پایان نامه : بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی دانشجویان متاهل |
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی دانشجویان متاهل دانشگاه هرمزگان بوده است. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به آزمون فرض ها از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت، آزمون دلبستگی بزرگسالان کولینز ورید و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ استفاده شد. به این صورت که بعد از انتخاب نمونه مورد نظر از جامعه آماری مورد مطالعه که شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه هرمزگان بودند، پرسشنامه ها به تعداد مورد نظر تکثیر و با مراجعه حضوری به هر یک از بخش های مربوطه در اختیار پاسخگویان مطالعه قرار گرفت. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعیین شده است و در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. بعد از جمع آوری اطلاعات، داده ها با نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت. سپس در بخش استنباطی با بهره گرفتن از آزمون همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون فرضیات پژوهش آزمون شدند. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی و عزت نفس زوجین با رضایت زناشویی زوجین رابطه معنی دار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی زوجین رابطه معنی دار دارد، اما بین سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با رضایت زناشویی رابطه معنی دار وجود ندارد.
کلمات کلیدی: سبک های دلبستگی، عزت نفس، رضایت زناشویی
فهرست
عنوان
فصل اول (موضوع تحقیق)
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسأله
اهداف پژوهش
سوالات تحقیق
فرضیات پژوهش
قلمرو تحقیق
تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم کلیدی
فصل دوم (پیشینه تحقیق)
مقدمه
رضایت زناشویی
سبک های دلبستگی
ویژگی های دلبستگی ایمن
ویژگی های دلبستگی دو سو گرا
ویژگی های دلبستگی اجتنابی
عزت نفس
مطالعات خارجی
مطالعات داخلی
مدل مفهومی تحقیق
فصل سوم (روش تحقیق) |
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت
آزمون دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید
پرسش نامه رضایت مندی زناشویی انریچ
اعتبار(روایی) پرسش نامه ها
پایایی پرسش نامه ها
نحوه نمره دهی به پرسش نامه
فصل چهارم (تجزیه و تحلیل داده ها)
مقدمه
فرضیه های اصلی
فرضیه های فرعی
فصل پنجم ( بحث و نتیجه گیری)
مقدمه
خلاصه تحقیق
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های تحقیقپیشنهادات
پیشنهادات برای تحقیقات آتی
منابع و ماخذ فارسی
منابع و ماخذ لاتین
پرسش نامه ها
چکیده انگلیسی
مقدمه
خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که دست کم سه نسل را در بر میگیرد. رابطه ی اعضای این خرده فرهنگ ها رابطه ای عمیق و چند لایه است که عمدتاً بر اساس تاریخچه مشترک، ادراکها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان و اهداف مشترک بنا نهاده شده است. در چنین نظامی، افراد به وسیلهی علایق و دلبستگیهای هیجانی نیرومند، دیرپا و متقابل با یکدیگر پیوند یافتهاند. ممکن است از شدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، اما باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی به بقای خود ادامه خواهند داد (گلدنبرگ[1]، 2003).
رضایت زناشویی، یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد از زندگی زناشویی دارد و آن چه در زندگی خود تجربه می کند. (مادانز[2]، 1981). به زعم وینچ رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است (وینچ[3]، 1974). برخی از صاحب نظران در تعریف رضایت زناشویی، آن را تابع مراحل چرخهی زندگی میدانند. راههای مختلفی برای تعریف رضایت زناشویی وجود دارد و بهترین تعریف را هاکینز ارائه کرده است. او رضایت زناشویی را احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن و شوهر زمانی که همهی جنبههای ازدواج خود را در نظر میگیرند تعریف میکند. رضایت یک متغیر نگرشی است، بنابراین، یک خصوصیت فردی برای زن و شوهر محسوب میشود. طبق تعریف مذکور رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبههای مختلف روابط زناشویی خود دارند (الیس و همکاران[4]، 1996).
عزت نفس عامل مهمی برای پیشرفت و موفقیت افراد در همه کارها و در زندگی زناشویی است و محیط نیز نقش تأثیرگذاری در شکل گیری آن دارد، و رضایت زناشویی حاصله مبادله رفتارهای پاداش بخش است (پوردهقان و همکاران، 1387). نظریههای سبک دلبستگی و تمایز یافتگی، بر روابط اولیه در محیط خانواده تأکید کرده و آن را بر روابط بعدی مؤثر می دانند. آن ها سبک های دلبستگی و تمایز یافتگی را به عنوان عوامل پایدار و چند نسلی تلقی کرده و پیشنهاد میکنند که چگونه خانوادهی مبدأ شخص میتواند بر روابط زناشویی او اثر بگذارد (یانگ و همکاران[5]، 2003).اهمیت شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی میگردند، میتواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ، جامعه باشد. عوامل مختلفی بر استحکام و دوام خانواده تأثیر میگذارند که از جمله ی آنها رضایت بین زوجین است (عطاری و همکاران، 2006).
1-2- بیان مسأله
خانواده، ساختارى است كه عملكرد آن از طریق الگوهاى مراودهاى شكل مىگیرد. خانواده تأثیرگذار خانوادهاى است كه در آن زن و شوهر بارها با همدیگر گفتوگو مىكنند و الگوهاى ارتباطىشان را در این گفتوگوها شكل مىدهند. بنابراین، لزوماً نه خود تعارض، بلكه نوع كنار آمدن با تعارض است كه مىتواند ویرانگر یا سازنده باشد(هونلر و جنکوز[6]، 2005).
است که برای مفهوم سازی و سنجش کیفیت روابط دوگانه به کار می رود. به طوری که کاترل[7] در این زمینه معتقد است ویژگی بارز دلبستگی پیوند عاطفی بین دو فرد است که یک حس ایمنی روان شناختی را رشد می دهد. برک[8] (2001)،دلبستگی را اینگونه تعریف می کند: دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیق که با افراد خاص در زندگی فرد برقرار می کند طوری که باعث می شود وقتی باآن ها تعامل می کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آن هارا درکنار خود داریم احساس آرامش می کنیم (واحدی و مرادی، 1388). |
بالبی[9] (1988)،سه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا را تشخیص دادند. دلبستگی ایمن با ویژگی های ارتباطی مثبت مانند صمیمیت و خرسندی، دلبستگی اجتنابی با سطوح پایین تری از صمیمیت و تعهد و دلبستگی دوسوگرا با شور و هیجان و دل مشغولی در زمینه روابط توأم با خرسندی کم مرتبط است (فینی و نولر[10]، 1990).
عزت نفس عبارت است ازمیزان ارزشی كه فرد برای صفات و ویژگی های شخصی و ذهنی خودقایل است. فردی كه از عزت نفس بالایی برخوردار است خودش را من گونه ای مثبت ارزشیابی كرده و برخورد مناسبی نسبت من نظریات مثبت خود و دیگران دارد. درمقابل فرد با عزت نفس پائین اغلب نوعی نگرش مصنوعی نسبت من دنیا دارد، و در ناامیدی تلاش می كند تا من خود و دیگران نشان دهد كه شخصی لایق است یا منزوی شده و از ارتباط با دیگران اجتناب می كند(پوردهقان و همکاران، 1387).
بر طبق تعریف، رضایت زناشویی حالتی است که طیّ آن زن و شوهراز ازدواج با یکدیگروباهم بودن احساس شادمانی و رضایت دارنداعتقاد براین است که رضایت زناشویی انطباق بین وضعیّت موجود و وضعیت مورد انتظار است. طبق این تعریف رضایت زناشویی زمانی محقق می گردد که وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار فرد منطبق باشد. هم چنین الیس[11] (1989)،بیان می کند که رضایت زناشویی احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسّط زن یا شوهر است هنگامی که همه جنبه های ازدواج شان را در نظر می گیرند (سلیمانیان، 1373).
داویلا و برادبوری[12] (2001)، نشان دادند که درک مثبت از همسران که از ویژگی های افراد با سبک دلبستگی ایمن است رفتارهای حمایتی و رضایتمندی زناشویی در زوجین را پیش بینی می کند.
حال سوال این جاست که سبک های دلبستگی و عزت نفس زوجین چه رابطه ای با رضایت زناشویی دارند؟ کدام یک از سبک های دلبستگی رابطه معنی دار تری با رضایت زناشویی دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و با توجه به اهمیت موضوع و مطالب گفته شده، هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشجوی دانشگاه هرمزگان می باشد.
1-3- اهمیت و ضرورت مسأله
خانواده را موسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است. ازجمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل های سالم وسازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است و داشتن آگاهی از نیازهای زیستی وروانی و شناخت چگونگی ارضاء آن ها و تجهیز شدن به تکنیک های شناخت تمایلات زیستی و روانی ضرورتی انکارناپذیر می باشد. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود ورضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد (عدالتی و ردزوان، 2010).
نتایج این مطالعه می تواند ایده های مثبت برای مشاوران خانواده و نهادهای مشاوره ای در بر داشته باشد. همچنین یافته های مطالعه حاضر می تواند حقایق مهمی را در ارتباط با خانواده ها و روابط زوجین ایفا کند. هم چنین با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن ، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر می رسد. بنابراین در صورت توجه به عوامل موثر بر رضایت زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایتمندی زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی خانواده ها و در کل جامعه کاهش یابد. همچنین با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد.
1-4- اهداف پژوهش
هدف کلی :
هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشگاه هرمزگان می باشد. همچنین این مطالعه اهداف فرعی زیر را دنبال می کند:
– تعیین رابطه سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) با رضایت زناشویی به ترتیب اولویت
-تعیین سهم سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی
-تعیین رابطه عزت نفس با رضایت زناشویی
– مقایسه نتایج با تحقیقات مشابه
اهداف کاربردی :
-تعیین سهم عزت نفس بر رضایت زناشویی
-تعیین سهم عزت نفس وسبک های دلبستگی با رضایت زناشویی
– ارائه راهکارهایی برای زوجین جهت بالا رفتن رضایت زناشویی
1-5- سوالات تحقیق
1- آیا بین سبک دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین رابطه معنی دار وجود دارد؟
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-09-30] [ 04:22:00 ب.ظ ]
|