فصل اول

کلیات تحقیق

عنوان             صفحه

مقدمه: 3

1-1- ب4

7

8

9

9

10

11

11

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه: 14

15

15

17

20

21

2-1-4-2- مدیریت موجودی: 23

25

25

26

29

31

33

38

38

38

40

40

41

42

2-2-9- زنجیره‌ی ارزش پورتر 43

46

در مهندسی ارزش: 47

: 47

48

2-3-4- مدل سازی کارکردها 48

49

) 49

52

55

55

57

60

60

: 60

2-4-3-3- نظریه “باور ساکس”: 61

62

62

65

65

68

69

71

71

72

73

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

75

76

77

81

82

82

82

84

85

فصل سوم

روش تحقیق

97

97

98

3-3- قلمرو تحقیق: 99

99

99

99

100

101

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

103

4-1-1- توجیح اقتصادی پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس: 104

4-1-2-نواحی اصلی پالایشگاه: 105

: 106

4-1-2-2-واحد فرایند: 107

4-1-2-3-واحد فصل مشترک: 108

4-1-2-4-واحد مخازن: 108

4-1-2-5-واحد ساختمانها: 108

4-1-3-واحد های فرایندی پالایشگاه: 108

4-1-3-1- شرح واحد های فرایندی (اصلی و جانبی) پالایشگاه: 109

پالایشگاه: 110

: 113

113

114

4-3- نتایج 117

فصل پنجم

نتیجه گیری و پیشنهاد ها

123

123

123

124

126

127

139

139

141

چکیده

امروزه توجه به موضوع زنجیره تأمین و مدیریت آن، در عصر جهانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و اغلب شرکت ها با توجه به رقابت سنگینی که میان آنها وجود دارد دریافتند بخش خرید آنها می تواند در بازدهی و افزایش کارایی شرکتشان اثر بخشی موثری داشته باشد. اگرچه تاکنون روش های بسیاری در زمینه بهره وری زنجیره تأمین مطرح شده است اما هیچکدام منجر به خلق ارزش در زنجیره تأمین نشده است و بسیاری از پروژه ها پس از پایان به ارزش از پیش تعیین شده دست نیافته اند بنابراین شرکت ها می بایست برای رسیدن به بهره وری مناسب در زنجیره تأمین خود به خلق ارزش در زنجیره تأمین بپردازند؛ بنابراین یکی از جدید ترین و مهمترین این روش ها استفاده از تکنیک FAST یا همان تحلیل کارکرد که به عنوان قلب مهندسی ارزش معرفی می گردد زیرا که این روش می تواند خلأ موجود در سایر روش ها را تحت پوشش دهد و منجر به خلق ارزش شود؛ بنابراین برای اثبات این موضوع به یک تحقیق کاربردی و مطالعه موردی در زمینه پروژه ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس پرداخته ایم و در بررسی این پالایشگاه خواهیم دید که با حذف کارکرد های غیر ارزش آفرین و اولویت بندی زنجیره تأمین که از طریق نمودار FAST می توان با کاهش هزینه ها و زمان ساخت به خلق ارزش در زنجیره تأمین دست یافت.

کلید واژه: زنجیره تأمین، خلق ارزش، تکنیک FAST، پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس

 

مقدمه:

در رقابت‌های جهانی در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشتری، در دسترس وی قرار داد. خواست مشتری بر كیفیت بالا و خدمت رسانی سریع، موجب افزایش فشارهایی در زنجیره تأمین شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شركت‌ها بیش از این نمی ‌توانند به تنهایی از عهده تمامی كارها برآیند. در بازار رقابتی موجود، بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافته‌اند. علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف كسب سهم بیشتری از بازار است. بر این اساس، فعالیت‌های نظیر برنامه ریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزی محصول، خدمت نگهداری كالا، كنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری كه قبلاً همگی در سطح شركت انجام می شده به سطح زنجیره تأمین انتقال پیدا كرده است. مسئله كلیدی در یک زنجیره تأمین، مدیریت و كنترل مناسب تمامی این فعالیت ‌ها است.

 مدیریت زنجیره تأمین (SCM[1]) پدیده‌ای است كه این كار را به طریقی انجام می ‌دهد كه مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با كیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند.

در حالت كلی زنجیره تأمین از دو یا چند سازمان تشكیل مى‌شود كه رسماً از یكدیگر جدا هستند و به وسیله جریان‌های مواد، اطلاعات و جریان‌هاى مالی به یكدیگر مربوط می ‌شوند. این سازمان‌ها می توانند بنگاه‌هایی باشند كه مواد اولیه، قطعات، محصول نهایی و یا خدماتی چون توزیع، انبارش، عمده فروشی و خرده فروشی تولیدمی ‌كنند. حتی خود مصرف كننده نهایی را نیز می ‌توان یكی از این سازمان‌ها در نظر گرفت.

 برای رسیدن به اهداف زنجیره‌ی تأمین، سازمان ها و شرکت ها باید در زنجیره‌ی تأمین خود به خلق ارزش بپردازند؛ زیرا ارزش از دید مشتری دارای مفاهیم گسترده ای است که ممکن است در هر محصول متفاوت باشد. یکی از راه های خلق ارزش که تقریباً در همه ی محصولات و خدمات مشترک است کاهش قیمت مصرف کننده است. در این پروژه هدف این بوده که راه های خلق ارزش برای مشتری شناسایی شود و سپس به بیان راهکار های خلق ارزش مخصوصاً کاهش هزینه در زنجیره‌ی تأمین پرداخته شود.

این فصل تحقیق مروری بر کلیات تحقیق است. در این فصل، در ابتدا موضوع به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و لزوم پرداختن به این موضوع شرح داده شده است و در ادامه به ضرورت انجام تحقیق و اهداف و سؤالات تحقیق اشاره شده و در انتها به مواردی همچون قلمرو تحقیق و تعاریف متغیرهای اشاره شده است، همچنین در هر جا که نیاز بوده، مناسب با موضوع، تجربیات شرکت های مختلف و دلایل موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفتند.

1-1-     بیان مسئله

امروزه شركت‌ها دریافته‌اند كه بخش خرید آنها می تواند به طور فزاینده ای در افزایش کارایی و اثربخشی آنها مؤثر باشد و به همین دلیل شیوه های خریدشان را تغییر داده و سعی كرده اند تا برای كالاهای خود شیوه خرید مناسب را بیابند، به طوری كه بخش خرید بتواند به عنوان جزئی از شركت، اهداف استراتژیک خرید شركت را برآورده سازد.

تاکنون تعاریف گوناگونی از زنجیره‌ی تأمین و بهره وری آن ارائه شده است. زنجیره تأمین شامل سازمان ها و فرایند هایی می شود که کالاها، اطلاعات و خدمات ایجاد شده را ایجاد کرده و به مصرف کنندگان تحویل می دهند. خرید، جریان وجوه، باربری مواد، برنامه ریزی و کنترل تولید، کنترل موجودی و لجستیکی و توزیع و تحویل نیز درون این زنجیره جای خواهند گرفت. به عبارت دیگر، مدیریت زنجیره‌ی تأمین، مدیریت تمام فعالیت های مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی (زنجیره‌ی تأمین) است.

در زنجیره‌ی تأمین، مدیریت اطلاعات در بخش های گوناگونی تأثیر گذار خواهد بود که برخی از آن ها عبارتند از (زنجیرانی،1382):

  • مدیریت لجستیک
  • تبادل و پردازش داده ها میان شرکا
  • جمع آوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرایند منبع یابی و ارزیابی، انتخاب و توسعه تأمین کنندگان
  • جمع آوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و … برای پیش بینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا
  • ایجاد و بهبود روابط بین شرکا (ابراهیمی و همکاران، 1388)

با توجه به شرایط کنونی که بین تولید کنندگان رقابت سنگینی وجود دارد، عدم هماهنگی بین فعالیت های شرکای تجاری به عنوان یکی دیگر از مسائلی که اداره ی زنجیره‌ی تأمین را با مشکل مواجه می سازد، شناخته می شود. این نوع مشکلات هنگامی اتفاق می افتد که یک بخش سازمان با دیگر بخش ها ارتباط خوبی نداشته باشد و یا اینکه اولویت بندی در اجرای زنجیره تأمین جهت بهبود آن انجام نشده باشد.

بنابراین عدم استفاده مناسب و عدم تلفیق تکنیک ها در زنجیره تأمین شرکت ها موجب می گردد در زنجیره تأمین، بهره وری و کاربرد ارزشمندی مشاهده نگردد و نتوان مدیریت جامعی بر روی زنجیره تأمین داشت، تاکنون مدل های متفاوتی جهت حل مسئله مدیریت زنجیره تأمین و خلق ارزش ارائه شده است که در زیر یک دسته بندی جامع از این مدل ها بیان شده است:

  • روش های مبتنی بر برنامه ریزی ریاضی (زنجیرانی،1382)
  • روش های تحلیل تصمیم، نظیر تصمیم گیری چند معیاره (AHP- ANP-TOPSIS …) (لعیا الفت و هکاران، 1390)
  • استفاده از مهندسی ارزش و تئوری فازی (بیات، 1388)
  • تکنیک های بهینه سازی

اما با توجه به بکارگیری روش های فوق تاکنون بهره وری ارزشمندی در خصوص خلق ارزش در زنجیره تأمین مشاهده نشده است مهندسی ارزش با تکیه بر آنالیز ارزش شکل گرفته است و فرایندی است که طی آن تیم طراحی که در زمینه آنالیز ارزش آموزش دیده است سعی در به کار گیری آن در محصول جدید دارد. فرایند مهندسی ارزش از پنچ فاز تشكیل شده است. (ایر اس، 1383)

1 – فاز اولیه آماده سازی[2]

2- فاز اطلاعات[3]

3-فاز خلاقیت[4]

4-ارزشیابی فاز[5]

5-فاز اجرا[6]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...