چکیده
بشر از ابتدای ظهور و حضورش بر روی کره خاکی معتقد به حضور و دخالت موجودات فوق طبیعی و عناصر نمادین و رمزگونه در زندگی خویش و دیگر موجودات بوده است، هرچه به گذشته بر می گردیم این طرز تلقی و برداشت پررنگ و عمیق تر بوده است، انسان در روزگاران کهن معتقد بوده است که در مسیر زندگی او موجودات فراوانی می توانند سرنوشت و نحوه ی زندگانی او را دگرگون نمایند این موجودات و نمادها همواره در دو دسته و قالب نیروهای خیر و شر دسته بندی می شده اند و گاه گاه با حضور در زندگی انسان یا به او خیر و نفعی می رسانده اند یا اینکه سختی ها و دشواری هایی را برای او فراهم می آورده اند.
امور رمزی و رمز آمیز و موجودات فوق طبیعی به وفور در دو اثر مورد بحث (شاهنامه فردوسی و هفت پیکر نظامی) یافت می شود و به نوعی می توان گفت که بازتاب هنری باورها و اعتقادات گذشتگان و تاثیرات این باورها بر زندگی آنان در ادوار گذشته است.
در این رساله تلاش بر آن خواهد بود تا ضمن معرفی برخی از موجودات فوق طبیعی و رمز گونه در این دو اثر، جایگاه و تاثیر آنها را بر زندگی مردمان و شخصیتهای شاهنامه و هفت پیکر را نیز مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
کلید واژه ها : فوق طبیعی، نماد، رمز، شاهنامه، هفت پیکر
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1) مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………… 2
1-2) بیان مسئله ……………………………………………………………………………………………………………….. 4
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق ………………………………………………………………………………………….. 4
1-4) اهداف تحقیق …………………………………………………………………………………………………………… 5
1-5) فرضیهها یا پرسش های تحقیق …………………………………………………………………………………… 5
فصل دوم : پیشینه تحقیق
2-1) پیشینه تحقیق …………………………………………………………………………………………………………… 7
فصل سوم : روش تحقیق
3-1) روش تحقیق ………………………………………………………………………………………………………….. 10
3-2) روش و ابزار گردآوری اطلاعات ………………………………………………………………………………. 10
3-3) محدودیت های تحقیق ……………………………………………………………………………………………. 10
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات
بخش اول ………………………………………………………………………………………………………………………. 12
4-1) زندگی نامه فردوسی و معرفی شاهنامه ………………………………………………………………………. 12
4-2) زندگی نامه و معرفی آثار نظامی گنجوی ……………………………………………………………………. 20
4-3) نام و توضیح برخی از عناصر فوق طبیعی، خیالی و افسانه ای در فرهنگ ایرانی……………………………………………………………………………………………………………………………… 27
بخش دوم ………………………………………………………………………………………………………………………. 35
الف |
4-4) عناصر فوق طبیعی در شاهنامه فردوسی …………………………………………………………………….. 36
4-4-1) مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………….. 36
4-4-2) عنصر تجلی رنگها در شاهنامه ……………………………………………………………………………… 36
4-4-3) تجلی رنگهای گوناگون شاهنامه …………………………………………………………………………… 37
4-4-4) نمادینگی عنصر چهارگانه (آب، آتش، باد، خاک) ……………………………………………………. 43
4-4-5) نمادینگی عنصر درخت ……………………………………………………………………………………….. 50
4-4-6) تقدس و پرستش درخت در شاهنامه …………………………………………………………………….. 52
ا4-4-7) تبار درختی در شاهنامه ………………………………………………………………………………………. 53
4-4-8) هوم ………………………………………………………………………………………………………………….. 56
4-4-9) کرم هفتواد …………………………………………………………………………………………………………. 60
4-4-10) ضحاک ……………………………………………………………………………………………………………. 67
4-4-11) اژدها ……………………………………………………………………………………………………………….. 69
4-4-12) دیوان و ویژگی های ظاهری آنها در شاهنامه ………………………………………………………… 71
4-4-13) رخش ……………………………………………………………………………………………………………… 74
4-4-14) سیمرغ …………………………………………………………………………………………………………….. 82
4-5) عناصر فوق طبیعی در هفت پیکر نظامی …………………………………………………………………….. 86
4-5-1) مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………….. 86
4-5-2) چهره افسانه ای بهرام در هفت پیکر ……………………………………………………………………… 86
4-5-3) نمادشناسی عدد هفت در هفت پیکر ……………………………………………………………………… 89
4-5-4) تجلی رنگ در هفت پیکر …………………………………………………………………………………….. 91
4-5-5) نمادشناسی غار در هفت پیکر …………………………………………………………………………….. 101
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
ب |
5-1) نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………….. 106
5-2) پیشنهادات …………………………………………………………………………………………………………… 109
5-3) بیان محدودیت ها …………………………………………………………………………………………………. 110
پ |
منابع ……………………………………………………………………………………………………………………………. 111
مقدمه
«انسان برای انتقال افکار ، عقاید و ذهنیات خود از گفتار یا نوشتار استفاده می کند . این زبان سرشار از اشارات و نشانه هایی است که به خودی خود معنایی ندارند، اما به دلیل کاربرد فراگیرشان دارای معنا هستند و یا اینکه انسان به ظن خود به آنها مفهومی بخشیده است .ولی هیچ کدام از این ها نماد نیستند، بلکه فقط تداعی کننده نشانه اشیاء هستند.» (یونگ،16:1377)
«آنچه ما نماد می نامیم یک اصطلاح است؛ یک نام یا نمایه ای است که افزون بر معنای قراردادی و آشکار روزمرهی خود ، دارای معانی متناقضی نیز هست. نماد شامل چیزی گنگ،ناشناخته یا پنهان از ما است. اما دست یابی به حقیقت نیاز به بحث دارد؛ بنابراین یک کلمه یا نمایه هنگامی نمادین می شود که چیزی بیش از مفهوم آشکار خود داشته باشد . این کلمه یا نمایه جنبه ناخودآگاه گسترده تری دارد که هرگز نه می تواند به گونه ای دقیق مشخص گردد و نه به طور کامل توضیح داده شود.» (همان :17)
قبل از بیان هر بحثی باید دقت داشت که نماد حتماً یک شکل نیست؛ بلکه نماد ممکن است مفهوم، رنگ، مراسم، روزی مهم، مکانی تاریخی، وِرد، عدد، رمز، پرچم و یا شعار باشد. امروزه بیشتر به تصاویر و اشکال معنادار نماد گفته میشود و این استعمال به خاطر کاربرد زیاد تصاویر و شکلها در نمادسازی است در گذشته مردم برای عینیت بخشیدن به مسائل ماورائی و فوق طبیعی که پیش رو داشتند و به نوعی از دسترس آنها به دور بوده است معمولا از مواردی مشابه یا از نمادها استفاده می کردند و همین کار سبب می شد که درک بهتری از آنها داشته باشند.
بر این اساس انسان در دوره گذشته از طریق خیال پردازی ، به سیر و سفر در اندیشه خود می پردازد و هر غیر ممکن در عالَم واقع را به صورت ممکن در تخیلاتش مشاهده می کند. انسان برای بیان تخیلات و احساسات و تجربیات درونی خود به زبان نیاز دارد، البته باید گفت که به زبان رمز گونه و نمادین نیازمند است ، تا بتواند آنچه را که به صورت حسی تجربه کرده است را در دنیای عینی و تجربی بیان کند. بنابراین برای درک و فهم تخیلات و اساطیر، به زبانِ نمادین نیاز است.
با توجه به مواردی که بیان شد عناصر رمزگونه و موارد نمادین می تواند چندین معنا را در بر داشته باشد بنابراین ، اولین و سطحی ترین تفسیر ، کامل ترین تفسیر نیست بلکه برخلاف زبان روزمره مردم می تواند سطح های مختلفی از معانی را در خود به صورت پنهانی داشته باشد.
مردم در کاربرد عناصر رمزگونه و فوق طبیعی و همچنین نمادها، گاهی به غلو و در نهایت به نوعی بزرگ نمایی می رسیدند و گاهی فقط در پی عظمت و بزرگی چیزی برمی آمدند ولی در نهایت آن موضوع به شکل خاصی در بین مردم نهادینه می شد در نتیجه به این نکته می رسیم که ادبیات چیزی جز نماد نیست، نمادگرایی در طول حیات بشر ثابت کرده است که بیشترین تأثیر را در انتقال و جایگزینی آن در ذهن مخاطبان داشته است.
با توجه به بیان مفاهیمی که در باره عناصر رمزگونه و نماد گفته شد می توان اظهار داشت که نماد آشکار کنندهی مفاهیم فرهنگی و تاریخی است و از طریق آن می توان افکار و فرهنگ و نگرش گذشتگان را دریافت کرد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه ی پر گهر خود و همچنین نظامی گنجوی در تمامی آثار خود (خوصوصاً هفت پیکر گرانبار خود) با زیرکی و هنرمندی خاصی از این عناصر رمزگونه و فوق طبیعی و همچنین نمادها به نحو شایسته ای بهره گرفته اند البته با توجه با جامعیت و زیبایی خاصی که در شاهنامه وجود دارد این اثر برتری قابل لمس تری نسبت به سایر آثار دارد.
متأسّفانه در گذشته جز در مواردی معدود و جزئی، به این موضوع پرداخته نشده است، امّا آنچه مورد نظر من بوده است این است که با بهره گرفتن از عناصر رمزگونه و فوق طبیعی موجود در این دو اثر، به لایه های پنهان و مخفی آنها
[یکشنبه 1399-09-30] [ 02:33:00 ب.ظ ]
|