چکیده

مقوله‌ی واقعیت و واقع‌گرایی در هنر از پیچیده­ترین مفاهیمی‌ است که همیشه تعاریف و برداشت‌های بسیاری داشته. در طول تاریخ نقاشی ایرانی، همگام با ادبیات ، نوعی فضای تغزلی و شاعرانه و توصیفات مثالی و آرمانی بر تصاویر حکم‌فرما بوده و در طی زمین، تغییرات مختصری در چارچوب ساختار سنت نگارگری دیده می‌شود. بیشتر پژوهش‌های پیشین، گرایش به‌این‌ترتیب و پرداختن به کار و فعالیت روزمره را صرفاً در مورد مکتب هرات مطرح کرده‌اند و اشاره­ای کامل به آثار مکتب قزوین به‌عنوان سبکی متمایز و مستقل به چشم نمی‌خورد. در این پژوهش سعی شده است که مشخصات به چگونگی واقع‌گرایی در آثار مکتب نگارگری قزوین پرداخته و ریشه­ها و زمینه ­های آن موردبررسی قرار گیرد، برای دستیابی به این هدف روش توصیفی- تحلیلی مورداستفاده و منابع کتابخانه‌ای و تصویری مدنظر قرارگرفته است. درنتیجه این پژوهش مشخص می‌­شود که واقع‌گرایی موجود در مکتب نگارگری قزوین، با نمونه­های پیشین متفاوت بوده است و با وضوح بیشتری شکل عامیانه و مردمی‌­تری از خود نشان می‌­دهد. همچنین مشخص می‌­گردد که شرایط فرهنگی، سیاسی و تاریخی حاکم بر قزوین آن زمین دخالت مستقیم بر ایجاد این نوع از واقع‌گرایی در آثار داشته است.

کلیدواژه‌ها: زندگی روزمره، عامیانه، قزوین، نگارگری، واقع‌گرایی

 

فهرست مطالب

عنوان              صفحه

مقدمه

فصل اول         

1 واقعیت و واقع‌گرایی.. 1

1-1 تعاریف.. 1

1-2 زمینه و واقعیت.. 2

3-1    جایگاه اجتماعی هنرمند در جامعه  ……5

1-4 فرهنگ خواص، در برابر فرهنگ عوام. 12

1-5 حامیان هنری و عرضه و فروش آثار هنری.. 13

فصل دوم

2 واقع‌گرایی در ادبیات و هنر اروپا 17

2-1 فلوبر و رئالیسم.. 19

2-2 ادبیات کلاسیک یا رسمی‌، در مقابل ادبیات عامیانه یا کارناوالی.. 20

2-3 قهرمانان و موضوع اثر رئالیستی.. 21

2-4 صحنه‌سازی در رئالیسم و رمانتیسم. 22

2-5 تنوع مفهوم واقعیت در نقاشی.. 22

2-6 نقاشان واقع‌گرا 24

فصل سوم

3 واقع‌گرایی در ادبیات و هنر ایران.. 26

3-1 ادبیات و نگارگری.. 26

3-2 زمینه تاریخی ادبیات.. 29

3-3 سیر واقع‌گرایی در نقاشی ایرانی و نمونه‌های  آن. 32

3-3-1واقع‌گرایی در هرات.. 33

3-3-2واقع‌گرایی در تبریز. 33

3-3-3واقع‌گرایی در بخارا 41

فصل چهارم

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

4 بررسی واقع‌گرایی در نگارگری مکتب قزوین.. 45

4-1 زمینه‌های تاریخی و سیاسی دربار و حامیان هنر در مکتب قزوین.. 45

4-2 زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی.. 50

4-3 ویژگی سبک‌شناسی نگارگری مکتب قزوین.. 52

4-4 واقع‌گرایی درآثار شیوه‌ی قزوین.. 53

4-5 تجزیه تحلیل واقع‌گرایی در آثار مکتب قزوین.. 62

4-6 نتیجه. 64

مقدمه

علی‌رغم وجود مضامین و فضای افسانه‌ای و تخیلی حاکم بر سنت نگارگری ایرانی، نگارگری در مکتب قزوین هر چه بیشتر از این فضای آرمانی  و مثالی سابق سنت پیشین درباری دور شده و حتی بیش از واقع‌گرایی موجود در هرات به مضامین عادی زندگی روزمره مردم، روستاییان و افراد عادی تمرکز کرده و نزدیک شد.

این پژوهش سعی بر بازگشایی این موضوع در مکتب قزوین دارد. واقعیت و واقع‌گرایی مقوله بسیار پیچیده‌ای است که بحث‌های زیادی پیرامون آن مطرح‌شده است. بنابراین در فصل اول به تعاریف این موضوع و آرای متفکران پیرامون آن می‌پردازیم. در تعریف کلی واقع‌گرایی عموما به معنای انعکاس محیط واقعی و عینی و توجه به نمایش جزئیات آن به‌دوراز خیال‌پردازی و آرمان‌گرایی است. که به ثبت وقایع عادی و واقعی زندگی روزمره، انسان‌های عادی و مضامین مربوط به کار وزندگی می‌پردازد. پس در این ‌بین رابطه‌ی هنرمند و زمینه‌ای که او در آن به ثبت وقایع می‌پردازد، اهمیت زیادی پیدا می‌کند که حتی این موضوع تحت عنوان مکتب فکری خاصی در اروپا مورد بحث قرارگرفته است. بنابراین در این فصل اشاره‌ای مختصر به آن و آرای بزرگان در این رابطه ‌داریم و برای شناخت این مقوله، زمینه اثر هنری، جایگاه اجتماعی هنرمند در جامعه، حامیان هنری، فرهنگ خاص و عوام در جامعه، مورد بررسی قرار می‌گیرد. چون خاستگاه اصلی این مقوله در اروپا بوده در فصل بعد به بررسی واقع‌گرایی در هنر و ادبیات اروپا پرداخته شد و طی آن ادبیات رسمی‌ و تقابل آن با ادبیات عامیانه و کارناوالی، چگونگی قهرمان سازی و موضوعات اثر واقع‌گرایانه، صحنه‌سازی در آثار رئالیسم و رمانتیسم، تنوع و چگونگی مفهوم واقع‌گرایی در نقاشی، و همچنین نقاشان واقع‌گرا پرداخته می‌شود. در فصل بعد، وارد موضوع واقع‌گرایی در ادبیات و هنر ایران می‌شویم، که رابطه ادبیات و نگارگری ، زمینه‌ی تاریخی ادبیات، فرهنگ رسمی‌ و عامه، و سیر واقع‌گرایی در تاریخ نگارگری ایرانی پرداخته می‌شود. در فصل بعد واقع‌گرایی در مکتب نگارگری قزوین موردمطالعه قرار می‌گیرد، که در به آن به بررسی زمینه تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قزوین صفوی و حامیان هنری آن زمان، ویژگی مکتب قزوین، آثار شیوه‌ی قزوین، تجزیه تحلیل واقع‌گرایی و چگونگی آن در نگاره‌های قزوین پرداخته می‌شود.

کلیات تحقیق

نگارگری در مکتب قزوین از فضای محافظه‌کارانه‌ی مثالی، اسطوره‌ای، آرمانی و درباری سابق سنت نگارگری ایرانی، فاصله گرفت و هرچه بیشتر مردمی و به مضامین عرفانی، اخلاقی و وقایع عادی روزمره و فرهنگ‌عامه و روستاییان و افراد عادی جامعه پرداخت. بنابراین از شاخص‌ترین ویژگی‌های نگارگری در مکتب قزوین، واقع‌گرایی است. پیش‌ازاین در مکتب هرات نوعی فضای واقع‌گرایی در آثار وجود داشت، این شیوه پرداخت در بخشی از آثار مکتب تبریز تخیلی‌تر و در قزوین دوباره با رویکرد جدیدی ( واقع‌گرایانه‌تر و مردمی‌تر) پیداشده بود. که در پژوهش‌های پیشین مرتبط با این موضوع فقط به آن اشاره‌ای گذرا شده، و تحلیل جدی روی آن نشده است. در این نگاره‌ها تصاویر سالخوردگان و میان‌سالی با نوعی رئالیسم متمایل به کاریکاتور پرداخته ‌شده است. یکی از ویژگی‌های قابل‌توجه مکتب قزوین تولید پیکره‌های تک‌برگی یا یکه صورت‌ها به‌صورت نگاره و طراحی بود که در این تک‌چهره‌ها نیز زمینه‌ای از مناظر طبیعی وزندگی روزمره ثبت می‌شد. این نوع نگارگری  از قرار معلوم فعالیت مستقل‌اند هنرمند در جامعه و در بین مردم بود که برای اولین بار شکلی مستقل از دربار و سلایق آن به سنت نگارگری وارد کرد. این جریان از زمانی شروع شد که دربار دست از حمایت هنر برداشت. و از طرفی با رواج و رونق بازرگانی و توسعه و گسترش زندگی شهری طبقه متوسط غیر درباری کارگاه‌های مستقل شهری دایر کرده و به حمایت هنر پرداختند. بنابراین هنر نگارگری در بین مردم رواج یافت و باسلیقه و ذوق عامه مردم یا اشراف و اعیان خارج از دربار سازگاری یافت. از دیدگاه جامعه‌شناسی، هنر در تعامل مستقیم با بستر جامعه و گفتگوهای اجتماعی ایجاد می‌شود و وقایع عادی زندگی روزمره و سنت‌های مردمی‌ بر آن تأثیر مستقیم دارد.  هنر در مکتب قزوین هر چه بیشتر با بطن زندگی و سنت‌های مردم عادی پیوند دوباره یافت و ساختار تازه‌ای پیدا کرد که بعدها منجر به شکل‌گیری مکتب اصفهان و تحولی اساسی درروند نقاشی ایران شد . که این نشان از اهمیت ویژه‌ی این آثار دارد که در پژوهش‌ها مغفول مانده است. با ایجاد کارگاه‌های نگارگری شهری مستقل از دربار که هنر را هر چه بیشتر به سمت سلایق مردمی‌ نزدیک‌تر می‌کرد. پرداخت نوعی واقع‌گرایی در آثار ظهور پیدا کرد که جدا از واقع‌گرایی بهزاد، به ‌نوعی با عامه مردم بیشتر عجین بود. غفلت و عدم توجه به این ویژگی در این دوره منجر به عدم درک کافی آثار و چگونگی این ساختار و فضای منحصربه‌فرد در تاریخ نگارگری ایران می‌شود. در پژوهش‌های پیشین به این مقوله‌ی مهم توجه لازم به عمل نیامده و با این رویکرد به این امر پرداخته نشده و این می‌تواند در جهت پرداخت بیشتر به سبک‌شناسی این آثار باشد

مسائل و پرسش‌های پژوهش:

  • انعکاس واقع‌گرایی در آثار مکتب قزوین چگونه است؟
  • چرا در مکتب قزوین گرایش به‌این‌ترتیب ایجادشده است؟
  • شرایط اجتماعی جامعه ایران در قزوین دوره صفوی چگونه بوده است؟
  • فضای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در ایجاد این فضای واقع‌گرایانه در نگاره‌های مکتب قزوین چه نقشی داشته است؟
  • این نوع واقع‌گرایی چه ویژگی‌هایی دارد و وجه تمایز آن چیست؟

فرضیه‌ها:

  • شرایط فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی در قزوین صفوی به‌گونه‌ای بوده است که باعث شد با عدم‌حمایت دربار از نگارگران، قشر متوسطی از جامعه مستقل از دربار، از جنس مردم عادی، که به قدرت اقتصادی نسبی رسیده بودند، به حمایت از هنر نگارگری بپردازند.
  • حمایت غیر درباری از هنر در آن زمین منجر به استقلال فضای نگارگری از هنر درباری و مردمی‌تر شدن آن و شکل‌گیری نوعی واقع‌گرایی در آثار مکتب قزوین شد.
  • در تصاویر آثار نگارگری مکتب قزوین در مضامین، شاهد توجه ویژه به زندگی و وقایع عادی روزمره، افراد عادی جامعه و روستائیان و حتی سادگی در رنگ و فرم و ترکیب‌بندی، تعدد عناصر و پرداخت واقع‌گرایانه‌تر در آن‌ ها هستیم، که این به‌گونه‌ای شاخص و به‌دوراز فضای مثالی و آرمانی حاکم بر نگارگری ایرانی است.

اهداف تحقیق:

  • بررسی واقع‌گرایی در مکتب نگارگری قزوین و وجه تمایز آن.
  • چگونگی گرایش به‌این‌ترتیب در مکتب قزوین.
  • توصیف و تحلیل رابطه زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و گرایش به‌این‌ترتیب در قزوین
  • توجه به فضا و سبک‌شناسی خاص این آثار در نگارگری ایران و شناخت و درک بهتر این آثار که در این دوره هر چه بیشتر روح زمانه در آن جریان دارد.

پیشینه تحقیق:

ازجمله پژوهش‌های انجام‌شده در این زمینه:

اشاره مختصری در مورد چگونگی نگارگری مکتب قزوین در برخی از کتاب‌های عنوان‌شده در منابع وجود دارد و همچنین:

بررسی رویکرد واقع‌گرایی در مکتب دوره صفویه/‌هادی یادگاری/ استاد راهنما: محسن میراثی/ دانشگاه تربیت مدرس/ تیر 89:

این پژوهشگر عنوان کرده است که در هنر نگارگری ایرانی توجه هنرمند همواره معطوف به عالم مثال بوده است. این گرایش در دوره صفویه کم‌رنگ‌تر شد و همین امر یکی از عواملی بود که نگارگری را به زندگی روزمره و انعکاس واقعیات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...