی نادیده گرفت (گرنفسکی و کریج، 2006). تنظیم هیجان شناختی به تمام سبک­های شناختی اطلاق می­ شود كه هر فردی از آن به منظور افزایش یا كاهش و یا حفظ هیجان خود استفاده می­كند (گراس، 2001).

تنظیم هیجان بوسیله شناخت به طرزی تفکیک ناپذیری با زندگی افراد رابطه دارد، تنظیم هیجان شناختی همراه همیشگی آدمی است كه به مدیریت یا تنظیم عواطف و هیجان­ها كمك می­كند و به انسان توان سازگاری بیشتر به خصوص بعد از تجارب هیجانی منفی را می­دهد (موریس، سیلک، استنبرگ، مایرز و رابینسون، 2007). از عواملی که می ­تواند به تنظیم هیجان شناختی کمک کند بكارگیری الگوهای معنوی و دینی در زندگی روزمره بشر است که می ­تواند احساس امنیت جسمانی، شناختی و هیجانی را فراهم آورد (پکوک و پولاما،1994) و موجب افزایش سازگاری و بهزیستی انسان شود (آمرام، 2007).

دین حقیقتی است كه در جنبه­ها و ابعاد گوناگون زندگی انسان حضور جدی و قابل توجهی دارد. تحقیق در باب دین یا دین­پژوهی نیز عرصه ­ها و شاخه­های متعددی یافته است. به گونه­ ای كه رشته­های علمی بسیاری در زمینه ­های مختلف معارف بشری تدوین و تكوین پیدا كرده­اند كه در این بین می­توان به روان­شناسی دین اشاره كرد. وقتی از مفهوم روان­شناسی دین استفاده می­ شود مراد تحقق و بروز و ظهور دین در رفتار بشر است، به سخن دیگر تدین و دینداری مورد نظر است نه چیز دیگر (آذربایجانی و موسوی اصل، 1385).

در دو دهه گذشته روان­شناسی دین و مطالعه موضوعات معنوی به طور فزاینده­ای مورد توجه روان­شناسان قرار گرفته است و در اکثر این مطالعات یک رابطه مثبت بین باورهای دینی و معنویت با سلامت روان افراد یافت شده است، در چند سال اخیر مفهوم جدیدی وارد حوزه روان­شناسی دین شده و آن مفهوم هوش معنوی می­باشد (رجایی، بیاضی و حبیبی پور، 1388). هوش معنوی سازه­های معنویت و هوش را درون یک سازه جدید ترکیب می­ کند. هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه ­های گوناگون به ویژه ارتقاء و تأمین سلامت روانی دارد (یعقوبی، 1389) و دارای چندین مؤلفه می­باشد که یکی از این مؤلفه­ ها به رابطه بین معنویت و حل مسائل و مشکلات یا به عبارت دیگر به رابطه دین و معنویت با مهارت­ های حل مسأله اشاره دارد (رجایی و همکاران، 1388). افراد دارای هوش معنوی بالا، افرادی انعطاف­پذیر، دارای درجه بالایی از هوشیاری نسبت به خویشتن و توانمند در رویارویی با مشکلات و دردها و چیره شدن بر آن­ها هستند (هالما و اسرینسیک، 2004). هوش معنوی مجموعه ­ای از توانایی­ها، ظرفیت­ها و منابع معنوی می­باشد که کاربرد آن­ها در زندگی روزانه موجب افزایش انطباق­پذیری می­ شود (کینگ، 2007). زوهر و مارشال (2000)، معتقدند هوش معنوی زاییده بینشی عمیق در تندباد حوادث روزگار است و شخص را در برابر رویدادها و حوادث تلخ و شیرین زندگی آبدیده می­كند، تا از سختی­های زندگی نهراسد و با صبر و تفكر با آنها مقابله نموده و راه حل­های منطقی و انسانی برای آن­ها بیابد؛ و آن را هوشی می­دانند كه به وسیله آن افراد به مشكلات معنایی و ارزشی پرداخته و آن­ها را حل می­كنند. هوش معنوی نوعی از هوش است كه با بهره گرفتن از آن افراد قادر می­شوند تا فعالیت­ها و زندگی خود را در مسیری عمیق­تر، غنی­تر و معنادارتر هدایت كنند.

در اکثر مطالعات یک رابطه مثبت بین معنویت و باورهای دینی با سلامت روان افراد یافت شده است. دین می ­تواند به عنوان یک نظام اجتماعی پیچیده، بر رفتار و بازخوردهای مهم از جمله برنامه ­ریزی خانواده، كار، چگونگی تفسیر زندگی روزانه و برداشت از امور مختلف و تنظیم هیجان تأثیر بسزایی داشته باشد. سلیگمن (2000) اظهار می­دارد افرادی که امور مذهبی را به جا می­آورند شادتر از سایر اشخاص هستند به این معنا که از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان بیشتر از راهبردهای منفی تنظیم هیجان استفاده می­ کنند.

كیم و دیگران (2004) به این نتیجه دست یافتند كه عمل به باورهای دینی با هیجانات و عواطف مثبت مانند خوش­خلقی، شادكامی، مهربانی، اعتمادبه­نفس، توجه و آرامش رابطه مثبت دارد. مک­نلتی و دیگران(2004) نشان دادند كه دین تأثیر قابل توجهی در سازگاری دارد. عمل به باورهای دینی به معنای به کار بردن دین در جنبه سه­گانه اعتقادات، عبادات و اخلاقیات می­باشد (شاه نظری 1385). منظور از اعتقادات بخشی از شناخت و دانش دینی است. عبادات همان شعائر دینی است و اخلاقیات هم بخشی از تعالیم اسلام است که رفتارهای پسندیده و ناپسند را مشخص می­ کند.

این پژوهش بر روی زنان باردار انجام شد به این علت که بارداری یک دوره حاد در زندگی زنان است كه در طی آن تغییرات هیجانی، جسمانی و اجتماعی زیادی رخ می­دهد (لارا، لی، لتچیپیا و هاچهوزن، 2008).  حدود %90 از زنان دست كم یک مرتبه در طول زندگی باردار می­شوند؛ بارداری رویدادی است كه بسیاری از دیدگاه ­های زندگی یک زن را تغییر می­دهد و ظرفیت مهمی است كه در سلامتی، خوشبختی و نقش­های اجتماعی یک زن تأثیر می­گذارد (هیوزینک، مولدر، مدینا و بیتکلار، 2004). دوران حاملگی یکی از پر استرس­ترین دوران زندگی زن می­باشد و حتی استرس ناشی از تولد اولین فرزند در جداول استرس روانی- اجتماعی، جزء استرس­های شدید طبقه ­بندی می­ شود، در این دوران امكان بروز حالت­هایی مانند نوروز، افسردگی، اضطراب، ترس مرضیو اختلال وسواسزیاد است (فروزنده، 1377). و ضرورت تنظیم هیجان شناختی هر چه بیشتر در این دوران اهمیت پیدا می­ کند و انجام پژوهش­های بیشتر برای تعیین عوامل مؤثر در کنترل هیجان ضرورت دارد.

حاملگی تجربه جسمی، روانی مهمی است كه سبب ایجاد تغییرات زیادی در زنان می­ شود كه می ­تواند زمینه­ ساز بروز اضطراب زیادی در زنان گردد (رفیعی، اکبرزاده، اسدی و زارع، 1392). اغلب زنان نسبت به تولد و نگهداری فرزند احساس دوگانه دارند و از زایمان و به دنیا آوردن كودك نابهنجار و از اینكه نتوانند مادر خوبی باشند ترس دارند (هریس، لاوت، اسمیت و رید، 1996). تأثیر فرایندهای روان­شناختی مادر بر رشد و سلامتی جنین بسیار گسترده و فراگیر است، چرا كه فضای درون رحمی پیوسته از هیجان­ها و وضعیت روانی مادر تأثیر می­پذیرد (مولاوی، موهدی و بنگر، 2002). در صورتی كه زنان در مدت حاملگی دچار استرس هیجانی شدید شوند، كودكان آنها در معرض انواع مشكلات قرار می­گیرند. افسردگی شدید با میزان سقط زودرس، كم وزنی هنگام تولد و بیماری تنفسی نوزاد ارتباط دارد (فروزنده،1377).

رایگان شلمانی، خداكرمی، حسن­زاده خوانساری و اکبرزاده باغبان (1391) در پژوهش خود نقل می­ کنند: دوران بارداری، یکی از مهم­ترین مراحل زندگی یک زن است، این دوره اگرچه برای بیشتر زنان، دوره­ای مسرت­بخش تلقی می­ شود، اما اغلب، یک دوره پر استرس همراه با تغیرات فیزیولوژیکی و روانی به حساب می ­آید (بنت و برون، 2005). در این دوره تغییرات بیوشیمیایی، فیزیولوژیک و آناتومیک زیادی در بدن زن رخ می­دهد (کنینگهام، کننس و هوث، 2005). وضعیت روحی زن در بارداری تحت تاثیر تغییرات هورمونی قرار می­گیرد و برای زنانی که بارداری را یک عمل بیولوژیک کامل­کننده می­دانند، این امر بسیار مسرت­بخش و خشنودکننده است، اما بسیاری از زنان دوره­ای از اضطراب را در این دوران سپری می­نمایند، زیرا طی دوره بارداری، فرد دستخوش بزرگ­ترین تغییرات در شیوه زندگی خود می­ شود و باید در تصویر شخصیتی خود دست به تغییر بزند و به حالت مادری درآید (کنینگهام، کننس و هوث، 2010).

با وجود یافته­ های فوق، از آنجا كه زنان در دوران بارداری تغییرات روانی زیادی را تحمل می­كنند و تأثیرپذیری آنان نسبت به استرس­های متفاوت زندگی در این دوره افزایش می­یابد، این دوران از نظر روانی اهمیت پیدا می­كند و لزوم تنظیم هیجان شناختی کارآمد ضرورت می­یابد. از آنجایی كه مفهوم سبک­های تنظیم هیجان شناختی در حال حاضر تازه در عرصه ارائه پژوهش­های روان­شناختی وارد شده است و درباره رابطه آن با هوش معنوی و عمل به باور­های دینی مطالعه­ ای انجام نشده، به همین لحاظ، در تحقیق حاضر سعی شده است به بررسی این موضوع پرداخته شود که هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با توجه به نقش آن­ها در سازگاری، انطباق پذیری و بهزیستی هر چه بیشتر در زندگی بشر، می­توانند به زنان باردار در تنظیم هیجان شناختی­شان کمک کند؟  آیا هوش معنوی بالاتر، تنظیم هیجان شناختی بهتری را در زنان باردار پیشگویی می­ کند؟  آیا رابطه­ای بین هوش

پایان نامه و مقاله

 معنوی و عمل به باورهای دینی وجود دارد؟ و آیا بین عمل به باورهای دینی و تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار رابطه­ای مشاهده خواهد شد؟

 

1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش

شیوع بیماری­های غیرواگیر متأثر از صنعتی شدن و سبک زندگی مدرن به سرعت در حال گسترش است که بی­توجهی و عدم برنامه ­ریزی جهت کنترل آن می ­تواند عواقب غیر قابل جبرانی را به دنبال داشته باشد (حسینی، 2010، و کیولاس، 2010). یکی از مسائل بسیار مهم و ضروری، تشخیص عوامل مؤثر بر بهداشت روانی و تنظیم هیجان است. مذهب یک عامل اصلی در زندگی بسیاری از انسان­ها است و می­توان میزان دینداری و معنویت فرد و تعهد او به آداب و تعالیم دینی و مذهبی را یکی از عوامل بسیار مهم و تأثیرگذار بر تنظیم هیجان و بهداشت روانی او دانست (اسپین­دلا، ویل و بیلو، 2010). در طول تاریخ بشر، دین همواره یكی از دغدغه­های مهم انسان بوده و آدمی هرگز خود را بی­نیاز از آن ندانسته است. در عصر حاضر كه بشر پس از فراز و فرودهای بسیار، به مرحله­ ای رسیده كه ضرورت گرایش به دین و معنویت حاصل از دینداری را برای خود با تمام وجود احساس می­ کند، برای رهایی از پریشانی و دستیابی به آرامش و تنظیم هیجان در جستجوی پناهگاهی است.

ازدیدگاه یونگ، دین یک حالت خاص روح انسانی است كه بر طبق معنای اصلی كلمة دین در زبان لاتین می­توان آن را چنین تعریف كرد: دین، یک حالت مراقبت، تذكر و توجه دقیق به بعضی از عوامل مؤثر است كه بشر نام «قدرت قاهره» را به آن اطلاق می­ کند (کویینگ، 1380). در واقع، دین و دینداری حقیقتی است كه پیوسته با بشر بوده و شالوده زندگی وی را تشكیل می­دهد. راش، پدر روان­پزشكی آمریكا اظهار نموده، مذهب آن قدر برای پرورش سلامت روان آدمی اهمیت دارد كه هوا برای تنفس (شهبازی، 1375). ویلیام­جیمز(1359) نیز بیان می­ کند که ایمان یكی از قوایی است که بشر به كمك آن زندگی می­كند و نبودن آن در حكم سقوط بشر است. وی همچنین بیان داشته است كه مؤثرترین داروی شفابخش نگرانی­ها، ایمان و باور دینی و معنویت است و می ­تواند به انسان در اداره و تنظیم هیجانات کمک کند. اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز افزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده، هوش معنوی یکی از این مفاهیم است که مورد توجه و علاقه جهانی روان­شناسان قرار گرفته است. پیشرفت علم روان­شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است، نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ­ها و نیازهای مادی قدعلم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می­رسد که مردم جهان، بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روان­شناسان و روان­پزشکان نیز به طور روز افزون در می­یابند که استفاده از روش­های سنتی و ساده، برای تنظیم هیجان و درمان اختلالات روانی کافی نیست (وست، 1999؛ شهیدی و شیر افکن،1383). هوش معنوی در مورد چگونگی رفتار و تصمیم ­گیری عملی ماست و آنچه در دنیای پر استرس امروز در تعامل با افراد و شرایط سخت انجام می­دهیم، هوش معنوی ما را در به کار بردن منابع عمیق درونی که از قابلیت مراقبت و قدرت تحمل و تطبیق حاصل می­ شود یاری می­رساند. هوش معنوی برای فهمیدن معنای رویدادها و شرایط و ساختن معنا برای کارها و تنظیم هیجان از طریق شناخت ضروری است (آمرام، 2007).

نقش مهم تنظیم هیجان در سازش با مسائل تنیدگی­زا موضوعی است که اهمیت آن را پژوهش­های متعددی که در این حوزه صورت گرفته، نشان می­دهد (گرانقسکی و کریج، 2006). تنظیم هیجان موفق همراه با دستاوردهای مثبت می­باشد، دستاوردهایی چون رشد صلاحیت­های اجتماعی (آیزنبرگ، 2000) و سلامتی به كارگیرنده تنظیم هیجان و در مقابل، هیجان تنظیم نشده با اشكال برجسته آسیب­های روانی همراه است، مثلا گفته شده كه عدم تنظیم هیجان می ­تواند منادی رفتارهای مشكل آفرینی همچون خشونت باشد (دیلون، ریچی، جانسون و لابار، 2007). تنظیم هیجان نقش برجسته­ای در تحول و حفظ اختلالات هیجانی دارد و حیطه گسترده­ای از هوشیار و ناهوشیار، فیزیولوژیكی و رفتاری و فرایندهای شناختی را شامل می­ شود (گراس و مونز، 1995). فرایندهای شناختی می­توانند به ما كمك كنند تا بتوانیم مدیریت یا تنظیم هیجان­ها و یا عواطف را بر عهده بگیریم تا از این طریق بر مهار هیجان­ها بعد از وقایع اضطراب­آور و تنیدگی­زا توانا باشیم (گرانقسکی، کریج و اسپین هاون، 2001).

در این تحقیق زنان باردار به عنوان جامعه مورد پژوهش انتخاب شدند که علت آن اهمیت  وضعیت روانی مادر باردار در دوران بارداری و تاثیر بسزای آن بر سلامت جنین می­باشد. توجه نداشتن به وضعیت روانی مادر باردار می ­تواند با عواقب وخیمی همراه باشد (بناری، پنتو، آهن، اینرسون و همکاران، 2004). بارداری یكی از حساس­ترین دوره­ های زندگی زنان است و روابط جنسی و زناشویی در اثر تغییرات فیزیكی و روان­شناختی متعدد دوران بارداری دستخوش تغییر می­ شود. عواملی نظیر تغییرات فیزیولوژیكی و آناتومیكی در زنان باردار، كنار گذاردن فعالیت جنسی و ترس از آسیب به جنین و … تأثیر منفی بر زنان گذاشته و در نهایت بهداشت روانی خانواده را برهم می­زند (رید، 2004). حاملگی برای زن باردار و خانواده­اش رخداد ویژه می­باشد. در این دوران زن باردار با تغییرات جسمی و روانی زیادی روبه­رو می­گردد و در صورتی كه خود را با این تغییرات منطبق ننماید، و هیجاناتش را تنظیم نکند استرس زیادی به او وارد می­ شود. نگرانی و استرس بالا در طی دوران بارداری می ­تواند پیامدهای درازمدتی برای جنین داشته باشد، تنش درون رحمی موجب نارسایی و زایمان زودرس و بیماری­های كرونری در بزرگسالی می­باشد (سولچینی، 2003). سطح بالای استرس مادر در اواخر دوران بارداری با كاهش تكامل ذهنی در 2 سالگی همراه است (گرین، کیفتسیوس، استام و اسنودن ، 2003). همچنین شانس كم وزنی هنگام تولد در مادران دارای مواجهه با استرس هیجانی چند برابر بیشتر از مادران دیگر است (برورز، ون، و بار، 2001). در اینجا به کار بردن راهبردهای شناختی هیجان ضرورت دو چندان می­یابد. همچنین، تحقیقات نشان داده است كه راهبردهای تنظیم هیجان با پریشانی روان­شناختی مرتبط بوده (گرنفسكی و كریج، 2009)، سازگاری بعدی فرد را پیش ­بینی می­كند و تمركز بر راهبردهای تنظیم هیجان می ­تواند در پیش ­بینی و درمان مشكلات روانی، موثر باشد (بركینگ، اورث، ووپرمن، مهیر و كاسپر، 2008). ما در این پژوهش می­خواهیم ببینیم که آیا به کارگیری هوش معنوی و عمل به باورهای دینی می ­تواند از راهبردهایی باشند که به تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار کمک ­کنند.

[1] Garnefski, N.

[2] Kraaij, V.

[3] Gross, J. J.

[4] Oschner, K. N.

[5] Morris, A .S.

[6] Silk, J. S.

[7] Steinberg, L.

[8] Mayors, S.

[9] Robinson, L. R.

[10] Peacok, J. R.

[11] Poloma, M. M.

[12] Amaram, Y.

[13]  Psychology of religion

[14] Halama, P.

[15]  Strizence, M.

[16] King, D.B.

[17] Zohar, D.

[18]  Marshall, I.

[19] Seligman, M.

[20]Kim, Y.M. & Others

[21]Mcnulty, K. & Others

[22] Lara, M.A.

[23] Le, H.N.

[24] Letechipia, G.

[25] Hochhausen, L.

[26] Huizink, A.C.

[27] Mulder, E.

[28] Medina, P.G.

[29]Buitclaar, G. H.

[30] Nevrose

[31] Depression

[32] Anxiety

[33] Phobia

[34] Obssessive-compulsive

[35]Harris, B.

[36] Lovett, L.

[37] Smith, J.

[38] Read G.

[39] Molavi, H.

[40] Movahedi, M.

[41] Bengr, M.

[42] Bennett, R.

[43]  Brown, L.

[44] Cunningham, F.

[45] Kenneth, J.

[46] Hauth, C.

[47] Kioulos, K.

[48] Espindula, J.A.

[49] Valle, E.R.

[50] Bello, A.A.

[51] Jung

[52] Koeing

[53] Rush

[54]William  James

[55] West, E. W.

[56] Eisenberg, N.

[57] Dillon, D. G.

[58] Ritchey, M.

[59] Johnson, B.D.

[60] La-Bar, K.S.

[61] Gross, J. J.

[62] Munoz, R. F.

[63] Bonari, L.

[64] Pinto, N.

[65] Ahn, E.

[66] Einarson, A & others

[67] Read, J.

[68] Solchany, J.E.

[69] Green, J.M.

[70] Kafetsios, K.

[71] Statham, H.E.

[72] Snowdon, C.M

[73] Brouwers, E.P.M.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




<p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">&nbsp;فصل اول</span><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">:</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">کلیات پژوهش</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">&nbsp;</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-1 مقدمه</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">این عقیده که حالت های روانی می توانند بر کنش های بدن انسان تاثیر بگذارند، سخن تازه ای نیست. توجه به مفایم ذهن- بدن از زمان های قدیم شروع شده و توسط متفکرانی چون بقراط، سقراط، ارسطو و افلاطون مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال در حدود چهار صد سال قبل از میلاد مسیح، بقراط پزشک یونانی، نظریه مزاج ها را در مورد شخصیت و آسیب دیدگی روانی مطرح کرد، سقراط نیز معتقد بود همان طور که تلاش برای درمان چشم بدون سر و درمان سر صحیح نیست، به همان نسبت نمی توان بدن را بدون در نظر گرفتن روح درمان کرد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در دهه 1960 پزشکی روان تنی به نظریه ها و رویکرد های جدید متمرکز شد. این نظریه ها بر روابط بین عوامل زیستی- روانی- اجتماعی در رشد و دوره بیماری تاکید دارند. در این الگو که الگوی زیستی- روانی- اجتماعی نامیده می شود، انسان به عنوانی موجودی چند بعدی نگریسته می شود، که هر یک از ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی به صورت نظام های فرعی متعامل عمل می کنند(جانسون و همکاران، 2003). برخلاف مدل بیماری که صرفا به عوامل زیستی توجه دارد، این مدل سلامت شخص را در گروه تعامل پیچیده عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی می داند.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">پیش بینی های اخیر بیان می کنند که نزدیک به 45 میلیون نفر در سراسر جهان بر طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت (WHO) نابینا هستند و 135 میلیون نفر از لحاظ بینایی ناتوان بوده و نیازمند کمک های اجتماعی، روانشناختی و اقتصادی می باشند(تیلفورس و همکاران، 1999 ؛ آتبو[8] و همکاران، 1996). بیش از 90 درصد کل افرادی که از لحاظ بینایی ناتوان و یا نابینا هستند در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(تابارا و همکاران، 2005 ؛ یانکسو، 2002). سازمان جهانی بهداشت اعلام نموده که در صورت ادامه روند کنونی هر ساله حدود 1 تا 2 میلیون نفر به جمعیت نابینایان دنیا افزوده خواهد شد، به­ طوری که تا سال 2020 تعداد نابینایان به دو برابر افزایش خواهد یافت(تابارا، 2001). افراد با آسیب بینایی مشكلاتی را در ارتباط با دنیای بیرون تجربه می كنند كه باعث ایجاد محدودیت در برقراری ارتباط و تعامل با دیگران می شود. آسیب بینایی در افراد به ویژه دركودكان موجب عدم توازن شناختی، عاطفی، زبانی، اجتماعی و حركتی می شود. تاخیر در مهارت های مذكور، منجر به تاخیر در تحول اجتماعی می شود و امكان تعامل سالم با دیگران را از فرد آسیب دیده بینایی می گیرد (کریمی درمنی، 1385).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در طی چند دهه گذشته سلامت به عنوان یکی از حقوق اساسی انسانها و یک هدف اجتماعی در جهان شناخته شده است، که در این میان خودکنترلی و&nbsp;<a href="http://cbs.ui.ac.ir/article_17311.html” title="سیستم بازداری” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">سیستم بازداری</a>– فعال ساز رفتاری (کارور و وایت،1994) دو فاکتور تعیین کننده در توانایی سازماندهی و سازگاری محیطی، بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی فرد بوده، که مورد توجه گسترده از سوی روانشناسان سلامت واقع گردیده است. از طرفی نقش نظام های خودکنترلی و&nbsp; بازداری/ فعال سازی رفتار به عنوان عوامل زمینه ساز در آمادگی فرد برای ابتلا به مشكلات رفتاری و هیجانی درسالهای اخیر بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. یكی از مهمترین مهارت ها كه مشخصه بهنجاری و سازگازی فراد است، برخورداری از صفت خودكنترلی (خودنظارتی) است. افرادی كه می توانند هدف های واقع گرایانه را اولویت بندی كنند و در زمان تصمیم گیری میان عواطف و عقل تعادل برقرار كنند، خود كنترل هستند (آقایار و شریفی درآمدی، 1389).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">خودكنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است. مفهوم خودكنترلی كه در سال1974 توسط اشنایدر گسترش یافت، به این معنی است كه یک شخص در موقعیت خود چه قدر انعطاف پذیر یا چه قدر پایدار است(كاشال و كوانتس، 2006). چندین مطالعه اثر خودكنترلی را در محل كار بررسی كرده و به این نتیجه رسیده اند كه افراد با خودكنترلی بالا بیشترین&nbsp;<a href="https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=151967″ title="مهارت اجتماعی” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">مهارت اجتماعی</a>&nbsp;را دارند(دای و کلیدوف، 2003). ظرفیت انسان برای اِعمال خودکنترلی،&nbsp; به طور بحث انگیزی یکى از قدرتمندترین توانایی‌ها و موجب سازگاری سودمند در روان انسانى است. افراد وقتى بتوانند&nbsp; بین خود و محیطشان هماهنگی و سازگاری مطلوبی ایجاد کنند، شاداب‌ترین و سالم‌ترین شرایط را خواهند داشت و سازگاری مى‌تواند اساساً با تغییر دادن خود در جهت تطابق با جهان پیرامون، بهبود یابد(راث بلوم[15] و همکاران، 1986). علاوه بر این، توانایی خودکنترلی برای اجتناب از تکانه‌های ضداجتماعى و همنوا شدن با نیازهای زندگى گروهى که از نشانه زندگى متمدن&nbsp;است را فراهم مى‌کند. حتی امروزه به نظر می‌رسد، بسیاری از مشکلات عمده فردی و اجتماعی، ناشی از نقص در خودکنترلی باشد (بامیستر[16] و همکاران، 1994).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">لوگ (2010) خود کنترلی را اینگونه تعریف می کند: پرداختن به رفتارهایی که پاداش درنگیده، ولی بیشتر به دنبال دارد. خود کنترلی را می توان از ابعاد گوناگونی نگاه کرد. برای مثال خودکنترلی را به عنوان «تاخیر خشنودی» و از نظر عملیاتی طول زمانی که فرد برای رسیدن به پیامد ارزشمندتر ولی دیر آینده منتظر می ماند، توصیف کرده اند (رودریگرز[18]، 1989). از این رو انتظار می رود بخش قابل توجهی از آسیب شناسی روانی نابینایان به خود کنترلی مربوط می شود. از طرفی یكی از موضوع هایی كه امروزه، ذهن پژوهشگران حیطه ی روان شناسی سلامت را به خود مشغول كرده است، رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و ابتلا به بیماری های روانی و جسمانی است. برخی از روانشناسان، به این نظر علاقه نشان می دهند كه شخصیت، مبتنی بر عملكرد دستگاه عصبی است.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-2 &nbsp;بیان مسأله</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">امروزه بهبود کیفیت زندگی افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی به شمار می رود. نارسایی خودکنترلی با مفهوم تکانشگری و اضطراب رابطه دارد و نشانگر ناتوانی در تفکر در مورد پیامد رفتاراست. تفکر در مورد پیامد ولی عمل براساس خشنودی آنی به رفتار بدون پیش بینی منجر می شود. نوجوانان وقتی خودکنترلی را به کار میگیرند که بخواهند به هدف بلند مدتی دست بیابند. برای این منظور نوجوان باید از لذت غذا، پول خرج کردن و … چشم پوشی کند. این کار را از طریق مهار وسوسه های دروغ گفتن، فرار از قولی که داده اند و نیز آرام ساختن خود به علت ناکامی به دست آمده انجام می دهند(گاتفردسون[19]،1990). خودکنترلی به معنی سرکوب کردن هیجانات واحساسات نیست. برعکس خودکنترلی یعنی اینکه ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تاکید است، روش ابراز احساسات است به طوری که جریان تفکر را تسهیل کند (گلمن[20]، 1995). هرچه خودكنترلی بالاتر رود كیفیت زندگی بهبود می یابد. مطالعات انجام شده (بلکلیو همکاران، 2003 ؛ بارن، 1989؛ بریک و همکاران، 2005 ؛ کاشال و کوانتس، 2006)، بین خود کنترلی با تعارض، رفتار، شخصیت، سلامت و بهزیستی روانی ارتباط معناداری نشان دادند.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان دادند كه مردان نسبت به زنان خودكنترلی بالاتری دارند (اشنایدر، 1974). یكی از مهمترین مهارت ها كه مشخصه سلامت و بهزیستی روانی افراد است، برخورداری آنها از صفت خودكنترلی است. افرادی كه می توانند هدف های واقع گرایانه را اولویت بندی كنند و در زمان تصمیم گیری میان عواطف و عقل تعادل برقرار كنند، خود كنترل هستند(آقایار و شریفی درآمدی، 1385). ساسمن[24] و همکاران (2003) در پژوهش خود كه با یک نمونه1050 نفری انجام گرفت نشان دادند، كه بین مصرف سیگار، الكل، ماری جوانا و دیگر مواد با خودكنترلی پایین رابطه منفی معنی دار وجود دارد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">آدابرادوتیر و رافنسون[25] (2002) نیز در مطالعه ای طولی نشان دادند، افرادی كه&nbsp;<a href="https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1_%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C” title="رفتارهای ضد اجتماعی” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">رفتارهای ضد اجتماعی</a>&nbsp;بیشتری دارند در مقایسه با افراد عادی،</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><a href="http://1zz.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d9%85%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%b3%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%af-%da%a9%d9%86%d8%aa%d8%b1/” style="font-family: yekan, tahoma; font-size: 10pt; text-align: right;"><img class="alignnone size-full wp-image-587254″ src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-38.png” alt="پایان نامه” width="400″ height="166″ /></a></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;سطح خودكنترلی كمتری دارند و در خطر بیشتری برای مواجهه و سوء مصرف مواد و الکل قرار دارند. در واقع خودکنترلی یكی از مشكلات اصلی افراد با اختلال روانشناختی و نقایص جسمانی است. به بیان دیگر، می توان گفت كه افراد با اختلال روانشناختی (مانند كاستی توجه-&nbsp;<a href="http://jpe.atu.ac.ir/article_1542.html” title="بیش فعالی” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">بیش فعالی</a>) و نقایص جسمانی(مانند نابینایی) همانند افراد دیگر هستند، با این تفاوت كه افراد دیگر می توانند رفتار خودشان را با توجه به شرایط و موقعیت های زمانی و مكانی تنظیم و كنترل كنند، اما افراد با اختلال روانشناختی- جسمانی قادر به مهار رفتار خود و پیش بینی عواقب رفتار خود نیستند و یا در کنترل رفتار خود از ضعف قابل توجه ای برخوردارند. به طور کلی افراد با مشکلات روانشناختی و جسمانی در کنترل خود مشکل دارند و در مقایسه با فراد عادی از خودکنترلی پایین تری برخوردارند. همچنین نتایج مطالعات متعدد نشان می دهد با آموزش مهارت های کنترل خود می توان بسیاری از مشکلات آنان را کاهش داد(به پژوه و همکاران، 2000).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">از طرفی چندین دهه است که صاحبنظران تلاش کرده اند تا برای تبیین سبب شناسی حالت های روانشناختی نظیر اضطراب نظریه یا الگویی ارائه دهند یکی از الگوهای ارائه شده سیستم بازداری و فعال ساز رفتاری است، دو سیستم بازداری و فعال ساز رفتاری بخشی از اسانس نوروبیولوژیکال رفتار و عاطفه هستند و اساس انگیزشی پایه ای برای تفاوت های فردی در رفتار، خلق و عاطفه فراهم می سازند. صفات انعکاس دهنده سیستم فعال ساز صفات تکانشوری و صفات انعکاس دهنده سیستم بازداری صفات اضطرابی هستند. سیستم فعال ساز به نشانه های پاداش بدون تنبیه و فرار از تنبیه حساس است و سیستم فعال ساز به عواطف مثبت و هیجان های مثبت(امید، سرخوشی، شادکامی) رابطه دارد (ویلسون و همکاران[26]، 2000). به اعتقاد بارکلی (1997) بازداری رفتاری، فرایندی عصب- &nbsp;شناختی است که به افراد کمک می کند تا پاسخ درنگیده بدهند. بازداری رفتاری سه فرایند به هم پیوسته را دربر می گیرد.:1- بازداری پاسخ یا رویداد غالبی2- توقف پاسخ جاری و ایجاد فرصت درنگ در تصمیم گیری برای پاسخ دادن یا ادامه پاسخ 3- حفظ دوره درنگ و پاسخ خود فرمان که اتفاق می افتد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">الگوهای بازداری رفتار بر اندازه ­گیری و بررسی بازداری رفتاری در مقایسه با سازه ­هایی چون توجه، که احتمالاً قدرت تمایز بالایی برای تشخیص افراد با اختلالاتی چون عدم توانایی در تکلم و نابینایی دارد، تاکید می­ کند. درمان مبتنی بر الگوی بازداری رفتاری بدین گونه است که&nbsp; نارسایی مرکزی این دسته از افراد زمان است و آن­ها نمی­توانند فضاهای خالی بین رویدادها را به خوبی مشاهده کنند و بدین معنی که آنان دارای نزدیک بینی یا کوری زمان هستند. بازداری و فعال سازی رفتار، به عنوان دو سیستم پاسخ دهی با متغیر خلق یا عاطفه در ارتباط است. براساس فرضیة تجانس- خلق می توان گفت كه فرد ترجیحاً محرك­هایی را پردازش می­كند كه با حالت خلق فعلی وی سنخیت دارد. بنابراین، عاطفه مثبت، اساس و پایه&nbsp;&nbsp; ادراك های خوشایند، توجه و تفسیر مثبت است و سبب یادآوری ماده های خوشایند و مثبت بیش­تری از حافظه می­گردد. در مقابل، عاطفه منفی با ادراك های ناخوشایند و یادآوری ماده های منفی حافظه در ارتباط است (راس[27] و همکاران، 2002).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">حساسیت نظامهای بازداری و فعال ساز رفتاری درنظریه گری به نقل از کارور و&nbsp;<span style="box-sizing: inherit; font-size: 12px; line-height: 0; position: relative; vertical-align: baseline; top: -0.5em;">&nbsp;</span>وایت منعكس كننده تفاوتهای فردی از حساسیت نظام عصب شناختی زیر بنایی افراد در پاسخ به نشانه های محیطی می باشد (کارور و وایت ،1994). پیامدهای فعالیت نظام بازداری عبارت از اختلال در رفتار فعلی، خلق منفی، سوگیری توجه به سمت منابع تعارض و افزایش برانگیختگی است. این پیامدها موجب می شود تا فرد با اجتناب از منبع تهدید، تعارض خویش راحل كند. در قلمرو روانشناسی تحولی، بازداری رفتاری، نوعی گرایش در افراد است كه موجب اختلال در رفتار جاری وی شده، فرد در هنگام مواجهه با افراد یا موقعیت های نا آشنا با خودداری و كناره گیری واكنش نشان می دهد (کجن و همکاران، 1987). پیامد سیستم بازداری- فعال سازی رفتار عبارت از: تقویت رفتار فعلی، خلق مثبت، سوگیری توجه به سمت منبع پاداش و افزایش برانگیختگی می باشد. این پیامدها رفتار پاداش گرفته را حفظ و تقویت كرده، تماس فضایی و زمانی با پاداش را نزدیک تر می سازند(اسمایلی و جکسون، 2007). همچنین نتایج برخی تحقیقات نشان می دهدكه برخی از اختلال های روانشناختی را می توان به وسیله فعالیت این دو نظام تبیین كرد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">نتایج بررسی گری[30] (1990) نشان داد، این&nbsp;<a href="https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=9122″ title="سیستم های مغزی” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">سیستم های مغزی</a>&nbsp;-رفتاری اساس تفاوت های فردی می باشند و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنش های هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب می انجامد. همچنین یافته های وی نشان داد، حساسیت سیستم فعال ساز رفتاری نشان دهنده تکانشگری فرد می باشد. مطالعات نشان داد، فعالیت سیستم بازداری رفتار موجب فراخوانی حالت عاطفی اضطراب و بازداری رفتاری، اجتناب فعل پذیر، خاموشی، افزایش توجه و برپایی می گردد .همچنین فعالیت زیاد پایه های نوروآناتومی این سیستم با تجربه اضطراب مرتبط می باشد (کر، 2002).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در ارتباط با عملکرد نظام های بازداری- فعال ساز رفتاری افراد نابینا فرضیه های متفاوتی مطرح است و این فرض وجود دارد که افراد نابینا از حساسیت بالای نظام بازداری/ فعال ساز رفتاری برخوردارند، این امر بیانگر این است که افراد نابینا به علائم و نشانه های تنبیه پاسخ داده و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کنند. با این وجود مطالعات علمی دقیقی در ارتباط تفاوت حساسیت نظام های بازداری/ فعال ساز رفتاری افراد نابینا و عادی وجود ندارد. بنابراین با توجه به محدود بودن مطالعات انجام شده در خصوص خودکنترلی و حساسیت نظام بازداری- فعال ساز رفتاری در افراد نابینا و اهمیت موضوع، مساله اساسی در پژوهش حاضر مقایسه خودکنترلی و سیستم بازداری- فعال ساز رفتاری در افراد نابینا و عادی می باشد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-3-1 اهمیت نظری</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">پیش بینی های اخیر بیان می کنند که نزدیک به 45 میلیون نفر در سراسر جهان بر طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت (WHO) نابینا هستند و 135 میلیون نفر از لحاظ بینایی ناتوان بوده و نیازمند کمک های اجتماعی، روانشناختی و اقتصادی می باشند(تیلفورس، 1999 ؛ آتبو و همکاران، 1996). بیش از 90% کل افرادی که از لحاظ بینایی ناتوان و یا نابینا هستند در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند و فقط 18% آنها در چین هستند (تابارا و همکاران، 2005 ؛ یان کیکسو، 2002). سازمان جهانی بهداشت اعلام نموده که در صورت ادامه روند کنونی هر ساله حدود 1 تا 2 میلیون نفر به جمعیت نابینایان دنیا افزوده خواهد شد، بطوری که تا سال 2020 تعداد نابینایان به دو برابر افزایش خواهد یافت در همین راستا این موسسه طرح VISION2020 را جهت حذف علل قابل پیشگیری و قابل کنترل نابینایی تا سال 2020 ارائه نموده است (تابارا و همکاران، 2001).</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">این افزایش، سؤالاتی را در این زمینه مطرح می کند که در مقابله با این عارضه چه باید کرد؟ یا چگونه از انتشار عوارض ناشی از نقص بینایی (مانند: ضعف عملکرد تحصیلی) در بین کودکان نابینا جلوگیری شود؟ این گونه مشکلات و سوالات از آنجا که طیف جمعیتی بسیار وسیعی را در بر گرفته و در سنین حساس و شرایط تربیتی ویژه ای مطرح می شود، ضرورت بررسی های جامع و بسیاری را درباره مشکلات بینایی کودکان سنین مدرسه می طلبد. بنابراین مطالعات درباره تنوع و عوامل مرتبط با شیوع نابینایی و سازوکار شخصی مواجهه با این اختلال در این زمینه بسیار یاری رسان است. نگرانی های موجود در مورد افراد نابینا باعث شده که&nbsp;<a href="http://jwsf.iaut.ac.ir/article_545364.html” title="سبکهای تفکر” style="box-sizing: inherit; background-color: transparent; color: rgb(0, 65, 204); text-decoration-line: none;">سبکهای تفکر</a>، سبکهای خودکنترلی و خوشتن داری، نگرشها و سایر ابعاد روانشناختی زندگی این افراد مورد بحث قرار گیرد و گروه کثیری از مشکلات زمینه ای در پیدایش این اختلالات مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر آن، ضرورت پژوهش حاضر آن است که بدون داشتن اطلاعات لازم در مورد وضعیت سلامت روانی و یا چگونگی و تنوع اختلال نابینایی و عوامل موثر بر آن در بین افراد نابینا نمی توان برنامه آموزشی و درمانی درستی برای آنان تدوین نمود. همچنین از آنجا که مطالعات منتشر شده در این زمینه در کشورمان نسبتاً محدود می باشد مطالعه حاضر به بررسی و &nbsp;مقایسه خود کنترلی و سیستم بازداری- فعال ساز رفتاری در افراد نابینا و عادی پرداخته است، تا در راستای برنامه ریزی های آتی و بهبود سلامت روانشناختی این افراد اقدامات مناسبی صورت گیرد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-3-2 اهمیت كاربردی</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">این پژوهش واجد اهمیت­های کاربردی زیادی است، از جمله این مضامین کاربردی می­توان به کار بست یافته­ های چنین پژوهشی در برنامه ریزی درمان­های روانشناختی اختلالات خلقی و هیجانی نابینایان و کم بینایان، اعلام نظر و گزارش نتایج نهایی طرح به متخصصین و مسئولین جهت مطالعه موثر پیرآمون خودکنترلی و نظام بازداری- فعال ساز رفتاری افراد نابینا و عوامل اثرگذار بر آن، جهت ارتقاء سلامت روانشناختی این افراد اشاره نمود، همچنین دست آوردهای این طرح می ­تواند زمینه­ای برای انجام مطالعات آتی واقع گردد.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-4 اهداف پژوهش</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">1-4-1 هدف کلی</span></p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">تبیین خودکنترلی و سیستم بازداری- فعال ساز رفتاری در افراد نابینا و عادی.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p><ul style="box-sizing: inherit; padding-left: 1.2em; list-style-position: initial; list-style-image: initial; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><li style="box-sizing: inherit;"><span style="box-sizing: inherit; font-weight: bolder;">اهداف اختصاصی</span></li></ul><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">الف) تبیین خودکنترکی در افراد نابینا و عادی</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">ب) تبیین سیستم بازداری- فعال ساز رفتاری در افراد نابینا و عادی</p><ul style="box-sizing: inherit; padding-left: 1.2em; list-style-position: initial; list-style-image: initial; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><li style="box-sizing: inherit;">تبیین تاثیر متغیرهای دموگرافیک (جنسیت و تحصیلات) بر خودکنترلی و سیستم بازداری/ فعال ساز رفتاری در نمونه مورد مطالعه.</li></ul><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[1]. mind-body</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[2]. Hippocrates</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[3]. Socrates</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[4]. Aristotle</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[5]. Plato</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[6]. Johanson&amp;et.al.</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[7]. Thylefors &amp; et al</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[8] . Attebo</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[9]. Tabbara &amp; et al</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[10]. Yankexu</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[11]. Carver &amp;White</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[12]. Snyder</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[13]. Kaushal &amp;Kwantes</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[14]. Day &amp;Kilduff</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[15]. Roth Bolum</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[16]. Bowmister</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[17]. Loog</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[18]. Rodriges</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[19]. Godferedson</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[20]. Golman</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[21]. Blakely</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[22]. Baron</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[23]. Burrick</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[24]. Sussman</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[25] . Adabjaradottir &amp; Rafnsson</p><p style="box-sizing: inherit; margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; color: rgb(64, 64, 64); font-family: Sahel; font-size: 16px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">[26] . Wilson</p>

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]




افرادی که شادکامی آنها در سطح مطلوبی قرار دارد، دنیا را مکانی امن تر می بینند، آسان تر تصمیم می گیرند، مشاغل مورد علاقه را می یابند، حس همکاری و کمک به دیگران دارند و اطلاعات محرک ها را به گونه ای تفسیر می کنند و تشخیص می دهند که منجر به شادکامی آنها می شود (آرجیل، 1990؛ کوهن و هربرت، 1996؛ به نقل از اگان و همکاران، 2014). برخی محققان عقیده دارند که جنبه ای از بهزیستی ذهنی دربرگیرنده ارزیابی شناختی فرد در مورد زندگی اش است که حالت موقّتی و کوتاه مدت ندارد بلکه متأثر از وضعیت روانی و عوامل درون فردی مانند: ارزش های فردی، عزّت نفس، داشتن دید مثبت به افراد، پذیرش واقعیت های موجود، با معنا دانستن فعالیت ها و کلّ زندگی، احساس داشتن انگیزه و کنترل بر زندگی می باشد که به دوره های طولانی از زندگی مربوط بوده و آن رضایت مندی از زندگی نام گرفته است (فرانسیس و بولگر،1997؛ لیساگر، 1948؛ نقل از شعبانی، 1391). بنابراین، توجه ویژه به مفهوم بهزیستی ذهنی طی سه دهه اخیر پیامدهای مهمی را برای بشر به دنبال داشته، زیرا با ارزیابی فرد از کیفیت زندگی خود، نیمرخ نسبتاً دقیقی از رضایتمندی از زندگی  به دست می آید. در شناخت این نیمرخ، پژوهشگران هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی را مدّ نظر قرار داده اند، چرا که بدیهی است یک فرد محصول تعامل محیط با خصوصیات فردی است (کارادماس، 2005؛ نقل از شعبانی، 1391). پژوهش های زیادی در حوزه بهزیستی ذهنی صورت گرفته و در آنها نقش عوامل متعددی از جمله ویژگیهای شخصیتی (رومرو، گومز و ویلار، 2012؛ لامرز، وسترهوف، کاواکز، بوهلمیجر، 2012؛ مالکوک، 2011؛ گارسیا، ایرلندسون، 2011؛ ویترسو، 2001، تقی لو، صالحی و شکری، 1390)، جنسیت (فرهادی، جواهری، غلامی و فرهادی، 2005؛ جعفری، لیاقت دار، عابدی، 2004؛ بخشی پور، پیروی و عابدیان، 2005؛ نقل از تقربی، شریفی و سوکی، 1391) سلامت جسمی و روانی (مکری نوری، مکری، محمدی فر و یزدانی، 2002؛ مرادی، جعفری و عابدی، 2005؛ پیلتزر و پینگ پید،2013) رضایت از زندگی (پورسردار، سنگری، عباس پور البوکردی،2012؛ پروف و اوزمیت، 2011) را در رابطه با بهزیستی ذهنی مورد بررسی قرار داده اند که مرور یافته های حاصل از آنها نشان می دهد تلاش های زیادی برای تعیین سطح بهزیستی ذهنی صورت گرفته و عوامل گسترده و متنوعی نیز بدست آمده است که می تواند با کاهش یا افزایش بهزیستی همراه باشد. از آنجایی که رضایت مندی از زندگی مؤلفه پایدارتر و شناختی بهزیستی ذهنی است، توجه به آن برای ارتقاء سطح بهزیستی ذهنی ضروری به نظر می رسد. محققان حوزه بهزیستی، تلاش فراوانی کرده اند تا عواملی که سطح رضایت از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهند، کشف کنند چرا که جامعه رضایت مند جامعه ای است که علم آموزی، اخلاق و پیشرفت در آن به بهترین شکل وجود دارد (دینر[19]،2000). لذا برخورداری از بهزیستی ذهنی برای همه افراد بالاخص دانشجویان بسیار حائز اهمیت است و همه انسانهای وارسته به دنبال تلاش برای زندگی مطلوب و دستیابی به موفقیّتها و حیات مفیدتر و سازنده تر هستند.

بیان مسئله

سازمان بهداشت جهانی (1997)، در معرفی شاخص های کیفیت زندگی، آن را دربرگیرنده خوشحالی، رضایت از زندگی، بهزیستی، خودشکوفایی، بی نیازی و رهایی از فقر، کارکرد هدفمند، بهزیستی جسمانی، روانی و اجتماعی کامل می داند (سازمان بهداشت جهانی، 1997؛ به نقل از فراهانی و همکاران، 1388). لذا طبق تعریف جدید، زندگی مطلوب علاوه بر بعد فیزیکی دارای ابعاد عاطفی، روانی، اجتماعی، معنوی و شغلی است. بنابراین، امروزه با پیدایش و گسترش روانشناسی سلامت و روانشناسی مثبت، نگرش درباره اختلالات نیز، همچون زندگی مطلوب از چارچوب پزشکی و مدل تک عاملی خارج شده و محققان معتقدند که بهتر است شکل گیری و گسترش اختلالات روانی را به حساب سبک های زندگی معیوب کیفیت نازل زندگی افراد گذاشت و در درمان نیز باید به دنبال اصلاح و تغییر در کیفیت زندگی و گسترش توانمندی ها و ایجاد رضایت از زندگی و بهزیستی در افراد و جوامع بود (قاسمی و همکاران، 1390).

بدین معنا، یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت، بهزیستی ذهنی است. اهمیّت موضوع بهزیستی ذهنی از آن جهت است که شادکامی نقش بسیار مهمی بر شاخص های برتر روانی و سلامت جسمی دارد (لیوبومیرسکی[20] وهمکاران، 2005؛ به نقل از پیلتزر و پنگ پید،2013). یافته های پژوهش لیوبومیرسکی، کینگ و دینر (2005) نشان می دهد که افراد شاد در بسیاری از حوزه های زندگی خود موفّق هستند و موفقیّت آنها تا حدودی ناشی از شادکامی آنها است. نتایج کینگ[21] (2008) نیز نشان داد که افراد شاد دارای ویژگیهایی از قبیل خوشرویی، نوع دوستی، اجتماعی بودن، فعال بودن، دوست داشتن خود و دیگران، داشتن بدنی سالم و قوی و داشتن مهارت های بالای حل مسئله و تصمیم گیری بهتر هستند (لارسن و اید، 2008).

بهزیستی ذهنی یکی از شاخص های روانشناختی کیفیت زندگی مطلوب است که به عنوان درک افراد از زندگی در حیطه ی رفتارهای هیجانی، عملکرهای روانی و ابعاد سلامت روانی تعریف شده است (روتمن، کریستین و ویزینگ، 2003). بعبارت دیگر، بهزیستی ذهنی یک مفهوم سلسله مراتبی و چند بعدی است که از دو وجه شناختی و عاطفی تشکیل شده است. مؤلفه رضایت از زندگی وجه شناختی و مؤلفه های عاطفه مثبت[24] و عدم حضور عاطفه منفی وجه عاطفی آن می باشد (ریسامب، 2006؛ دینر و همکاران، 1999؛ کییز، شموتکین و ریف، 2002؛ نقل از تقی لو و همکاران، 1390). دینر و همکاران (2003؛ به نقل از تقی لو، 1388)، بهزیستی ذهنی را مترادف با شادکامی در نظر گرفته اند، بنابراین طبق نظرآنها هر فرد از سطح معینی از شادکامی برخوردار است که هر چند رخدادهای زندگی (از قبیل موفقیّت ها و شکست ها) سطح آن را به صورت موقّت تغییر می دهد اما بعد از گذشت یک دوره کوتاه، به سطح پایه باز می گردد. گومز[28] و همکاران (1999؛ به نقل از تقی لو و همکاران، 1390) به دنبال این فرض، هیدی و ویرینگ (1989) در قالب نظریه ای تحت عنوان نظریه تعادل یابی پویا چنین ادعا کردند که هر فرد از سطح متعادلی از رخدادهای زندگی و بهزیستی ذهنی برخوردار است و بازگشت هر فرد به سطح پایه بهزیستی ذهنی، بستگی به شخصیت آنان دارد. به عبارت دیگر، پژوهش هایی که در حوزه عوامل درون فردی انجام شده، نشان داده اند که شخصیت نقش تعیین کننده ای در بهزیستی ذهنی دارد. شاید بتوان شخصیت را اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست؛ چرا که مفهوم شخصیت از ابعاد مختلف قابل بررسی است. برخی از روانشناسان این کلمه را تنها در ارتباط با رفتارهای عینی به کار می برند و گروهی آنرا مجموعه فردی الگوهای تفکر، انگیزش و عواطف می دانند (راس ، 1992؛ نقل از سروقد و همکاران، 1390). شخصیت، از الگوی نسبتاً پایدار صفات، ویژگی ها یا گرایش هایی تشکیل شده که به تفاوت های فردی در رفتار، ثبات رفتار در طول زمان و تداوم رفتار در موقعیّت های گوناگون می انجامد (فیست و فیست، 2002؛ ترجمه سیدمحمدی، 1391).

روانشناسان، رویکردهای گوناگونی را برای درک پیچیدگی شخصیت انسان ارائه داده اند؛ الگوی پنج عامل بزرگ شخصیت برای محققان علاقمند به شناسایی تفاوتهای فردی زیربنایی در شخصیت، به مثابه ی یک کشف بنیادی به نظر می رسد( گلدبرگ، 1993؛ نقل از خدایی و شکری، 1388). در مجموع الگوی پنج عامل بزرگ، یک ریخت شناسی فراگیر، مشتمل بر پنج عامل نسبتاً پایدار پذیرش، وظیفه شناسی، برونگرایی، سازگاری و روان رنجورخویی است (کاستا و مک کری، 1992؛ نقل از خدایی و شکری، 1388) که به عنوان چارچوبی با اهمیّت در درک ساختار رفتار آدمی، مورد توجه پژوهشگران بوده و اکنون نیز هرکجا که به دنبال تبیین رفتار هستند به عنوان یک متغیر مهم در نظر گرفته می شود (پیکران[39] و همکاران،2002؛ به نقل از دستجردی و همکاران،1390). نتایج پژوهشهایی که در حوزه شخصیت صورت گرفته، نشان داده اند که صفات شخصیت به ویژه روان رنجورخویی و برونگرایی مهمترین متغیرهای تعیین کننده در بهزیستی ذهنی محسوب می شوند (هیس وجوزف، 2003؛ دینر، دینر و دینر، 1995؛ نقل از دستجردی و همکاران، 1390). پژوهشگران عوامل متعددی را در رابطه بین بهزیستی ذهنی و شخصیت بیان کرده اند. کاستا و مک کرا (1992؛ به نقل از لارسن و اید، 2008)، معتقدند بین بهزیستی ذهنی و شخصیت زمینه های بیولوژیکی و فرایندهای زیستی مشترک وجود دارد. بنابراین، تفاوت های فردی در بهزیستی ذهنی، تا حد زیادی با تفاوت های شخصیتی مرتبط است، تفاوت هایی که می تواند ناشی از عوامل ژنتیکی باشد (باس[41]، 2000؛ به نقل از میرزایی و حاتمی، 1389) تأثیر این یافته بر ادبیات بهزیستی ذهنی چنان است که دینر و لوکاس[42](2008؛  نقل از گارسیا و ارلندسون، 2011) آن را مهمترین کشف پژوهشهای حوزه بهزیستی قلمداد کرده اند. لارسن و اید (2008) بر این باورند که افراد برونگرا به دلیل تجربه فراوان هیجانات مثبت و آستانه پایین فعال سازی عواطف مثبت از سطح بهزیستی ذهنی بالا و افراد روان رنجورخو به دلیل تجربه فراوان عواطف منفی و آستانه پایین فعال سازی عواطف منفی از سطح بهزیستی پایینی برخوردارند. بنابراین، دو صفت برونگرایی و روان رنجورخویی در جهت عکس، بهزیستی ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهند. از سویی، سازگاری و وظیفه شناسی ممکن است تحت تأثیر پاداش های محیطی باشند. یعنی افرادی که سازگار و وظیفه شناس هستند، تقویت کننده های مثبت بیشتری را از دیگران دریافت می کنند و بنابراین، ممکن است بهزیستی بالاتری را تجربه کنند.

محققان حوزه بهزیستی بر این باورند که بسیاری از متغیرهای روانشناختی احتمالاً رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کنند و به عبارت بهتر، این متغیرها رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. لذا، مطالعات صورت گرفته از نقش پراهمیّت بسیاری از متغیرهای روانشناختی  از جمله مهارت های مقابله ای (هاریس و لیقتسی، 2005؛ جونز و همکاران، 2003)، حل مسئله اجتماعی (چانگ و همکاران، 2006)، عزّت نفس (لوکاس و دینر، 2008)، رخدادهای زندگی (گومز و همکاران، 2009)، سن (جاج، لاک و دورهام، 1997)، جنسیت و تعداد دوستان (موهنون و تورکلسون، 2004) عملکرد خانواده، سازگاری و سلامتی (دان گایوک، 2007) در پیش بینی بهزیستی ذهنی خبر می دهند. علاوه بر پژوهشهایی که رابطه بین عوامل بیرونی و صفات شخصیت را در بهزیستی ذهنی مورد بررسی قرار داده اند، توجه فزاینده ای نیز به نظریاتی شده که به دنبال شناخت و معرفی فرایندهای شناختی مؤثر در رضایت از زندگی بوده اند (کاچا دوریان، فینچام و داویلا، 2004). یکی از پدیده های شناختی مورد توجه در این حوزه، طرحواره ها بوده است (یوسف نژاد و پیوسته گر، 1390).

طرحواره ها از ابتدای زندگی شکل می گیرند و در تمام طول زندگی، فرد را تحت تأثیر قرار می دهند (یانگ و همکاران، 1999؛ به نقل از تیم، 2011). اما طرحواره های اولیه، باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و به طور معمول از ارضا نشدن نیازهای اولیه به خصوص نیازهای عاطفی در دوران کودکی سرچشمه می گیرند (رنر[54]و همکاران، 2012؛ زانگ و هه، 2010؛ پتروسیلی[56] و همکاران، 2001) و به عنوان زیرساخت های شناختی، منجر به تشکیل باورهای غیرمنطقی می شوند که این باورها و فرضیات، اساساً تعابیر، ادراک، احساسات و رفتار را تحت الشعاع قرار می دهد (بک، 1976؛ آلیس، 1994؛ نقل از ساوا، 2009؛ مالتبی و دی، 2004؛ تیم، 2010). به گونه ای که، این افکار خودکار غیرمنطقی و منفی می تواند منجر به افسردگی شود (آلیس، 1994؛ انگرام و سیگل[59]، 2002؛ به نقل از هالورسن و همکاران، 2009؛ آنموث، 2011). بر این اساس، دینر و همکاران (2003؛ به نقل از بورنز و همکاران، 2011)، سطوح پایین عواطف منفی را در تعریف بهزیستی ذهنی گنجانده اند. پژوهش های بسیاری نیز (لوشر و همکاران،1997؛ روبرتز و کندل،  1999؛ نقل از بورنز و همکاران، 2011) حضور طولانی مدّت هیجانات منفی را در بروز آسیب شناسی روانی و کاهش بهزیستی ذهنی گزارش داده اند.

علاوه بر این، شخصیت به عنوان یک عنصر کلیدی بر تعامل و سازگاری های درون روانی، جسمانی و محیط اجتماعی تأثیر می گذارد (گارسیا و ارلندسون، 2011). لذا، یانگ و همکاران (2003؛ به نقل از تیم، 2010) نشان دادند که خلق و خو می تواند نقش مهمی در کنش متقابل با تجربیات دوران کودکی در رشد و پیشرفت طرحواره ها بازی کند. از سویی دیگر، نتایج پژوهشها (تیم، 2010  و 2011؛ ساوا، 2009) نشان داد که همپوشی قابل توجهی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت، (خصوصاً روان رنجورخویی) وجود دارد.

طرحواره های ناسازگار اولیه

بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد، نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه را در بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی دانشجویان آزمون کند. بنابراین، سؤالات اصلی پژوهش به قرار زیر است: آیا طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند؟ طرحواره های ناسازگار اولیه چند درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کند؟ آیا رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی معنادار است؟ با توجه به سؤالات پژوهش حاضر، مدل مفروض پژوهش به شکل زیر می باشد. .

شخصیت
بهزیستی ذهنی

اهمیّت و ضرورت تحقیق

با اینکه زندگی انسان از یک طرف با تجارب لذت، علاقه، عشق، رضایت، هیجان و از طرف دیگر با تجارب غم، آشفتگی، خشم، سردرگمی و … تشکیل شده، در طول تاریخ روان شناسی اغلب پژوهش ها به موضوع بیماری ها و مشکلات نوع بشر پرداخته و کمتر به تجارب خوشایند پرداخته است. بهزیستی ذهنی در سه دهه ی اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته و دامنه مطالعات آن از حوزه ی زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول، 2002). به گونه ای که، ایرینا[62] و همکاران (2007؛ به نقل از هاشمی نصرت آباد و همکاران، 1391) در پژوهش خود نشان دادند که افرادی که دارای بهزیستی ذهنی بالا هستند، از زندگی خانوادگی خود رضایت دارند، تعاملات اجتماعی مطلوب و دوستان زیادی دارند و هیجانات منفی کمتری را تجربه می کنند.

دیدگاه های اخیر نشان داده است که از نظر مردم هدف نهایی، دست یابی به شادکامی است (لوکاس و دینر، 2008؛ نقل از گارسیا و ارلندسون، 2011). همچنین پژو هش های انجام شده، اثر طولانی مدت شادکامی را بر موفقیّت های شغلی (دینر وهمکاران، 2002)، ازدواج (هارکر و کلنتر، 2001) و طول عمر (دانر و همکاران، 2001) نشان داده است. کییز و همکاران (2002) با استناد به تعریف سرجن جنرال از سلامت روانی (حالتی از عملکرد موفق و کارکرد ذهنی که خود منجر به فعالیت های بارورانه، روابط رضایت مندانه مردم و توانایی سازش با تغییر و مقابله با مشکلات می شود) نشان داد که بهزیستی چیزی مهمتر از عدم وجود بیماری است. بطوری که افراد با بهزیستی بالا کمتر از افراد فاقد هر گونه بیماری در مقایسه با

پایان نامه و مقاله

 آنها به صورت قابل توجهی دوره های افسردگی کمتری را تجربه می کنند. از طرف دیگر، پارک (2004؛ به نقل از تقی‌لو، 1388) نشان داد افرادی که از شادکامی پایینی برخوردارند، بیشتر از افراد دیگر در معرض ابتلا به مسائل روان شناختی و اجتماعی چون افسردگی، اضطراب، ناسازگاری، عدم توانایی در برقراری ارتباط مناسب و …. هستند.

تئوری های شناختی افسردگی، روی نقش فرایند تفکر غیرمنطقی تأکید دارند. یکی از نظریاتی که در زمینه افسردگی بزرگسالان، پژوهش های زیادی به بار آورده است نظریه شناختی بک است. هسته مرکزی نظریه بک، طرحواره ها هستند. بر اساس توصیف اولیه بک از آسیب شناسی روانی، هر یک از اختلالات روانی با طرحواره ها و الگوهای تفکر عادتی بسیار عمومی و فراگیری همراه هستند که نوع آسیب پذیری مربوط به آن اختلال را مشخص می کند. طرحواره های افسردگی، بازتاب اشتغال فکری با فقدان، شکست، طرد و خلاء هستند (منتظری و همکاران، 1390). از سوی دیگر، طرحواره ها می توانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم به پریشانی های روانی و اختلالات شخصیتی منجر شوند (یانگ، 1999؛ یانگ و همکاران، 2003؛ به نقل از تیم،2011) و نقش عمده ای در افکار، احساس، رفتار و تعاملات اجتماعی افراد بازی کنند (مارتین و یانگ، 2010؛ نقل از بهرامی احسان و بهرام زاده،2011).

در طول سه دهه گذشته یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، تبیین بهزیستی ذهنی است. با این وجود، غالب پژوهش ها تلاش کرده اند تا با بهره گرفتن از متغیرهای جمعیّت شناختی و روانشناختی از قبیل سن، جنس، تأهل، عزت نفس و…) به پیش بینی بهزیستی ذهنی بپردازند (ریسامب، 2006 ؛ لنت ، 2004؛ به نقل از تقی لو، 1388). لذا، پژوهش حاضر بر خلاف مطالعات متمرکز بر متغیرهای بیرونی، بدنبال پیش بینی بهزیستی ذهنی با بهره گرفتن از متغیرهای درونی (شخصیت و طرحواره های ناسازگاراولیه) است. انجام چنین پژوهش هایی ما را در شناخت منابع درونی بهزیستی ذهنی یاری می رساند. موضوع دیگری که می‌تواند گویای اهمیّت پژوهش حاضر باشد، آن است که به رغم نتایج مطالعات مختلف که نشان داده اند شخصیت یکی از اساسی ترین تعیین کننده های بهزیستی ذهنی است، اما مکانیزم تأثیر آن چندان روشن نیست (لوکاس و دینر، 2008؛ استیل و همکاران، 2008؛ به نقل از تقی لو، 1388). به همین جهت نتایج پژوهش حاضر با بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین شخصیت و بهزیستی ذهنی می تواند به روشن شدن مکانیزم ارتباط شخصیت و بهزیستی ذهنی کمک کند.

 

اهداف پژوهش

هدف کلّی پژوهش حاضر عبارت است از: نقش میانجیگر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان.

با توجه به یافته های پژوهشهای انجام شده پژوهشگر اهداف جزیی زیر را دنبال می کند:

1 – بررسی رابطه مستقیم بین متغیر صفات شخصیت (روان رنجورخویی، برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی،  پذیرش) با متغیر بهزیستی ذهنی.

2 – بررسی رابطه مستقیم بین متغیرطرحواره های ناسازگار اولیه (گسیختگی، خودمختاری آسیب دیده، حریم های آسیب دیده و معیارهای اغراق آمیز) با متغیر بهزیستی ذهنی.

3 – بررسی رابطه مستقیم بین متغیر صفات شخصیت (روان رنجورخویی، برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی، پذیرش) با متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه (گسیختگی، خودمختاری آسیب دیده، حریم های آسیب دیده و معیارهای اغراق آمیز).

4 – بررسی رابطه غیر مستقیم بین صفات شخصیت (روان رنجورخویی، برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی پذیرش) و بهزیستی ذهنی (رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی) به واسطه طرحواره های ناسازگار اولیه.

 

سؤالات پژوهش

1 – آیا بین صفات شخصیت(پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی، برون گرایی و روان رنجورخویی) و بهزیستی ذهنی رابطه وجود دارد؟

2 – آیا بین طرحواره های ناسازگار اولیه و بهزیستی ذهنی رابطه معنادار وجود دارد؟

3 – آیا بین صفات شخصیت (پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی، برون گرایی و روان رنجورخویی) و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه وجود دارد؟

4 – آیا طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه بین صفات شخصیت (برونگرایی، روان رنجورخویی، پذیرش، سازگاری و وظیفه شناسی) و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند؟

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

بهزیستی ذهنی

تعریف مفهومی: بهزیستی ذهنی شامل تحلیل علمی چگونگی ارزیابی افراد از زندگی خود – هم در لحظه حاضر و هم در دوره های زمانی طولانی مثل سال گذشته – است. این ارزیابی شامل واکنش هیجانی افراد به حوادث، خلقیات آنان و قضاوت هایی است که آنان درباره رضایت از زندگی ایجاد می کنند. بنابراین، بهزیستی ذهنی هر آن چیزی است که مردم عادی آن را رضایت یا شادکامی می نامند (دینر، اوشی و لوکاس،2003؛ به نقل از تقی لو، 1388).

تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر، منظور از بهزیستی ذهنی (رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی ) متغیری است که توسط پرسشنامه بهزیستی ذهنی سنجیده می شود (کییز و همکاران، 2002).

صفات شخصیت

       تعریف مفهومی: شخصیت عبارت است از الگوهای نسبتا پایدار صفات، گرایشها و یا ویژگیهایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد. این صفات می تواند منحصر به فرد باشد، در برخی گروه ها مشترک باشد، یا کل اعضای گونه در آن سهیم باشند، ولی الگوهای آن در هر فرد تفاوت دارد (فیست و فیست، 2002؛ ترجمه سیدمحمدی، 1391). بر این اساس کاستا و مک کری(1985؛ به نقل از شکری و خدایی، 1388)، با بهره گرفتن از تحلیل عاملی به این نتیجه رسیدند که می توان بین تفاوتهای فردی در خصوصیات شخصیتی، پنج بعد عمده را منظور کرد: روان رنجورخویی، برونگرایی، پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی. روان رنجورخویی به تمایل فرد برای تجربه اضطراب، تنش، خصومت، افسردگی و عزت نفس پایین مربوط می شود، درحالیکه برونگرایی به تمایل فرد برای مثبت بودن، جرأت طلبی، پرانرژی بودن و صمیمی بودن اطلاق می گردد. پذیرش به معنای کنجکاوی، عشق به هنر، هنرمندی، انعطاف پذیری و خردورزی است، درحالیکه سازگاری بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی و همفکری و نوع دوستی و اعتمادورزی را شامل می شود. سرانجام اینکه وظیفه شناسی به تمایل فرد برای منظم بودن، کارابودن، قابلیت اعتماد و اتکا، خودنظم بخشی، پیشرفت مداری، منطقی بودن و آرام بودن اشاره دارد.

 تعریف عملیاتی: صفات شخصیت (برونگرایی، روان رنجورخویی، سازگاری، پذیرش، وظیفه شناسی) متغیری است که توسط پرسشنامه44 سؤالی NEO-BFI سنجیده می شود.

 

طرحواره ناسازگار اولیه

تعریف مفهومی: طرحواره بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده یک واقعه است. به عبارت دیگر، طرحی کلّی از عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره می گویند. در روانشناسی، احتمالا این واژه بیشتر با کارهای پیاژه تداعی می شود، در حوزه رشد شناختی، طرحواره به عنوان “نقشه انتزاعی شناختی” در نظر گرفته می شود که راهنمای تفسیر اطّلاعات و حل مسئله است (یانگ، کلوسکو و ویشار؛ ترجمه، حمیدپور و اندوز، 1391).

طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود – آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار می شوند. یانگ معتقد است که رفتارهای ناسازگار در پاسخ به طرحواره به وجود می آیند. بنابراین، رفتارها از طرحواره ها نشات می گیرند، ولی بخشی از طرحواره ها محسوب نمی شوند (یانگ، کلوسکو و ویشار؛ ترجمه، حمیدپور و اندوز، 1391).

تعریف عملیاتی: طرحواره ناسازگار اولیه شامل پانزده طرحواره (رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خودتحول نیافته/ گرفتار،  شکست، استحقاق/ بزرگ منشی، خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی) می باشد که توسط پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (75 گویه) سنجیده می شود.

 

[1]. Seligman

[2]. Psychological Well – being

[3]. Mental Well – being

[4]. Subjective Well – being

[5]. Eid & Larsen

[6]. Argyle

[7]. Cohen & Herbert

[8]. Egan

[9]. Franssis & Bolger

[10]. Lisager

[11]. Karadmas

[12]. Romero & Gomez & Villar

[13]. Lamers & Westerhof & Kovacs & Bohlmeijer

[14]. Malkoc

[15]. Garcia & Erlandsson

[16]. Vitterso

[17]. Peltzer & Pengpid

[18]. Prof & Ozmete

[19]. Diener

[20]. Lyubomirsky

[21]. King

[22]. Roothman & Kirsten & Wissing

[23]. Life satisfaction

[24]. Positive affect

[25]. Absence of negative affect

[26]. Roysamb

[27]. Keyes , Shmotkin & Ryff

[28]. Gomez

[29]. Hidy & Wiring

[30]. Dynamic equilibrium theory

[31]. Rass

[32]. Goldberg

[33]. openness

[34]. conscientiousness

[35]. extraversion

[36]. agreeableness

[37]. Neuroticism

[38]. McCrae & Casta

[39]. Pekrun

[40]. Hayes & Joseph

[41]. Buss

[42]. Lucas

[43]. coping skills

[44]. Jones & et al

[45]. social problem solving

[46]. Chang & et al

[47]. Judge , Locke & Durham

[48]. Muhonen & Torkelson

[49]. Donghyuck

[50]. Cognitive process

[51]. Kachadourian , Fincham & Davila

[52]. Early maladaptive schemas

[53]. Young & et al

[54]. Renner

[55]. Zhang & He

[56]. Petrocelli

[57]. Maltby & Day

[58]. Thimm

[59]. Ingram & Siegle

[60]. Sava

[61]. Cole

[62]. Irina

[63]. Harker & Keltner

[64]. Danner et al

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]




فصل اول

« مقدمه و طرح تحقیق »

 

1-1- بیان مسئله

اسپوندیلایتیس[1] یا خمیدگی پشت با ابتلای مهره های ستون فقرات به کیفوز(قوز کردگی) مشخص می شود. این حالت به علت چرخش انتهای قدامی مهره به طرف پایین نارسایی در سطح مفصلی در ثابت نگه داشتن مفصل و تغییرات مشابهی در مهره های مجاور ایجاد می شود(1).

علائم بالینی این بیماری شامل موارد زیر است:

1-کوتاه شدن ظاهری

2-نشستن برروی زانوها با انداختن وزن روی دم و بلند شدن پاها ازروی زمین

3-خمیدگی پشت

4-فلجی

5-خوابیدن روی شکم

6-قرارگیری پاها به سمت عقب

7- قرارگیری پاها به سمت جانب

با توجه به فشاری که به نخاع پرنده وارد می شود درنتیجه قدرت حرکتی خودرا ازدست داده و فلج میگردد ودیگر نمیتواند تغذیه خوبی داشته باشد ازطرف دیگر با توجه به شیوع این بیماری در مرغداری های گوشتی و تلفاتی که وارد می کند توجه به این بحث از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. با توجه به این که اسپوندیلایتیس در طیور درمانی ندارد و پرندگان مبتلا همگی تلف می شوند در صورت بروز این بیماری در مرغداری چاره ای جز حذف این پرندگان وجود ندارد. بهترین راهکارپیشگیری است و با توجه به این که عمده عوامل موثردر این بیماری عوامل باکتریایی و قارچی و گاهی مدیریت فارم می باشد شناسایی نوع باکتری یا قارچ می تواند راه گشای کنترل و پیشگیری از آن باشد وچون در این استان هیچ گونه تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است لذا در این مطالعه به شناسایی عوامل عفونی پرداخته خواهد شد.

 

1-2- مروری بر سابقه تحقیق

-تحسین عزیز و همکاران در تحقیقی که در کارولینای شمالی در آمریکا انجام دادند  باکتری Entrococcus secorum ررا یکی از عوامل شایع در جوجه های گوشتی 30 الی 40 روزه گزارش کردند(7).

-ادگار و رندون(2011)طی تحقیقی در استرالیا از طریق مقایسه بین جوجه هایی که از نظر دوره انکوباتور به خصوص درجه حرارت هچر ،شرایط تهویه ،مدیریت هچری

ها و مسائل مربوط به حمل و نقل به فارم شرایط مطلوب تری نسبت به گروه دیگرجوجه ها که در تحقیق بودند داشتند به این نتیجه رسیدند که موارد گفته شده در میزان شیوع خارج شدن پا از مفصل یا splay leg موثر است(27).

-مایکل و همکاران (2012) عامل اسپوندیلایتیس را در انسان عفونی گزارش کردند و گفتند این عفنوت در صورت توسعه می تواند چشم و ریه را نیز در گیر کند همین طور پاسخ استخوانی ناشی از تغییر شکل مهره ها می تواند موجب کاهش انعطاف پذیری ستون فقرات و تحت فشار قرار گرفتن نخاع شود(26).

-در تحقیقی که برگمن و همکاران دردانشگاه utrechtهلند انجام داده است قارچ آسپرژیلوس فومیگاتوس به عنوان عامل شایع اسپوندیلایتیس درجوجه  های گوشتی 17الی19روزه عنوان شده است. این تحقیق دردوگله گوشتی انجام شده و علائمی ازجمله گوژپشتی ،فشار بر نخاع ناشی از استئومیلایتیس[2] در ستون مهره ها که موجب فلجی قسمت های ابتدایی و انتهایی اندام حرکتی شده بود گزارش شده است(12).

-آنتونی و گرت در سال (1997) طی تحقیقی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس را به عنوان عامل اصلی عفونی در بیماری استئومیلیت مزمن در گوسفند گزارش کردند(24).

-کانر و همکاران در سال (2010)  در تحقیقی درلندن مورد عوامل باکتریایی دربیماری استئومیلیت در جوجه های گوشتی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس را گزارش

کردند(31).

-اسمیت و همکاران در سال (1997) طی تحقیقی در استرالیا عوامل باکتریایی استاف وانتروکوک ها را به عنوان عوامل اصلی آلوده کننده در بیماری استئو میلیت گزارش کردنداین تحقیق در 52 گوسفند مبتلا به استئومیلیت مزمن صورت گرفت که دارای علائم رادیلوییکی شامل ایجاد بافت استخوانی

مقالات و پایان نامه ارشد

 جدید به صورت گسترده بودهمچنین زیر میکروسکوپ خوشه هایی از باکتری رویت شد و بافت گرانوله نیز در اطراف ناحیه ضایعه مشاهده شده است(19).

 

 

-بالکو در سال (2011) طی تحقیقی در استرالیا آلودگی میکروبی در بیماری Tibial Dyschondroplasia را به علت وقوع شکستگی در استخوان ناشی از روند نامناسب کلسیفیکاسیون در نژادهای گوشتی با رشد سریع دانست(10).

-طی تحقیقی دیگر استرپتوباسیلوس مونیلیفرمیس[3] به عنوان عامل اسپوندیلایتیس در انسان گزارش شده است که از افراد مبتلا چهارنمونه خون گرفته شد و به سیستم های عیب یاب دقیق داده شد و پس از سه روز انکوباسیون و رنگ امیزی گرم باکتری های دوکی و میله ای شکل گرم منفی مشخص شد(11).

-گریفیتس و همکاران در سال( 1984)طی تحقیقی دراسترالیا باکتری استافیلوکوکوس اورئوس را به عنوان عامل عفونی در بیماری نکروز سر استخوان ران در طیور

گزارش کردند(11).

-جوزف و همکاران در سال (2013) طی تحقیقی در سگهای جوان نژاد مینیاتوری و کوچک که دچار Necrosis of femoral head  بودند ودارای علائمی نظیر لنگشاندام تحتانی آتروفی عضلات ران و درد در هنگام دستکاری ناحیه بودند به بررسی عامل باکتریایی این بیماری پرداخت و انتروکوک ها را به عنوان عامل باکتریایی این بیماری گزارش داد(21).

– بری تروب و همکاران در سال( 2005)از موسسه Rosilin اروپا در تحقیقی در موردعوامل عفونی درگیرکننده استخوان طیور استاف اورئوس را یکی از عوامل اصلی باکتریایی درگیرکننده استخوان در طیور گزارش کردند و همین طور به این مسئله اشاره کرد که نکروز سر استخوان ران بیشتر زمانی رخ می دهد که باکتری ها به عروق دیواره متافیز متصل شده و موجب ترومبوز و نکروز گسترده غضروف می شوند(32).

-در تحقیقی دیگر علت اصلی اسپوندیلایتیس در انسان ناشناخته عنوان شد و حدس زده شد که ژنتیک می تواند در بروز آن موثر باشد همین طور به این مسئله اشاره شده درد در زمان های عدم فعالیت مثل شب تشدید می شود طوری که می تواند باعث بیدارشدن بیمار شود(22).

 

1-3- اهداف، فرضیات و سوالات تحقیق

1-3-1- اهداف تحقیق:(اهداف کلی ،اهداف جزئی)

1-3-1-1- هدف کلی

بررسی عوامل میکروبی شایع در بیماری اسپوندیلایتیس ئر جوجه های گوشتی.

 

1-3-1-2- هدف جزئی

مقایسه میزان عوامل عفونی شایع در بیماری

 

1-3-2- فرضیات تحقیق

-عوامل باکتریایی عامل اصلی بروز اسپوندیلایتیس است.

-عوامل مدیریتی در بروز بیماری در گله موثر است.

 

1-3-3- سوالات تحقیق:

-ایا عوامل باکتریایی عامل اصلی بروز اسپوندیلایتیس است؟

-ایا عوامل مدیریتی و تغذیه ای در بروز اسپوندیلایتیس موثر است؟

 

 

1-4- روش تحقیق و پژوهش

این بررسی در گله های گوشتی استان چهارمحال وبختیاری انجام می شود.پس  از اخذ تاریخپه از میزان تلفات،علائم بالینی ناشی از فلجی اندام حرکتی،وضعیت تغذیه و مدیریت فارم اقدام به نمونه گیری از 10فارم گوشتی  با سن 30الی 40روزه از جوجه هایی که دارای فلجی اندام حرکتی هستند میشود.

پس از نمونه گیری نمونه ها را به بخش کالبدگشایی بیمارستان دامپزشکی  دانشکده منتقل کرده و در شرایط استریل از ناحیه ستون فقرات که دچار  ضایعه شده است نمونه گیری با سرنگ و از ترشحات با سواپ انجام می شود. نمونه های دریافتی به ازمایشگاه میکرو بیولوژی دانشکده منتقل گردیده و در محیط های مخصوص کشت داده می شود که از جمله این محیط ها می‌توان به محیط های زیر اشاره کرد:

1-محیط کشت Blood Agar

2-محیط کشت EMB

3-محیط کشت MSA

4-محیط کشت Mac concy

5-محیط کشت TSI

6-محیط کشت Nutrient Agar

7-محیط کشت لسیتین

8-محیط کشت سابرو دکستروز اگار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:01:00 ب.ظ ]




 

مقدمه و هدف

كاشت دانه های روغنی از دیر باز مورد توجه كشاورزان در كشورهای شرقی بوده است و برخی از آنها جزو اقلام عمده صادراتی این كشورها محسوب می شدند . ایران از جمله كشورهایی است كه كاشت برخی از دانه های روغنی انند كنجد، كرچك، گلرنگ و آفتابگردان در آن قدمتی طولانی دارد (بهدانی و راشد محصل، 1377). اما به رغم این سابقه دیرینه و وجود پتانسیل­های فراوان در زمینه تولید دانه های روغنی ، پیشرفت چندانی در این زمینه حاصل نشده است . اخیرا با توجه به نیاز روز افزون كشور به روغن، كنجد می تواند بعنوان یک گیاه صنعتی و روغنی مهم مطرح باشد (دیلی و همکاران، 1991). جهت رسیدن به عملكرد مطلوب علاوه بر افزایش حاصلخیزی خاك و استفاده از ارقام اصلاح شده، تامین رطوبت كافی از طریق آبیاری و تنظیم تراكم گیاهی در واحد سطح لازم می باشد كارآیی جذب انرژی تابشی بستگی به میزان سطح برگ و توزیع برگ ها در داخل سایه انداز گیاه زراعی دارد) قوش، 2000). در این ارتباط مهمترین عامل گیاهی كه بر واكنش گیاه به تراكم مؤثر است توانایی قدرت ترمیم و انعطاف پذیری آن در ایجاد شاخه های باردار است  (بهدانی و راشد محصل، 1377؛ کرپنتر و برد، 1997). در مورد اثر تراكمهای مختلف گیاهی بر عملكرد و اجزای عملكرد كنجد گزارشات متعددی وجود دارد (اشوك و همكاران ، 1992؛ چیمان شته و دوبله، 1992؛ کسانموتری و بالابرامانیان، 1992؛ دالی و سینگ، 1982). با افزایش تراكم تا 50 بوته در متر مربع افزایش عملكرد گزارش شده است . نتایج برخی مطالعات حاكی از اثر تراكم بوته در واحد سطح بر روی تعداد كپسول در بوته می باشد (اشوك و همكاران، 1992؛ سارکار و سانیال، 2000؛ قانگارد و همكاران، 1991). همچنین همبستگی مثبتی بین تراكم بوته در واحد سطح و تعداد كپسول در واحد سطح مشاهده شده است (چیمان شته و دوبله، 1992). در مورد اثر تراكم در واحد سطح بر ارتفاع بوته گزارشات متناقضی وجود دارد (دوتا و همکاران، 2000؛ اسی بنسو، 1977) بطوریكه اشوك و همكاران (1992) گزارش كردند كه تراكم بوته در واحد سطح اثری بر ارتفاع بوته ندارد اما قانگارد و همكاران (1991) عنوان كردند كه با افزایش تراكم بوته در واحد سطح ، ارتفاع بوته افزایش می­یابد. عملكرد روغن یک صفت ژنتیكی است اما تحت تاثیر شرایط محیطی و تراكم بوته قرار می گیرد (سارکار و سانیال، 2000؛ کومار و همکاران، 1996). عملكرد روغن با عملكرد دانه رابطه مثبتی دارد بطوریكه با افزایش عملكرد دانه در تراكم های بالا ، عملكرد روغن نیز افزایش می یابد (دیلیپ و روی، 1991؛ قانگارد و همكاران، 1991؛ خاروارا و بیندرا، 1992). قوش و همكارن (1994) با مطالعه اثر تراكم بر خصوصیات كنجد گزارش كردند كه درصد روغن كنجد تحت تاثیر تراكم قرار نمی گیرد.

 

فصل اول:  کلیات و بررسی منابع

1-1- کنجد

کنجد Seasamum indicum   متعلق به راسته Tubiflorae  و از خانواده Pedaliaceae می باشد که دارای 16 جنس و حدود 60 گونه است.

 

1-2- تاریخچه کشت کنجد

کنجد یکی از قدیمی ترین دانه های شناخته شده توسط بشر است . هر چند که بنظر می رسد اصل و منشاء این دانه به هند و قاره آفریقا برمی گردد، اما نخستین دست نوشته های مربوط به این دانه به حدود 3000 سال قبل از میلاد مسیح به تمدن  آشوری تعلق دارد. هرودوت مورخ یونانی (425-484  قبل از میلاد مسیح) در آثار خود به این گیاه در محدوده بین النهرین اشاره می کند و Watt منشاء اصلی کنجد را آسیا و ایران می داند. در قدیمی ترین اطلاعات می توان به کشت آن در ایران توسط حکام شهر اور در فواصل سالهای 2000-2130 قبل از میلاد یعنی 4000 سال پیش دسترسی یافت که اثبات می کند ایران یکی از نقاط عمده کشت کنجد بوده است (منصوری، 1381).

 

1-3- ترکیبات دانه کنجد

دانه کنجد به خاطر مقدار زیاد پروتئین و روغن آن ارزش غذائی بالائی دارد. دانه کنجد همچنین دارای مقادیر زیادی هیدرات­های کربن ،فیبر و مواد معدنی است. ترکیبات دانه کنجد در جدول شماره 1-1 آمده است (منصوری، 1381).

 

جدول شماره 1-1- ترکیبات موجود در بذر کنجد (منصوری، 1381).

 

 

 

 

 

 

 

ترکیبات مقدار (درصد)
آب 7-6
پروتئین 28-20
روغن 55-48
قند 16-14
فیبر 8-6
مواد معدنی 7-5

 

دامنه تنوع مقدار روغن دانه کنجد (63-37 درصد ) بسته به اثرات ژنوتیپ و محیط بسیار گسترده است . دانه های سفید رنگ معمولا روغن بیشتری دارند. مقدار پوست با مقدار روغن همبستگی منفی دارد . دانه پوست­ کنده کنجد حدود 55 در صد روغن دارد .قریب 80-75 درصد از کنحد تولید شده در دنیا جهت استخراج روغن استفاده می شود. دو درصد تولید بعنوان مصرف بذر برای کاشت به کار می رود و بقیه بطور مستقیم به مصرف خوراک می­رسد (بی نام، 1378).

1-4- کیفیت روغن کنجد

روغن کنجد رنگ کهربائی یا زرد تیره دارد و بو و طعم آن مطلوب است. ارزش روغن کنجد از قدیم الایام برای پخت و پز و سایر مصارف به اثبات رسیده است. روغن کنجد جهت سرخ کردن مواد غذایی از دوامی استثنایی برخوردار است. خواص کلی روغن کنجد در جدول شماره 2 آمده است. 65 درصد از تولید جهانی کنجد به تولید روغن و 35 درصد آن بعنوان غذا مصرف می گردد (شکوه فر، 1390).

 

 

جدول شماره 1 – 2- ویژگی های روغن کنجد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ویژگی ها دامنه تغییرات
وزن مخصوص 924/0-902/0
ضریب شکست نور در 25 درجه سانتی گراد 4770/1-4760/1
عدد اسیدی 2/2-0/1
عدد یدی 113-103
عدد صابونی 200-186
در صد اسید های چرب آزاد 3-1
عدد غیر صابونی (درصد) 2-1
دمای دود کردن 165 درجه سانتی گراد

 

روغن کنجد حدود 80 درصد اسیدهای چرب غیر اشباع دارد که عمدتا مشتمل بر اسید اولئیک و اسید لینولئیک می باشد . حدود 20 درصد باقی مانده

مقالات و پایان نامه ارشد

 ترکیبات روغن کنجد از اسید های چرب اشباع مانند اسید استئاریک و اسید پالمیتیک تشکیل می شود . ترکیب اسید های چرب روغن کنجد در جدول شماره 3 آمده است (شکوه فر، 1390).

جدول شماره 1-3- ترکیب اسیدهای چرب روغن کنجد (درصد) :

 

 

 

 

 

 

اسیدهای چرب دامنه تغییرات (درصد)
پالمیتیک 10-8
استئاریک 8-4
اولئیک 48-40
لینولئیک 45-30
آراشیدیک 1-3/0

روغن کنجد مصرف زیادی در تهیه شیرینی و سایر ترکیبات خوراکی دارد . علاوه بر مصرف خوراکی ، از روغن کنجد برای مصارف داروئی ، تهیه عطر (بعنوان ماده تثبیت کننده ،لوازم آرایشی ،حشره کش (سینرژیست)و صنایع صابون سازی استفاده می شود.

1-5- کنجاله و پروتئین کنجد

کنجاله کنجد خوراک با ارزشی برای دام ها است و بعنوان غذای انسان نیز استفاده می شود . کنجاله های نا مرغوب به عنوان کود آلی استفاده می گردد . کنجاله های کنجد دارای 45-40 درصد پروتئین و 8-6 درصد فیبر است . کنجاله حاصل از استخراج روغن با حلال های شیمیائی حدود 55 درصد پروتئین دارند (بی نام، 1387) .

ترکیبات کنجاله کنجد در جدول شماره 2-4 آمده است.

جدول شماره 1-4- ترکیبات کنجاله کنجد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کنجاله حاصل از استخراج شیمیائی ترکیبات (درصد)
دانه پوست کنده دانه کامل
8/8 6/8 آب
1/1 8/0 روغن
7/46 6/39 پروتئین
2/5 7/9 خاکستر
2/3 1/6 فیبر خام
5/0 6/3 اسید اگسالیک
5/34 6/31 هیدرات کربن
5/0 1/2 کلسیم
2/1 1 فسفر

 

1-6- خواص کیفی روغن کنجد

1 – رنگ روغن کنجد زرد روشن و دارای طعم مطبوع است .

2- وجود ترکیبات غیر صابونی منحصر بفرد در روغن کنجد نظیر سزامول ،سزامین و سزامولین که سزامول و سزامین باعث دوام فوق العاده زیاد روغن کنجد در دمای اتاق و در دمای لازم برای سرخ کردن می شوند (خواص آنتی اکسیدانی )

3- ثبات و پایداری روغن کنجد بعلت وجود مواد ضد اکسیداسیون زیاد و در مجاورت هوا خیلی دیر اکسید می شود .

4- قابلیت هضم روغن کنجد بسیار بالا است و می توان آن را در مصارف سرخ کردنی و مخلوط با روغن های دیگر بعنوان روغن سالاد بکار برد .

5- بیش از 80 درصد اسیدهای چرب روغن کنجد اشباع نشده و 15-11 درصد آن اسیدهای چرب اشباع شده می باشد.

 

1-7- خواص داروئی روغن کنجد

1- روغن کنجد بطور طبیعی یک ترکیب ضد باکتری است و باعث از بین رفتن باکتری های پوست نظیر استافیلوکوکوس و استرپتوکوکوس می شود .

2- روغن کنجد یک ماده ضد ویروس است و از زمان های قدیم بعنوان یک مرهم آرامش بخش و ضد التهاب از آن استفاده می شود .

3- روغن کنجد می تواند در درمان چندین بیماری مزمن همچون هپاتیت ،دیابت و میگرن موثر واقع شود .

4- روغن کنجد باعث کنترل رشد سلولی شده و از رشد بی رویه و تبدیل شدن به سلولهای سرطانی جلوگیری بعمل می آورد .

5- روغن کنجد بعلت وجود اسیدهای چرب غیر اشباع و سزامین در کاهش فشار خون موثر است .

6- روغن کنجد علاوه بر نرم و شاداب کردن پوست به مفاصل کمک می کند تا خاصیت انعطاف پذیری خود را حفظ کنند.

7- کاهش 85 درصدی باکتری های مولد ژنژویت در افرادی که دهان خود را با روغن کنجد شستشو می دهند .

8- روغن کنجد یک محافظت کننده طبیعی در برابر اشعه ماوراء بنفش است .

9-روغن کنجد باعث کشته شدن شپش موی سر کودکان میگردد .

10- روغن کنجد بعنوان قطره بینی باعث درمان سینوزیت می گردد .

11- مولکولهای این روغن سطح کلسترول خوب خون را حفظ کرده و کلسترول بد خون را کاهش می دهد .

12- روغن کنجد یک آنتی اکسیدان قوی است که می تواند در بافتهای زیرین پوست باعث بی اثر شدن رادیکالهای اکسیژن شود .

13- استفاده از روغن کنجد در کنترل شوره سر موثر است و …

موارد مصرف دانه ،روغن و کنجاله کنجد

1- دانه کنجد خام و بو داده، در نانوائیها و قنادیها بصورت مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.

2- کنجد پوست گیری شده برای تهیه ارده، حلوا ارده و انواع شیرینی کاربرد دارد.

3- روغن کنجد مطبوع بوده و بصورت سالاد و مارگارین مصرف می شود.

4- در طب و دارو سازی از روغن کنجد استفاده می شود.

5- در صنعت برای وسایل آرایشی ،صابون و شامپوو همچنین مواد حشره کش و …

6- در تهیه کاغذ کاربن و نوار ماشین تحریر

7- کنجاله کنجد دارای پروتئین ،کلسیم و فسفر است و در غذای دام و طیور استفاده می شود.

8- کنجاله کنجد در تغذیه گاوهای شیری باعث مرغوبیت، کیفیت شیر و کره می گردد.

9- کنجاله روغن کشی شده بدلیل دارا بودن پروتئین قابل ملاحظه (29-25 درصد) با ضریب بالای قابلیت جذب می توان در صنایع مربوطه و در صنایع پروتئینی تغذیه انسانی و همچنین از پروتئین کنجاله برای غنی کردن آرد خبازی و ماکارونی جهت افزایش قدرت ماندگاری و نیز ارزش غذایی کمک گرفت .

10-کنجاله کنجد در بعضی از کشورها بدلیل داشتن فسفر و کلسیم بعنوان کود مورد استفاده قرار می گیرد و …

1-8- سطح کشت ،تولید و عملکرد کنجد در جهان

سطح زیر کشت کنجد در جهان در سال 2005 بر اساس آمار  FAO ،609/544/7 هکتار ،متوسط عملکرد 441 کیلو گرم در هکتار و تولید دانه 679/325/3 تن بوده است . در این سال از بین کشورهای تولید کننده کنجد ،هند با سطح 000/850/1 هکتار و تولید 000/680 تن بالاترین سطح و میزان تولید را به خود اختصاص داده است . در این سال شش کشور صاحب مقام از نظر تولید کنجد بشرح جدول ذیل می باشد.

جدول شماره 1-5- تولید کنجد در شش کشور صاحب مقام در جهان در سال 2010 میلادی

 

 

 

 

 

 

 

تولید (تن) کشور
000/680 هند
458/654 چین
000/550 میانمار
000/300 سودان
000/110 اوگاندا
642/61 اتیوپی

مطابق جدول شماره 6 ،در سال 2010 میلادی ،در میان 10 کشور عمده تولید کننده کنجد در جهان کشور میانمار  با تولید 000/720 تن در رتبه اول تولید قرار دارد .کشور هند با تولید 000/620 تن در رتبه دوم و چین با تولید 000/590 تن در رده سوم قرار دارد . متوسط عملکرد کنجد در جهان در این سال 490 کیلو گرم در هکتار بوده است (فائو، 2011).

جدول شماره 1 -6 کشور عمده تولید کننده کنجد در جهان در سال 2010 میلادی

منبع : FAO

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]




2-1- بیان مسأله

با توجه به اینكه مردم به طور روزافزون با فرهنگ بیمه ای آشنا می‌شوند و از طرفی خبر حوادث فراوان كه به طور روزمره در نقاط مختلف كشور به گوششان می رسد موجبات تمایل آنها را به اخذ پوشش بیمه ای فراهم می نماید. در نتیجه به طور روزمره به حجم كارهای بیمه ایران افزوده می شود. و از طرفی به علت دولتی بودن مجوز برای استخدام نیروهای جدید وجود ندارد. بدین ترتیب روز به روز نیروهای موجود در شركت با حجم بیشتری از كار روبرو می شوند و در نتیجه بتدریج خسته و فرسوده می شوند. به علت دولتی بودن مجوز پرداخت دستمزد و ایجاد رفاه بیشتر را نیز ندارد و در نتیجه بی انگیزگی كاركنان بیشتر می شود و نمی توانند خدمات با كیفیت به مشتریان خود عرضه كنند. كارمندانی كه دارای شرایط فوق باشند. در برخورد با ارباب رجوع خوشرو و با انگیزه نمی باشند.

بدین ترتیب در زمان بروز خسارت نیز پذیرای مشتری نبوده و عدم پاسخگوئی و یا جواب نامعتبر موجب رفت و آمدهای مكرر مشتریان را فراهم نموده و در نتیجه حتی اگر خسارت نیز پرداخت شود موجب رضایتمندی مشتری نخواهد شد.

همانطور كه می دانیم اگر مشتری در یک رشته بیمه ای از بیمه گر خود ناراضی شود. كل پرتفوی خود را به سایر شركتهای بیمه منتقل خواهد نمود. در نتیجه چنانچه مشتری كه درواقع عامل بقای شركتهای بیمه هستند از آنها رویگردان شوند. زمینه را جهت اضمحلال و نابودی آنها فراهم میگرداند.

3-1- هدف

1-3-1- الف  هدف اصلی:

ارزیابی كیفیت خدمات ارائه شده توسط شركت سهامی بیمه ایران – شعبه مطهری از دیدگاه مشتریان.

1-3-1- ب  اهداف فرعی:

آشنایی با تاریخچه صنعت بیمه در جهان

آشنایی با تاریخچه صنعت بیمه در ایران

آشنایی با ساختار شركت سهامی بیمه ایران

بررسی مدل های ارزیابی كفیت خدمات

انتخاب مدل و شاخصهای مرتبط

آگاهی شركت بیمه ایران از نواقص خدمات ارائه شده و اقدام درجهت رفع آن

شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر كیفیت خدمات از دیدگاه مشتریان.

مقالات و پایان نامه ارشد

 

1-3-1- پ  هدف كاربردی:

استفاده از نتایج تحقیق در رابطه با عوامل موثر بر كیفیت خدمات در سایر شركتهای بیمه دولتی و خصوصی.

4-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

بیمه ایران قدیمیترین و با سابقه‌ترین شركت بیمه در ایران است. با توجه به پیدایش شركتهای بیمه خصوصی و افزایش رقابت بین شركتهای بیمه و خارج شدن بازار تقریباً انحصاری بیمه از دست شركتهای بیمه دولتی و در رأس آن شركت بیمه ایران ، افزایش كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران برای بقا در صحنة رقابت ضروری است. چون همانطور كه می دانیم رابطه مستقیم بین كیفیت خدمات و موفقیتهای سازمانی وجود دارد.

5-1- سؤالات تحقیق

1-5-1- سوال اصلی تحقیق: ارزیابی كیفیت خدمات بیمه ایران – شعبه مطهری از دیدگاه مشتریان چگونه است؟

2-5-1- سوالات فرعی تحقیق:

– آیا ملموسها بر كیفیت خدمات تأثیر دارد؟

– آیا میزان اعتماد بر كیفیت خدمات تأثیر دارد؟

– آیا میزان پاسخگویی بر كیفیت خدمات تأثیر دارد؟

– آیا اطمینان بر كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران تأثیر دارد؟

– آیا دلسوزی بر كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران تأثیر دارد؟

6-1- فرضیه های تحقیق

– بین ملموسها و كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران رابطه وجود دارد.

– بین اعتماد و كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران رابطه وجود دارد.

– بین پاسخگوئی و كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران رابطه وجود دارد.

– بین اطمینان و كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران رابطه وجود دارد.

– بین دلسوزی و كیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه ایران رابطه وجود دارد.

7-1- متغیرهای تحقیق:

– ملموسها

– اعتماد

– پاسخگوئی

– اطمینان

– دلسوزی

 

8-1- واژگان تخصصی:

مشتری : شخصی حقیقی یا حقوقی كه به نوعی با سازمان ارتباط دارد. و از كالا و خدمات آن بهره مند می گردد. در این تحقیق مشتریان بیمه ایران – شعبه مطهری مورد نظر می باشند.

كیفیت: كیفیت كالا، توانایی و قابلیت كالا در انجام وظایف محوله را نشان می دهد.

كیفیت ویژگی هایی نظیر دوام ، قابلیت اعتماد، دقت، سهولت استفاده، تغییرپذیری آسان و سایر صفات ارزشمند را در برمی گیرد. (الوانی، 1382)

بیمه: مادة 1 قانون بیمه مصوب 7/2/1316 قرارداد بیمه را این گونه تعریف میكند: بیمه عقدی است كه به موجب آن یک طرف تعهد می كند و در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده بر او را جبران كند یا وجه معینی را بپردازند. (نعامی، 1384)

 

9-1- محدودیتهای تحقیق

1- عدم همكاری مطلوب پرسنل بیمه ایران در توزیع پرسشنامه‌ها میان مشتریان.

2- عدم تمایل اغلب مشتریان به تكمیل با حوصله و دقیق پرسشنامه‌های توزیع شده.

 

1-2- پیشینه

1-1-2- واژة بیمه:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم